این مصاحبه که
خوشبختانه بازتاب خیلی خوبی هم در بین منتقدان فریبخورده (و نه
شایعهپراکنان فریبدهنده!) داشته، یک نکته مغفول را بار دیگر نشان داد و
آن اینکه صدا و سیمای ما بشدت منفعل و از عمل به وظایف روشنگرانه خود عقب
است. آنچه مردم در شبکههای مجازی که آمیخته به هزاران دروغ و تحریف است
میبینند با آنچه از صدا و بخصوص از سیما درجریان قرار میگیرند از لحاظ
سطح تأثیرگذاری متفاوت است.
به عنوان مثال، به
یاد بیاورید آن همه بتسازیهای گستردهای که در آستانه انتخابات مجلس
خبرگان از آقای سیدحسن خمینی کردند. از علامه خواندن وی توسط آقای هاشمی
رفسنجانی تا تصویربرداری از کلاس درس او و قهر و آشتی و امتحان دادن و
ندادن و تیتر یک شدنهای هر روزه در روزنامههای اصلاحطلب و دولتی و ...
اما یک گفت و گوی زنده تلویزیونی از فرزندِ یادگار امام نشان داد که او تا
چه اندازه اطلاعات دارد، سطح تحمل او حتی تحمل سؤالات مجری توسط او چقدر
است، نگاه او به مسائل گوناگون چگونه است، حتی از بدیهیترین اطلاعات
تاریخی مربوط به امام چقدر مطلع است و ... این برنامه موجب نگاه واقعی مردم
و فروریختن آن بت در بین عموم بینندگان منصف شد. این اتفاق در مناظرههای
تلویزیونی بخصوص آنها که به صورت زنده پخش میشوند هم نمود داشت. مناظره
مدیرمسئول روزنامه پر اهن و تلپ شرق را با مدیرعامل بسیجی خبرگزاری فارس
به یاد بیاوریم. خیلی از هواداران روزنامه شرق پس از این مناظره بشدت از
بیاطلاعی یا اطلاعات غلط و مغشوش مدیرمسئول این روزنامه جا خوردند و
تصویری واقعیتر از او در ذهنشان نقش بست.
یا رفتارهای توهینآمیز و بیادبانه آقای صادق خرازی در مناظره با آقای حسین شریعتمداری و پرسشهای مستند او.
صدا
و سیمای ما قطعاً گناهکار است؛ گناهکار کارهایی که میتواند بکند و
نمیکند. راه حل آن هم صراحت است. هم باید با چهرههای این جناح صریح بود و
هم با چهرههای آن جناح. لی لی به لالای این و آن گذاشتن، وظیفه روابط
عمومیهاست نه صدا و سیمایی که وظیفه روشنگری دارد. در این میان هر چه این
روشنگریها زنده و بدون حذف و اضافههای بعد از ضبط قبلی برنامه باشد،
تأثیرگذارتر و بامعنیتر خواهد بود.
البته راستش
را بخواهید تا حدودی به صدا و سیما حق میدهم. چرا که باید در این راه،
صابون حذف و کاهش بودجه را هم به تن بمالد (همان بلایی که در دوره آقای
سرافراز صدا و سیما به آن دچار شد)، همان بلایی که برنامه صرفا جهت اطلاع
به آن مبتلا شد و جذابترین برنامه از پربینندهترین بخش خبری همه شبکههای
تلویزیونی با سالهای سال سابقه، به تعطیلی کشیده شد و هیچ صدای
واآزادیهای کسی را هم بلند نکرد، همان آواری که بر سر برنامه صریح و مستند
و چالشی ثریا هوار شده و آن را به تعطیلی کامل یا موردی کشانده است که
آخرین مورد آن هفته پیش در بحث مربوط به فیشهای نجومی و رانتهای نجومی
اتفاق افتاد که با فشار دولت در آخرین لحظات جلوی اجرا و پخش آن گرفته شد.
بله
با وجود این دیکتاتوریها و این دیکتاتورها چنین انتظاری به تمامه غلط و
نشدنی است، اما حداقل در بخشهایی که این امکان وجود دارد بخصوص در مواردی
اینچنینی که طرفی که بحث و حرف و حدیثها دربارهاش وجود دارد از دولت
نیست تا ریش و قیچی بودجه در دست او باشد بلکه از طرف مقابل و حتی نیروهای
انقلابی و اصولگرا و مدیران میانی است، میتوان که این روشنگری را انجام
داد.
میماند یک سؤال: آیا همه اصولگرایان، همه
روحانیان، همه نیروهای انقلابی، سالم و صالح و بی اشکال هستند؟ قطعاً نه.
توصیه این نوشته هم برای همین است که حداقل، اشکالات این افراد و گروهها
نیز روشن و عیان شود تا آنها که به دنبال رفع اشکال هستند به این کار
مبادرت ورزند، آنها که نالایق و ناکارامدند، از چشم مردم بیفتند، و البته
درجه و عیار ناخالصی و خلوص آنها هم معلوم شود.
یکی
از بهترین روشهای رسانهای برای رسیدن به این هدف، همان مناظره و نیز
مصاحبه رو در رو و بدون تعارف با سؤالهای چالشی است؛ همان سؤالهایی که در
شبکههای اجتماعی – راست یا دروغ – منتشر میشود و ذهن جامعه و مخاطبان را
درگیر میکند.
* کانال تلگرامی تقی دژاکام
سلام
کجای کاری
این جماعت ولد خباثت همان جماعتی هستند که علی (ع)را خانه نشین کردند و دست آخر وقتی مردم به او روی آوردند ، شهید نمودند .