در صفحه اینستاگرامش منتشر شد
قبور شهدا اکنون در این گورستانها شاخصههای اصیل خود را ازدستدادهاند و همانند شدهاند؛ اکنون نظم ظاهری قبور که به بهانه بهسازی و تسهیل رفتوآمد رخ داده است، فاقد ساحت باطنی معنوی است.
به گزارش خبرنگار سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ وحید یامین پور در حاشیه اتفاقاتی که با مدیریت تکنوکراتی و به به اسم خدمت به شهدا در گلزار شهدا اتفاق افتاده است در صفحه اینستاگرام خود نوشت: چندی است که اتفاقات تأسفبرانگیزی با عنوان یکسان سازی یا ساماندهی قبور شهدا در گلزارهای شهدای سراسر کشور رخداده است... گلزارهای شهدا در بسیاری از شهرها امروز گورستان شده اند؛ حجلهها از زمین گلزارها بیرون کشیده میشوند و در موزههای تاریخ دفاع مقدس به نمایش درمیآیند. اینگونه فرهنگ دفاع مقدس از متن زندگی کنده میشود و امری متعلق به گذشته و حتی امری «تاریخ گذشته» و منقرضشده دانسته میشود.
هرچند در موزههای سوتوکور دفاع مقدس، قرآن ترکشخورده، لباس خونی و پلاکهای خاک گرفته بهمثابه یک شیء تکریم میشوند، اما دیگر فهمیده نمیشوند وزندگی نمیسازند.
گلزارها تاکنون با نوشتههای منحصر بفرد بر روی سنگقبرها و تزئینات حجلهها مزارهایی بودند که سی سال حقیقت شهادت و شهدا را بر مردمان روزمره و شهر زده منکشف کردهاند. گلزارها، مزار بودهاند، محل زیارت و این زیارت درک رموز یک دفاع مقدس مردمی و نه نمایشی و دستوری- را ممکن ساخته بود.
آثاری که حقیقت در آنها متجلی نشوند دیگر مردهاند. انگار قبور تکثر مکانیکی یافتهاند و با یک نگرش کالایی تکثیرشدهاند. قبور شهدا اکنون در این گورستانها شاخصههای اصیل خود را ازدستدادهاند و همانند شدهاند؛ اکنون نظم ظاهری قبور که به بهانه بهسازی و تسهیل رفتوآمد رخ داده است، فاقد ساحت باطنی معنوی است؛ این همان اتفاقی است که برخی متفکرین معاصر از آن بهعنوان تبدیل «آیین گاه» به «نمایشگاه» یاد میکنند و این اتفاق را باعث هرجایی شدن، بیخانمانی و عاری شدن از حقیقت قدسی یک آیین مقدس میدانند.
اکنون سنگقبرها یکشکل و همریخت شده و اوج وصایا و اشعار منحصربهفرد هر قبر، جای خود را به نشان درشت تبلیغاتی و ریاکارانهی یک بنیاد دولتی داده است. تمام عناصر متعلق به این سرزمین فرهنگی از گلزارها منتزع شدهاند و در موزههای دربسته نگهداری میشوند.
هرچند در موزههای سوتوکور دفاع مقدس، قرآن ترکشخورده، لباس خونی و پلاکهای خاک گرفته بهمثابه یک شیء تکریم میشوند، اما دیگر فهمیده نمیشوند وزندگی نمیسازند.
گلزارها تاکنون با نوشتههای منحصر بفرد بر روی سنگقبرها و تزئینات حجلهها مزارهایی بودند که سی سال حقیقت شهادت و شهدا را بر مردمان روزمره و شهر زده منکشف کردهاند. گلزارها، مزار بودهاند، محل زیارت و این زیارت درک رموز یک دفاع مقدس مردمی و نه نمایشی و دستوری- را ممکن ساخته بود.
آثاری که حقیقت در آنها متجلی نشوند دیگر مردهاند. انگار قبور تکثر مکانیکی یافتهاند و با یک نگرش کالایی تکثیرشدهاند. قبور شهدا اکنون در این گورستانها شاخصههای اصیل خود را ازدستدادهاند و همانند شدهاند؛ اکنون نظم ظاهری قبور که به بهانه بهسازی و تسهیل رفتوآمد رخ داده است، فاقد ساحت باطنی معنوی است؛ این همان اتفاقی است که برخی متفکرین معاصر از آن بهعنوان تبدیل «آیین گاه» به «نمایشگاه» یاد میکنند و این اتفاق را باعث هرجایی شدن، بیخانمانی و عاری شدن از حقیقت قدسی یک آیین مقدس میدانند.
اکنون سنگقبرها یکشکل و همریخت شده و اوج وصایا و اشعار منحصربهفرد هر قبر، جای خود را به نشان درشت تبلیغاتی و ریاکارانهی یک بنیاد دولتی داده است. تمام عناصر متعلق به این سرزمین فرهنگی از گلزارها منتزع شدهاند و در موزههای دربسته نگهداری میشوند.