شاید کمتر کسی از مردم عادی بداند همان آقای آخوندیِ روز رای اعتماد، بعداً مسکن مهر را «مزخرف» خوانده است، اما هیچ کدام از اینها مهم نیست. آن چیزی که مهم است، همان چیزی است که حالا بر روی زمین اتفاق می افتد.
به گزارش شهدای ایران به نقل از تراز ،«مسکن مهر»؛ برای هیچ ایرانی ای نامِ غریبی نیست. این نام همانقدر که برای قشر محروم و ضعیف جامعه، امیدآفرین است، برای برخی طرفداران لیبرالیسم، «مزخرف» جلوه می کند. من معتقدم اصولاً احساسی نوشتن در فضای مسائل اقتصادی، ما را از هدف اصلی خود دور خواهد کرد، با این حال واقعیت این است که همیشه هم نمی توان خشک و کارشناسی حرف زد! «مسکن مهر» این روزها آرزوی بسیاری از خانواده های آبرومند ایرانی است. برای این خانواده های خسته از اجاره نشینی، فرقی نمی کند وزیرِ مملکت شان، «مسکن مهر» را به چوبِ مزخرف خوانی براند یا با نوازشی پدرانه به سوی خود بخواند! آنها فقط یک چیز می خواهند:«تعیین تکلیفِ سرمایه و خانه هایشان!». مردم می توانند فراموش کنند که جناب آقای آخوندی در جلسه رای اعتماد مجلس، رو به نمایندگان گفته بود:« من اولین کسی بودم که مسکن مهر را وارد نظام برنامه ریزی کشور کردم!» با این حال نمی توانند انتظار چندین و چند ساله برای تحویل خانه هایشان را به فراموشی بسپارند.
شاید کمتر کسی از مردم عادی بداند همان آقای آخوندیِ روز رای اعتماد، بعداً مسکن مهر را «مزخرف» خوانده است، اما هیچ کدام از اینها مهم نیست. آن چیزی که مهم است، همان چیزی است که حالا بر روی زمین اتفاق می افتد. آنچه مهم است این است که مطابق گزارشی که در دی ماه ۹۴ در رسانه ها پخش شده است، تنها در شهر پرند، ۱۴۰۰ خانواده ی آبرومند منتظر تحویل واحدهای مسکن مهر خود از سوی دولت تدبیر بوده اند! اگر بخواهیم از فضای احساسی دور شویم و گریزی به نقبِ کارشناسی نویسی بزنیم هم، وضعیت تفاوتِ چندانی نمی کند. درواقع آشِ مسکن مهر و واحدهای نیمه تمام آن برای مردم چنان شور شده است که مرز حرف های کارشناسی و احساسی گم شود! با این همه، بررسی طرح های جدیدِ وزارت راه و شهرسازی برای تامین مسکن، جای تاملی جداگانه خواهد داشت. وزارتِ مسکن که بر طبقِ گزارش کمیسیون عمران مجلس در اردیبهشت ماهِ ۹۴، تعللی نابخشودنی در مسیر تکمیل واحدهای مسکن مهر داشته است، حالا در حالی که ادعا می کند تکمیل واحدهای نیمه تمام این طرحِ قدیمی، تا سال ۹۷ طول می کشد، چند طرح جدید و ابداعی خود را روی میز گذاشته است!
البته از این نظر، تفاوتی بین این طرح ها و طرحِ شناخته شده «مسکن مهر» نیست. چه اینکه همانطور که پیش از این ذکر شد، جناب آقای آخوندی در جریان جلسه رای اعتماد، خود را مبدعِ طرح مزخرفِ! مسکن مهر هم دانسته بود. هر چه هست، ما حالا و در کشاکشِ بحث بر سر تکمیل واحدهای نیمه تمام مسکن مهر در سال ۹۷ یا بعد از آن، با دو طرح جدید هم مواجه هستیم. اولین طرح وزارت راهِ دولت تدبیر برای خانه دار شدن قشر متوسطِ! جامعه تعریف شده است. معاون وزیر راه و شهرسازی، حامد مظاهریان در حالی وام های مذکور را برای خانه دار شدن قشر متوسط اعلام کرده است که اقساط ماهانه آن از ۲.۳ میلیون تومان شروع می شود! معاون وزیر راه و شهرسازی در معرفی این طرح، با اشاره به اینکه وام ۱۶۰ میلیونی مسکن مناسب خانههایی است که بیش از ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون تومان به فروش میرسد، گفته است:«این وام ۸۰ درصد از قیمت خانه را شامل میشود. به عنوان مثال، واحدی که ۵۰۰ میلیون تومان ارزش دارد، میتواند از این وام استفاده کند.»
سوالی که در این میان مطرح می شود این است که متر و نقاله وزارت راه برای تعیین اقشار مختلف جامعه از نظر درآمد چیست؟ به واقع اگر افراد دارای توان بازپرداخت اقساطی بیش از ۲ میلیون تومان در ماه را جزء قشر متوسط جامعه تلقی کنیم، ناگزیر باید کارمندان دولت، معلمان، خبرنگاران و حتی شاید اساتید دانشگاه را نیز در ردیف افراد واقع در زیر خط فقر دسته بندی نماییم. ما هم با این نوع تقسیم بندی مشکلی نداریم و حتی شاید خوشحال هم بشویم. ولیکن، سوال بعدی که در همین مسیر مطرح می شود این است که اگر وزارت راه و شهرسازی، اینقدر دست و دل باز است و می خواهد برای ترسیم وضعیت بد اقتصادی مردم، مرزِ خط فقر را اینهمه اربابی تعریف کند، چرا نسبت به امدادرسانی و کمک به متقاضیان طرح های نیمه تمام مسکن مهر-که بر طبق همین خط کش، حتماً کیلومترها پایین تر از خط فقر به سر می برند- اقدامی نمی کند؟ من پیش از این، بارها برای ترسیم وضعیت فاجعه بار طرح های مذکور، دست به قلم شده ام، با این حال نمی دانم چرا باز هم احساس می کنم لازم است برای نشان دادن مساعی! دولت در جهت رفع مشکلاتِ این خانواده ها، بخشی از گزارش کمیسیون عمران مجلس در اردیبهشت ماه ۹۴ را بازخوانی کنم؟
در بخشی از گزارش مذکور در همین زمینه می خوانیم:« مهمترین مسئله در مسکن مهر، بررسی سرعت پیشرفت و تکمیل این طرح است... گزارش دریافتی از بانک مسکن نشان می دهد که متوسط سهم الشرکه پرداختی به پیمانکاران در ۹ ماهه پایانی دولت قبل، ماهانه حدود ۵۸۰ میلیارد تومان بوده است. با تغییر دولت، این رقم در نیمه دوم سال ۹۲ به ۳۰۰ میلیارد تومان، در سال ۹۳ به ۱۵۰ میلیارد تومان و نهایتا در دی ماه ۹۳ با ۸۶ درصد کاهش به ۸۰ میلیارد تومان تنزل یافته است. یعنی روند پرداخت اعتبار برای تکمیل پروژه ها در حال حاضر نسبت به ۹ ماهه پایانی دولت دهم کمتر از یک هفتم شده است؛ این در حالی است که در همین بازه زمانی، میزان اقساط بازگشتی مردم به بانک مسکن دو برابر شده و از حدود ماهانه ۱۲۵ میلیارد تومان در اوایل سال ۹۲ به ۲۵۵ میلیارد تومان در دی ماه ۹۳ رسیده است.» من به علت ضیق وقت، بیش از این به این گزارش نمی پردازم، ولیکن به مخاطبان عزیز توصیه می کنم حتماً برای آگاهی از کم و کیف تلاش های! دولت در این زمینه، خود به متن کامل این گزارش مذکور مراجعه کرده، میزان تعهد جناب آخوندی به رفع مشکلات متقاضیان مسکن مهر را شخصاً مشاهده نمایند.
مسکن اجتماعی، دیگر طرح دولت در زمینه تامین مسکن به حساب می آید. طرحی که با وجود انتشار جزئیاتی درباره آن در رسانه ها، هنوز آگاهی مبسوطی درباره کم و کیف آن وجود ندارد. دولت این طرح را برای خانه دار شدن اقشار کم درآمد جامعه معرفی کرده بود و اعلام کرده بود بر اساس آن، سالانه ۵۰ هزار مسکن ساخته خواهد شد. مشاور مالی وزیر راه در همین راستا گفته بود:«بقیه مردم با پسانداز مسکن بخرند که دولت می تواند با تخفیف سود بانکی از آنها حمایت کند.» مسئله وام ها و شرایط آن را هم که پیش از این برایتان شرح دادم. حالا بد نیست به سراغ یکی دیگر از انتقادهای جناب آخوندی از مسکن مهر برویم. ایشان در مقطعی از تاریخِ حملات مداوم خود به مسکن مهر فرموده اند:« مسکن مهر تصویری است از انسانهایی که کالا هستند و میتوانید در هر جایی از این سرزمین آنها را در قفسه جا دهید.» حالا به طرح مسکن اجتماعی برگردیم! این طرح که صحبت از اجرایی شدن آن، به اوایل دولت یازدهم و سال ۹۲ بازمی گردد، قرار بود سال ۹۴ اولین سال اجرایی شدن خود را تجربه کند و طی آن ۲۰۰۰۰ مسکن به مردم تحویل داده شود.
تا این لحظه خبری از اجرایی شدن این طرح در دست نیست یا حداقل، من خبر ندارم! همه این واقعیات خوشمزه درباره برنامه ریزی های انقلابی دولت یازدهم در حوزه مسکن و تخریب بنیادی مسکن مهر توسط جناب آخوندی را بگذارید در کنار این واقعیت میدانی که: بر اساس برآوردهای کارشناسانه، با توجه به جمعیت ۱۲ میلیون نفری جوانان در آستانه ازدواج کشور، دولت بایستی برای حفظ تناسب عرضه و تقاضا در بازار مسکن سالهای آینده، سالانه حداقل ۱ تا ۱.۵ میلیون واحد مسکونی بسازد! جالب اینکه در همین احوال، دیدم یکی دیگر از انتقادات طنزآمیز مسئولین وزارت راه نسبت به طرح «مسکن مهر»، گستردگی بیش از حد آن بوده است! به نظر می رسد غلبه ی مطامع سیاسی بر واقعیت های میدانی، چنان بر اذهان مسئولین وزارت راه و شهرسازی سایه انداخته است که واقعیت های بدیهی این عرصه را نیز به صورت معکوس و وارونه می بینند! آنچه بیش از هر چیزی بر طنز مسئله می افزاید این است که آنچنان که پیش از این اشاره شد، جناب آقای آخوندی خود را اولین فرد ارائه دهنده طرح مسکن مهر در کشور معرفی کرده است!
در این شرایط، ترس این است که چندی بعد و با تغییر شرایط سیاسی و جهت وزش بادها، طرح مسکن اجتماعی و وام های مسکن نیز از سوی جناب آخوندی، «مزخرف» خوانده شده، متقاضیانِ آن در سرگردانی رها شوند. چند روز قبل مطلبی در زمینه نقش منافع مالی جناب آخوندی و فردی به نام عبده تبریزی در مسئله «مزخرف خواندن مسکن مهر» می خواندم که توصیه می کنم شما هم حتماً با جستجوی کوتاهی در اینترنت آن را بخوانید. ما نمی توانیم بر اساس شنیده ها در این زمینه قضاوت کنیم، با این حال در اینجا یک واقعیت مسلم وجود دارد و آن هم، بر زمین ماندن طرح های نیمه تمام مسکن مهر و سرگردانی خانواده هایی آبرومند در سراسر کشور است. آقای آخوندی پیش از این قول داده بود سال ۹۴ این طرح را تکمیل کند. بعداً وعده ها به سال ۹۵ و ۹۷ کشیده شد. من امیدوارم مسئولین محترم وزارت راه، این طرح را نیز به سرنوشت آزادراه تهران-شمال دچار نکنند. همین!