عراقیها دیگر از صدای گلوله نمیترسند چون با آن بزرگ شدهاند. هر چند روز یکبار خبر انفجاری مهیب را در گوشه گوشه کشورشان شنیدهاند. دوستی میگفت از صدای گلوله نباید ترسید چون هیچ کس صدای گلولهای را که از پایش انداخته است، نشنیده است.
به گزارش شهدای ایران، بامداد دو روز قبل یک انفجار تروریستی در منطقه الکراده واقع در بخش مرکزی بغداد پایتخت عراق رخ داد. در نتیجه این حادثه حدود 213 نفر کشته شدند و 160 نفر زخمی شدند. انفجار الکراده خونینترین حادثه تروریستی طی سال 2016 در بغداد بوده است.
نخست وزیر سه روز عزای عمومی اعلام کرد و پس از آن، فواد معصوم رئیس جمهور عراق در پیامی اعلام کرد که در هیچ یک از مجالس عید فطر شرکت نخواهد کرد. عراق بشدت در غم مردم سرزمینش میسوزد.
زندگی در عراق یعنی زندگی در میان شک و تردید. شاید دقایقی دیگر هیچ زندگیای پابرجا نباشد. کودک عراقی صبح پدرش را بوسیده و روانه بازار کرده است اما شب باید پیشانی غرق در خون او را ببوسد و در آغوش کشد. اینجا همه چیز به همین راحتی و در کسری از ثانیه تمام میشود.
عراقِ جنگ زده چیزی است که دیگر برای مردم کشورش طبیعی شده است. هر روز درگیر یک جنگ. یک روز اسیر سلطه نکبتبار صدام و روز دیگر اسیر طمع پادشاهان عرب. جنگ و خون اینجا همیشه جاری است. شاید همه اینها میراث مصافی ناحق باشد که بر اباعبدالله الحسین(علیه السلام) تحمیل شد اما هرچه که بود دیگر این سرزمین روی آرامش را به خود ندید.
اینجا چیزی به سامان نیست. فقط یک نظام نامرتب وجود دارد که همه چیز را به بدترین شکل ممکن به یکدیگر متصل کرده است تا فقط مانع فروپاشی آن شود. یک روز کل دنیا در برابر ایران تجهیزش میکنند تا بجنگد، روز دیگر تمام دنیا مقابلش میایستند که کیان و موجودیتش را از بین ببرند. اما حالا همان سرداران ایرانیِ نبرد با صدام به عراق آمدهاند تا همراه نیروهای مردمی این کشور بازهم مقابل اراده ظالم بایستند.
عراق مردمان مظلومی دارد. آنها هیچگاه روی آسایش و امنیت را به خود ندیدند ولی دیگر از صدای گلوله نمیترسند چون با آن بزرگ شدهاند. هر چند روز یکبار خبر انفجاری مهیب را در گوشه گوشه کشورشان شنیدهاند. دوستی میگفت از صدای گلوله نباید ترسید چون هیچ کس صدای گلولهای که از پایش انداخته است را نشنیده است.
حالا و یک روز مانده به عید بزرگ مسلمانان، شهرهای زیارتی عراق مثل نجف و کربلا هم عید درست و درمانی ندارند. هرچند مراسمهای تشریفاتی برگزار میشود و نماز عید فطر در بین الحرمین خوانده میشود اما دل و دماغی برای جشن و پایکوبی در روزهایی که خانوادههای بسیاری داغدار عزیزانشان هستند، وجود ندارد.
چند روز قبل راهپیمایی روز قدس همزمان با سراسر جهان اسلام در کربلا هم برگزار شد. جوانان عراقی تصاویر امام خمینی، امام خامنهای و آیتالله سیستانی را در دست گرفتند و به خیابان قبله امام حسین(علیه السلام) آمدند. شعار «الموت لامریکا»ی آنها با «مرگ بر آمریکا»ی ما ایرانی خیلی تفاوت داشت. در همین یکی دو سال گذشته شعار «مرگ بر آمریکا»ی ما کمی دچار تعارفات سیاسی هم شد اما به برکت یادآوری جنایات آمریکا به حافظه تاریخی مردم این شعار بازهم قوت گرفت. در عراق روال کاملاً متفاوتی وجود دارد. اینجا کسی که «الموت لامریکا» میگوید، غرش جنگندههای آمریکایی را شنیده است، انفجارهای مهیب ادوات نظامی و متمدن غرب را دیده است. سربازِ تا بنِ دندان مسلح آمریکایی را دیده است که با لگد حریم خانهاش را شکسته است. جوان عراقی با کسی تعارف ندارد و از بند بند وجودش فریاد میزند، او هنوز سایه پرندههای بدون سرنشین آمریکایی را بالای سرش حس میکند. معلوم نیست که چه زمانی او هم قربانی این حملات شیک و مدرن آمریکایی شود.
سیزده سال قبل یعنی در سال 2003 میلادی، آمریکا با بهانه مبارزه با تروریست وارد خاک عراق شد. پس از 10 سال با کشته و آواره شدن میلیونها عراقی و البته با نابودی تروریسم، نیروهای نظامی آمریکا هم به خانهشان برگشتند و ماشینهای نفتکششان را به یادگار در خاک این کشور باقی گذاشتند.
بامداد دو روز قبل یک انفجار تروریستی در منطقه الکراده واقع در بخش مرکزی بغداد پایتخت عراق رخ داد. در نتیجه این حادثه حدود 213 نفر کشته شدند و 160 نفر زخمی شدند. انفجار الکراده خونینترین حادثه تروریستی طی سال 2016 در بغداد بوده است.
نخست وزیر سه روز عزای عمومی اعلام کرد و پس از آن، فواد معصوم رئیس جمهور عراق در پیامی اعلام کرد که در هیچ یک از مجالس عید فطر شرکت نخواهد کرد. عراق بشدت در غم مردم سرزمینش میسوزد.
زندگی در عراق یعنی زندگی در میان شک و تردید. شاید دقایقی دیگر هیچ زندگیای پابرجا نباشد. کودک عراقی صبح پدرش را بوسیده و روانه بازار کرده است اما شب باید پیشانی غرق در خون او را ببوسد و در آغوش کشد. اینجا همه چیز به همین راحتی و در کسری از ثانیه تمام میشود.
عراقِ جنگ زده چیزی است که دیگر برای مردم کشورش طبیعی شده است. هر روز درگیر یک جنگ. یک روز اسیر سلطه نکبتبار صدام و روز دیگر اسیر طمع پادشاهان عرب. جنگ و خون اینجا همیشه جاری است. شاید همه اینها میراث مصافی ناحق باشد که بر اباعبدالله الحسین(علیه السلام) تحمیل شد اما هرچه که بود دیگر این سرزمین روی آرامش را به خود ندید.
اینجا چیزی به سامان نیست. فقط یک نظام نامرتب وجود دارد که همه چیز را به بدترین شکل ممکن به یکدیگر متصل کرده است تا فقط مانع فروپاشی آن شود. یک روز کل دنیا در برابر ایران تجهیزش میکنند تا بجنگد، روز دیگر تمام دنیا مقابلش میایستند که کیان و موجودیتش را از بین ببرند. اما حالا همان سرداران ایرانیِ نبرد با صدام به عراق آمدهاند تا همراه نیروهای مردمی این کشور بازهم مقابل اراده ظالم بایستند.
عراق مردمان مظلومی دارد. آنها هیچگاه روی آسایش و امنیت را به خود ندیدند ولی دیگر از صدای گلوله نمیترسند چون با آن بزرگ شدهاند. هر چند روز یکبار خبر انفجاری مهیب را در گوشه گوشه کشورشان شنیدهاند. دوستی میگفت از صدای گلوله نباید ترسید چون هیچ کس صدای گلولهای که از پایش انداخته است را نشنیده است.
حالا و یک روز مانده به عید بزرگ مسلمانان، شهرهای زیارتی عراق مثل نجف و کربلا هم عید درست و درمانی ندارند. هرچند مراسمهای تشریفاتی برگزار میشود و نماز عید فطر در بین الحرمین خوانده میشود اما دل و دماغی برای جشن و پایکوبی در روزهایی که خانوادههای بسیاری داغدار عزیزانشان هستند، وجود ندارد.
چند روز قبل راهپیمایی روز قدس همزمان با سراسر جهان اسلام در کربلا هم برگزار شد. جوانان عراقی تصاویر امام خمینی، امام خامنهای و آیتالله سیستانی را در دست گرفتند و به خیابان قبله امام حسین(علیه السلام) آمدند. شعار «الموت لامریکا»ی آنها با «مرگ بر آمریکا»ی ما ایرانی خیلی تفاوت داشت. در همین یکی دو سال گذشته شعار «مرگ بر آمریکا»ی ما کمی دچار تعارفات سیاسی هم شد اما به برکت یادآوری جنایات آمریکا به حافظه تاریخی مردم این شعار بازهم قوت گرفت. در عراق روال کاملاً متفاوتی وجود دارد. اینجا کسی که «الموت لامریکا» میگوید، غرش جنگندههای آمریکایی را شنیده است، انفجارهای مهیب ادوات نظامی و متمدن غرب را دیده است. سربازِ تا بنِ دندان مسلح آمریکایی را دیده است که با لگد حریم خانهاش را شکسته است. جوان عراقی با کسی تعارف ندارد و از بند بند وجودش فریاد میزند، او هنوز سایه پرندههای بدون سرنشین آمریکایی را بالای سرش حس میکند. معلوم نیست که چه زمانی او هم قربانی این حملات شیک و مدرن آمریکایی شود.
سیزده سال قبل یعنی در سال 2003 میلادی، آمریکا با بهانه مبارزه با تروریست وارد خاک عراق شد. پس از 10 سال با کشته و آواره شدن میلیونها عراقی و البته با نابودی تروریسم، نیروهای نظامی آمریکا هم به خانهشان برگشتند و ماشینهای نفتکششان را به یادگار در خاک این کشور باقی گذاشتند.
بامداد دو روز قبل یک انفجار تروریستی در منطقه الکراده واقع در بخش مرکزی بغداد پایتخت عراق رخ داد. در نتیجه این حادثه حدود 213 نفر کشته شدند و 160 نفر زخمی شدند. انفجار الکراده خونینترین حادثه تروریستی طی سال 2016 در بغداد بوده است.
- *تسنیم