"پدرم جانباز شیمیایی بود و نمیتوانست تشنه بماند و چون ریه و کبدش بسیار آسیب دیده بود باید همواره آب مینوشید؛ اما با این وجود پدرم در ماههای رمضان و در گرمای خوزستان روزه میگرفت و دوست نداشت به دلیل ضعف در بدن از انجام فریضهاش جا بماند و میگفت روزه گرفتن به من آسیب جدی نمیزند، بلکه حال خوشی هم به من میدهد."
به گزارش شهدای ایران، شهید سید جاسم نوری از مدافعان حرم بود که در دوران دفاع مقدس نیز در جبهههای جنگ حضور داشته است. سید جاسم از پیشکسوتان قرارگاه سری نصرت به فرماندهی سردار شهید علی هاشمی بود و سالها پس از اتمام دفاع مقدس نیز روحیه رزمندگی را در خود زنده نگه داشت؛ تا اینکه سال 1392 برای دفاع از حریم آل الله راهی سوریه و عراق شد. وی نهایتاً در خرداد ماه 1394 و پیش از ماه مبارک رمضان به شهادت رسید.
یکی از یادگاران شهید نوری در گفتوگو با دفاع پرس در رابطه با حال و هوای معنوی این شهید بزرگوار در ماههای مبارک رمضان میگوید: ماه رمضان که از راه میرسید پدرم روحیات خاص معنوی پیدا میکرد، به مانند اینکه قرار است مهمانی به منزلمان بیاید، اهل خانه را آماده استقبال از ماه رمضان میکرد. پدرم جانباز شیمیایی بود و نمیتوانست تشنه بماند و چون ریه و کبدش بسیار آسیب دیده بود باید همواره آب مینوشید؛ اما با این وجود پدرم در ماههای رمضان و در گرمای خوزستان روزه میگرفت و دوست نداشت به دلیل ضعف در بدن از انجام فریضهاش جا بماند و میگفت "روزه گرفتن به من آسیب جدی نمیزند، بلکه حال خوشی هم به من میدهد". همچنین پدرم وصیت کرده بود که 3 ماه برای او نماز و روزه ادا شود؛ شاید که در وظایف دینیاش کوتاهی کرده باشد.
وی میافزاید: افطارها و سحرهای ماه رمضان که در کنار پدر بودیم برای ما فراموشناشدنی است. پس از افطار به دوستان و آشنایان سر میزد و در بعضی از روزهای ماه رمضان آنها را برای افطار به خانه دعوت میکرد؛ اما این سالهای اخیر پدر دیگر کمتر خانه بود. بیشتر وقت خود را در جبهههای سوریه و عراق میگذراند و در جنگ با تکفیریها بود و سال گذشته در ماه شعبان و در آستانه ماه رمضان به شهادت رسید.
این یادگار شهید تاکید میکند: پدرم همواره نسبت به ادای نماز و قرائت قرآن به ما توصیه میکرد و در تربیت ما سعی میکرد از آموزههای قرآنی بهره بگیرد. امسال دومین سالی است که ماه رمضان بدون پدر میگذرد. او به میهمانی خدا رفت.
یکی از یادگاران شهید نوری در گفتوگو با دفاع پرس در رابطه با حال و هوای معنوی این شهید بزرگوار در ماههای مبارک رمضان میگوید: ماه رمضان که از راه میرسید پدرم روحیات خاص معنوی پیدا میکرد، به مانند اینکه قرار است مهمانی به منزلمان بیاید، اهل خانه را آماده استقبال از ماه رمضان میکرد. پدرم جانباز شیمیایی بود و نمیتوانست تشنه بماند و چون ریه و کبدش بسیار آسیب دیده بود باید همواره آب مینوشید؛ اما با این وجود پدرم در ماههای رمضان و در گرمای خوزستان روزه میگرفت و دوست نداشت به دلیل ضعف در بدن از انجام فریضهاش جا بماند و میگفت "روزه گرفتن به من آسیب جدی نمیزند، بلکه حال خوشی هم به من میدهد". همچنین پدرم وصیت کرده بود که 3 ماه برای او نماز و روزه ادا شود؛ شاید که در وظایف دینیاش کوتاهی کرده باشد.
وی میافزاید: افطارها و سحرهای ماه رمضان که در کنار پدر بودیم برای ما فراموشناشدنی است. پس از افطار به دوستان و آشنایان سر میزد و در بعضی از روزهای ماه رمضان آنها را برای افطار به خانه دعوت میکرد؛ اما این سالهای اخیر پدر دیگر کمتر خانه بود. بیشتر وقت خود را در جبهههای سوریه و عراق میگذراند و در جنگ با تکفیریها بود و سال گذشته در ماه شعبان و در آستانه ماه رمضان به شهادت رسید.
این یادگار شهید تاکید میکند: پدرم همواره نسبت به ادای نماز و قرائت قرآن به ما توصیه میکرد و در تربیت ما سعی میکرد از آموزههای قرآنی بهره بگیرد. امسال دومین سالی است که ماه رمضان بدون پدر میگذرد. او به میهمانی خدا رفت.