سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر از روز دوشنبه 12 بهمن ماه آغاز شد تا صنعت سینمایی کشور شاهد حضور علاقه مندان به فیلم های جدید باشند.
به گزارش شهدای ایران، سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر از روز دوشنبه 12 بهمن ماه آغاز شد تا صنعت سینمایی کشور شاهد حضور علاقه مندان به فیلم های جدید باشند.
خبرنامه دانشجویان در گزارشی به تحلیل کوتاه سه فیلم «دلبری»، «هفت ماهگی» و «زاپاس» که طی دو روز اخیر اکران شده، پرداخته است:
دلبری؛ سیدجلال دهقانی اشکذری
خانواده ای با پدری جانباز قطع نخاعی روی تخت که فیلم از زاویه دید اوست. این ابتکار کمی طولانی و خسته کننده می شود. قاضیانی توانایی مونولوگ طولانی را ندارد. انگار نه انگار شوهرش مرده، خیلی طبیعی با مسئله برخورد میکند. مخاطب حتی مرگ میثم را باور نمی کند.
شاید اضافه کردن صحنه هایی از عروسی می توانست کنتراست غم و شادی را بیشتر و بهتر کند.
دلبری یک درام نیمه موفق است که گاهی لبت را خنده ای مهمان می کند و گاهی گوشه چشمت را خیس میکند. اما هرچه هست یک عقبگرد کامل برای اشکذری است و کارگردان از فیلم اولش به طور محسوسی افت کرده.
شاید دلبری در تدوینی نو بتواند یک فیلم نیمه بلند خوب بشود، چیزی حدود چهل دقیقه.
هفت ماهگی؛ هاتف علیمردانی
پر از روابط ضربدری و خیانت های مکرر و سیگار و اعتیاد و شک. اما نگاه فیلمساز مریض نیست و در نهایت هم پایان فیلم سفید و روشن است، علیمردانتی در فیلم اولش، مردن به وقت شهریور، نیز چنین نگاهی داشت، اما نمی توان نقش منصور لشکری قوچانی، تهیه کننده مولف آن را در سلامت فیلم نادیده گرفت.
زاپاس، برزو نیک نژاد
یک فیلم خوب و خانوادگی و سرزنده با اندکی شوخی های خفیف جنسی.
فیلمی که می توانست یک قسمت از سریال پایتخت باشد و برای عصر جمعه تلویزیون عالی است، اما سینما نیست.
خبرنامه دانشجویان در گزارشی به تحلیل کوتاه سه فیلم «دلبری»، «هفت ماهگی» و «زاپاس» که طی دو روز اخیر اکران شده، پرداخته است:
دلبری؛ سیدجلال دهقانی اشکذری
خانواده ای با پدری جانباز قطع نخاعی روی تخت که فیلم از زاویه دید اوست. این ابتکار کمی طولانی و خسته کننده می شود. قاضیانی توانایی مونولوگ طولانی را ندارد. انگار نه انگار شوهرش مرده، خیلی طبیعی با مسئله برخورد میکند. مخاطب حتی مرگ میثم را باور نمی کند.
شاید اضافه کردن صحنه هایی از عروسی می توانست کنتراست غم و شادی را بیشتر و بهتر کند.
دلبری یک درام نیمه موفق است که گاهی لبت را خنده ای مهمان می کند و گاهی گوشه چشمت را خیس میکند. اما هرچه هست یک عقبگرد کامل برای اشکذری است و کارگردان از فیلم اولش به طور محسوسی افت کرده.
شاید دلبری در تدوینی نو بتواند یک فیلم نیمه بلند خوب بشود، چیزی حدود چهل دقیقه.
هفت ماهگی؛ هاتف علیمردانی
پر از روابط ضربدری و خیانت های مکرر و سیگار و اعتیاد و شک. اما نگاه فیلمساز مریض نیست و در نهایت هم پایان فیلم سفید و روشن است، علیمردانتی در فیلم اولش، مردن به وقت شهریور، نیز چنین نگاهی داشت، اما نمی توان نقش منصور لشکری قوچانی، تهیه کننده مولف آن را در سلامت فیلم نادیده گرفت.
یک فیلم خوب و خانوادگی و سرزنده با اندکی شوخی های خفیف جنسی.
فیلمی که می توانست یک قسمت از سریال پایتخت باشد و برای عصر جمعه تلویزیون عالی است، اما سینما نیست.