یک سایت اصلاحطلب و زنجیرهای هاشمی را دلواپس خواند.
به گزارش شهدای ایران به نقل از کیهان، هاشمی چندماه پیش گفته بود دلواپسان با نتانیاهو همنوا شدهاند اما به فاصله چند هفته سخنانی گفت که موجب ذوقزدگی سیاستمداران و نشریات صهیونیست شد، آنجا که مدعی شد به دنبال ساخت بمب اتمی بودهایم. (!)
اکنون سایت عصر ایران در تحلیلی مینویسد: هاشمی امروز را میشود، دلواپسترین هاشمی دوران دانست. مروری بر سخنان این روزهای او حکایت از این معنا دارد که هاشمی به شدت نگران فردای ایران است. وی در یکی از سخنرانیهای خود، ضمن یادآوری برخی تندرویهای دهه اول انقلاب و در مراحل بعد اظهار کرد: «عدهای از مردم از آن تندرویها رنجیدند، بعدها نیز شکل تندرویها عوض شد که باید همه برای جلوگیری از پیشروی آن تلاش کنیم.»
نویسنده میافزاید: او بیش از هر سیاستمداری در ایران تجربه تلخ تندرویها را چشیده است. هاشمی بسیاری از دوستان نزدیک خود مانند مطهری، بهشتی، رجایی و باهنر را به دلیل تفکر دگم عدهای از فرقان و منافقین از دست داد. میتوان گفت این افراد شهدای تندروی در کشور بودند. هاشمی بر این باور است که دلواپسان فاصله فراوانی با خط امام دارند و مسیری را به غیر از مسیر امام خمینی و اصل انقلاب طی میکنند. او این جریان را همان جریانی میداند که به گفته او در سالهای ابتدایی انقلاب با امام مخالف بودهاند و از بخشهایی از آنان به عنوان متحجرانی یاد میکند که دل امام نیز بنا بر گفته خودشان از آنها خون بود. بر این پایه است که هاشمی اعتقاد دارد دیگر نباید اجازه داد عنان کار به دست این افراد بیفتد. همه این مسائل باعث شده است تا هاشمی امروز، دلواپسترین هاشمی تاریخ باشد، کسی که در دهه هشتاد زندگی تلاش میکند گفتمان اعتدال را در کشور نهادینه کند.
درباره این تحلیل شایان ذکر است که اولا عوامل ترور شهیدان بهشتی و رجایی و باهنر در ماجرای فتنه 88 دقیقا همان جبههای ایستادند که هاشمی ایستاد. ثانیا فائزه هاشمی به صراحت گفته است در زندان با دوستان خوبی از «سازمان مجاهدین خلق» ] عامل ترور 17 هزار شهروند و مسئول ایرانی [ آشنا شده و حاضر نیست به آنها سازمان منافقین بگوید. ثالثا تندروی صرفا به اعتبار مقابله با قانون و مکانیزمهای قانونی موضوعیت پیدا میکند و به این معنا برخی مواضع هاشمی یا حمایت وی از فتنهگران مصداق تندروی است؛ همچنین حمایت بعدی تندروهایی که هاشمی را عالیجناب سرخپوش میخواندند از وی در مسیر فتنه و قانونشکنی جای تأمل دارد. رابعا مبارزه با استکبار و تاکید بر پشتیبانی ولایتفقیه و صیانت از جمهوری اسلامی و دفاع از محرومان و پا برهنگان و مستضعفان و تمکین در برابر رأی مردم از مبانی خط امام است، حال آن که فتنهگران مورد حمایت هاشمی «نه» به جمهوری اسلامی گفتند، شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه» و «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» دادند، روی مرگ بر آمریکا خط کشیدند و رأی اکثریت مردم را زیر پا گذاشتند. خامسا برای جریان نفاق و ضدانقلاب، هاشمی بهانهای برای عقدهگشایی علیه اصل انقلاب و نظام است و گرنه به تصریح برخی از تئوریسینهای این جریان، نگاه آنها به هاشمی ابزاری و نردبانی است.
برجام داخلی کجا بود؟ اصلاحطلبان اول تکلیف خود را معلوم کنند
روزنامه وابسته به صادق خرازی از اصلاحطلبان خواست تکلیف استراتژی انتخاباتی خود را معلوم کنند تا گرفتار تناقض و هزینههای بیدلیل نشوند.
وقایعاتفاقیه مینویسد: موضع جناح اصلاحطلب در انتخابات مجلس نهم مشارکت نداشتن بود. به عبارت دقیقتر تعیین شرایطی نظیر رفع حصر محصورین، آزادی زندانیان سیاسی و چند شرط دیگر برای شرکت در انتخابات که به طور طبیعی منجر به شرکت نکردن در انتخابات شد. این درحالی است که موضع جناح اصلاحطلب در انتخابات مجلس دهم با همان نهادهای نظارتی و همان ساز و کار تصمیمگیری شرکت در انتخابات تحت هر شرایطی صورت میگیرد. البته تغییر موضع و حتی اتخاذ مواضع متناقض فینفسه چیز بدی نیست بلکه میتواند نشانگر پویایی یک جریان سیاسی باشد، به شرط آنکه ذیل راهبرد مشخصی صورت گرفته باشد.
این روزنامه میافزاید: در شرایط کنونی ضرورت داشتن راهبرد روشن نسبت به حاکمیت توسط جناح اصلاحطلب بیشتر آشکار و احساس میشود. بهطور کلی داشتن یک استراتژی روشن که دیگران نیز تکلیف خود را با آن بدانند و تن دادن به لوازم، مقتضیات و هزینههای آن به مراتب بهتر از به کارگیری تاکتیکهای متنوع و احیاناً متضاد در هر انتخابات است چراکه در این حالت تمام هزینههای یک رویکرد پرداخت میشود بدون آنکه از منافع آن بهرهگیری شود.
نویسنده همچنین خاطرنشان کرد: در روزهای اخیر برخی احزاب و فعالان سیاسی و حتی بعضی از دولتمردان از لزوم تحقق برجام داخلی سخن گفتهاند. اگر چنین تعبیری را بپذیریم باید گفت: ایام انتخابات فصل رونمایی از محصول برجام داخلی است نه زمان کلید زدن چنین پروژهای یا سخن گفتن از ضرورت آن، که ظاهراً چنین پروژهای وجود نداشته است. این روزنامه همچنین با اذعان به مشارکت مردم حتی در صورت تحریم انتخابات مینویسد: تجربه انتخابات گذشته، شرایط فعلی کشور و محلی بودن رقابت در انتخابات مجلس، نشانگر این است که با وجود طرح پارهای مباحث مبنی بر رخوت و سردی حاکم بر فضای انتخابات، انتخابات مجلس دهم دست کم مشارکت 60 درصدی از شهروندان را با خود به همراه خواهد داشت.
اکنون سایت عصر ایران در تحلیلی مینویسد: هاشمی امروز را میشود، دلواپسترین هاشمی دوران دانست. مروری بر سخنان این روزهای او حکایت از این معنا دارد که هاشمی به شدت نگران فردای ایران است. وی در یکی از سخنرانیهای خود، ضمن یادآوری برخی تندرویهای دهه اول انقلاب و در مراحل بعد اظهار کرد: «عدهای از مردم از آن تندرویها رنجیدند، بعدها نیز شکل تندرویها عوض شد که باید همه برای جلوگیری از پیشروی آن تلاش کنیم.»
نویسنده میافزاید: او بیش از هر سیاستمداری در ایران تجربه تلخ تندرویها را چشیده است. هاشمی بسیاری از دوستان نزدیک خود مانند مطهری، بهشتی، رجایی و باهنر را به دلیل تفکر دگم عدهای از فرقان و منافقین از دست داد. میتوان گفت این افراد شهدای تندروی در کشور بودند. هاشمی بر این باور است که دلواپسان فاصله فراوانی با خط امام دارند و مسیری را به غیر از مسیر امام خمینی و اصل انقلاب طی میکنند. او این جریان را همان جریانی میداند که به گفته او در سالهای ابتدایی انقلاب با امام مخالف بودهاند و از بخشهایی از آنان به عنوان متحجرانی یاد میکند که دل امام نیز بنا بر گفته خودشان از آنها خون بود. بر این پایه است که هاشمی اعتقاد دارد دیگر نباید اجازه داد عنان کار به دست این افراد بیفتد. همه این مسائل باعث شده است تا هاشمی امروز، دلواپسترین هاشمی تاریخ باشد، کسی که در دهه هشتاد زندگی تلاش میکند گفتمان اعتدال را در کشور نهادینه کند.
درباره این تحلیل شایان ذکر است که اولا عوامل ترور شهیدان بهشتی و رجایی و باهنر در ماجرای فتنه 88 دقیقا همان جبههای ایستادند که هاشمی ایستاد. ثانیا فائزه هاشمی به صراحت گفته است در زندان با دوستان خوبی از «سازمان مجاهدین خلق» ] عامل ترور 17 هزار شهروند و مسئول ایرانی [ آشنا شده و حاضر نیست به آنها سازمان منافقین بگوید. ثالثا تندروی صرفا به اعتبار مقابله با قانون و مکانیزمهای قانونی موضوعیت پیدا میکند و به این معنا برخی مواضع هاشمی یا حمایت وی از فتنهگران مصداق تندروی است؛ همچنین حمایت بعدی تندروهایی که هاشمی را عالیجناب سرخپوش میخواندند از وی در مسیر فتنه و قانونشکنی جای تأمل دارد. رابعا مبارزه با استکبار و تاکید بر پشتیبانی ولایتفقیه و صیانت از جمهوری اسلامی و دفاع از محرومان و پا برهنگان و مستضعفان و تمکین در برابر رأی مردم از مبانی خط امام است، حال آن که فتنهگران مورد حمایت هاشمی «نه» به جمهوری اسلامی گفتند، شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه» و «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» دادند، روی مرگ بر آمریکا خط کشیدند و رأی اکثریت مردم را زیر پا گذاشتند. خامسا برای جریان نفاق و ضدانقلاب، هاشمی بهانهای برای عقدهگشایی علیه اصل انقلاب و نظام است و گرنه به تصریح برخی از تئوریسینهای این جریان، نگاه آنها به هاشمی ابزاری و نردبانی است.
برجام داخلی کجا بود؟ اصلاحطلبان اول تکلیف خود را معلوم کنند
روزنامه وابسته به صادق خرازی از اصلاحطلبان خواست تکلیف استراتژی انتخاباتی خود را معلوم کنند تا گرفتار تناقض و هزینههای بیدلیل نشوند.
وقایعاتفاقیه مینویسد: موضع جناح اصلاحطلب در انتخابات مجلس نهم مشارکت نداشتن بود. به عبارت دقیقتر تعیین شرایطی نظیر رفع حصر محصورین، آزادی زندانیان سیاسی و چند شرط دیگر برای شرکت در انتخابات که به طور طبیعی منجر به شرکت نکردن در انتخابات شد. این درحالی است که موضع جناح اصلاحطلب در انتخابات مجلس دهم با همان نهادهای نظارتی و همان ساز و کار تصمیمگیری شرکت در انتخابات تحت هر شرایطی صورت میگیرد. البته تغییر موضع و حتی اتخاذ مواضع متناقض فینفسه چیز بدی نیست بلکه میتواند نشانگر پویایی یک جریان سیاسی باشد، به شرط آنکه ذیل راهبرد مشخصی صورت گرفته باشد.
این روزنامه میافزاید: در شرایط کنونی ضرورت داشتن راهبرد روشن نسبت به حاکمیت توسط جناح اصلاحطلب بیشتر آشکار و احساس میشود. بهطور کلی داشتن یک استراتژی روشن که دیگران نیز تکلیف خود را با آن بدانند و تن دادن به لوازم، مقتضیات و هزینههای آن به مراتب بهتر از به کارگیری تاکتیکهای متنوع و احیاناً متضاد در هر انتخابات است چراکه در این حالت تمام هزینههای یک رویکرد پرداخت میشود بدون آنکه از منافع آن بهرهگیری شود.
نویسنده همچنین خاطرنشان کرد: در روزهای اخیر برخی احزاب و فعالان سیاسی و حتی بعضی از دولتمردان از لزوم تحقق برجام داخلی سخن گفتهاند. اگر چنین تعبیری را بپذیریم باید گفت: ایام انتخابات فصل رونمایی از محصول برجام داخلی است نه زمان کلید زدن چنین پروژهای یا سخن گفتن از ضرورت آن، که ظاهراً چنین پروژهای وجود نداشته است. این روزنامه همچنین با اذعان به مشارکت مردم حتی در صورت تحریم انتخابات مینویسد: تجربه انتخابات گذشته، شرایط فعلی کشور و محلی بودن رقابت در انتخابات مجلس، نشانگر این است که با وجود طرح پارهای مباحث مبنی بر رخوت و سردی حاکم بر فضای انتخابات، انتخابات مجلس دهم دست کم مشارکت 60 درصدی از شهروندان را با خود به همراه خواهد داشت.