مسعود دهنمکی نوشت: اگر رهبری در تشییع جنازه آوینی شرکت نمیکرد خیلیها امروز دشمنی با تفکرات او را جزو مبارزات انقلابی خود ثبت میکردند.
به گزارش شهدای ایران، مسعود دهنمکی تهیهکننده و کارگردان سینما به مناسبت سالروز شهادت سید مرتضی آوینی یادداشتی به شرح زیر نوشت:
نگذارید آوینی پاستوریزه بیخطر را به جای سید شهیدان اهل قلم بزک کنند و به خورد نسل امروز بدهند. آوینی را از دشمنانش باید شناخت. شاید اگر رهبری در تشییع جنازه او شرکت نمیکرد خیلیها امروز دشمنی با تفکرات آوینی را جزو مبارزات انقلابی و سابقه هنری خود ثبت میکردند.
هنر آوینی را باید در میان کلمات لیبرالستیز او از نگاهش به توسعه و تمدن غرباش شناخت. آوینی را باید از خانگزیدههایش شناخت تا فهمید کسانی که برای اشراف سیاسی و خانها و خانزادهها هورا میکشند و با پولشویی آنها میخوهند اثر اشراقی و انقلابی تولید کنند نمیتوانند آوینی را تعریف کنند. نمیشود با حفظ طوطیوار کلمات آوینی و گرفتن ژست روشنفکری دینی و با فحش دادن به خودی و غیر خودی مدعی آوینیشناسی شد.
اسلام آوینی اسلام توبه نصوح نبود. با داشتن بصیرت آوینی در نشانه شناسی و تحلیل مفهموم فیلم در کنار شناخت فرم هنری میتوان مخملبافهای جدید از آوینینماها تشخیص داد.
خیلی از دوستان برای آوینی شدن وارد حوزه هنر و عرصه نقد شدند اما حتی امیر قادری هم نشدند که به اندازه او از اصول خودشان دفاع کنند و برای خوش آمد روشنفکران و به رسمیت شناخته شدن زیر پرچم کسانی سینه میزنند که هم از توبره میخورند هم از آخور. برای آوینی شدن و یا بهتر بگویم شبیه آوینی شدن باید علم و اخلاص و عمل دینی و انقلابی داشت؛ با بستن یقه و بلغور کلمات قلمبه سلمبه سینمایی نمیتوان آوینی شد. شجاعت و صراحت و مصداقی نقد کردن به جای کلی گویی، آوینی و تقوای در نقد او را منحصر به فرد میکرد نه شبیه دیگران شدن.
نگذارید آوینی پاستوریزه بیخطر را به جای سید شهیدان اهل قلم بزک کنند و به خورد نسل امروز بدهند. آوینی را از دشمنانش باید شناخت. شاید اگر رهبری در تشییع جنازه او شرکت نمیکرد خیلیها امروز دشمنی با تفکرات آوینی را جزو مبارزات انقلابی و سابقه هنری خود ثبت میکردند.
هنر آوینی را باید در میان کلمات لیبرالستیز او از نگاهش به توسعه و تمدن غرباش شناخت. آوینی را باید از خانگزیدههایش شناخت تا فهمید کسانی که برای اشراف سیاسی و خانها و خانزادهها هورا میکشند و با پولشویی آنها میخوهند اثر اشراقی و انقلابی تولید کنند نمیتوانند آوینی را تعریف کنند. نمیشود با حفظ طوطیوار کلمات آوینی و گرفتن ژست روشنفکری دینی و با فحش دادن به خودی و غیر خودی مدعی آوینیشناسی شد.
اسلام آوینی اسلام توبه نصوح نبود. با داشتن بصیرت آوینی در نشانه شناسی و تحلیل مفهموم فیلم در کنار شناخت فرم هنری میتوان مخملبافهای جدید از آوینینماها تشخیص داد.
خیلی از دوستان برای آوینی شدن وارد حوزه هنر و عرصه نقد شدند اما حتی امیر قادری هم نشدند که به اندازه او از اصول خودشان دفاع کنند و برای خوش آمد روشنفکران و به رسمیت شناخته شدن زیر پرچم کسانی سینه میزنند که هم از توبره میخورند هم از آخور. برای آوینی شدن و یا بهتر بگویم شبیه آوینی شدن باید علم و اخلاص و عمل دینی و انقلابی داشت؛ با بستن یقه و بلغور کلمات قلمبه سلمبه سینمایی نمیتوان آوینی شد. شجاعت و صراحت و مصداقی نقد کردن به جای کلی گویی، آوینی و تقوای در نقد او را منحصر به فرد میکرد نه شبیه دیگران شدن.