برچسب: اسارت
روز 26 مرداد سال 1369، ميهن اسلامي شاهد حضور آزادگان سرافرازي بود كه پس از سالها اسارت در زندانها و اسارت گاههاي مخوفِ رژيم بعث عراق، قدم به خاك پاك ميهن اسلامي خود گذاشتند.
کد خبر: ۱۴۵۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۲۶
خدیجه میرشکار می‌گوید: «رضا» آن کودک مهربان اصفهانی بود که وقتی در بهداری بستری بودم، میوه‌ای را که عراقیها به او می‌دادند، به من هدیه می‌کرد.
کد خبر: ۱۴۴۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۲۳
در اسارت گاه بعثی‌ها یکی از بچه‌ها، که حال بسیار بدی داشت، پیش من آمد و گفت: « آیا می‌توانی انگشت‌های مرا بچسبانی!»؛ بسیار درد می‌کشید و ضجه می‌زد. چاره‌ای نداشتم جز اینکه دور انگشت او را بخیه بزنم، بدون وسایل پانسمان و داروی بی‌حس کننده.
کد خبر: ۱۴۴۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۲۳
جاسم با صدای قهقهه و فریاد بلند از بچه‌های ایرانی خواست که با او کشتی بگیرند. اما کسی به او اعتنایی نکرد. او مرتب به بچه‌های آسایشگاه گیر می‌داد و اصرار می‌کرد که می‌بایستی حتما با او کشتی بگیریم.
کد خبر: ۱۴۴۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۲۲
یکی از آزادگان در خاطرات خود گفت: بعثی‌ها برای اینکه در آخرین لحظات بتوانند از من اعتراف بگیرند که رادیو متعلق به حاج آقا ابوترابی بوده، به هر روشی دست زدند.
کد خبر: ۱۴۴۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۲۱
تفنگداران ویژه آمریکایی با هیکل‌های بزرگ و سلاح‌های مدرن دورتادور شناور ایستاده و همه به طرف من نشانه روی کرده بودند. مردد بودم که طناب را رها کنم یا نه، که در یک لحظه متوجه شدم موهای سرم در دست یک غول آمریکایی است.
کد خبر: ۱۴۴۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۲۱
خاطرات دوران اسارت
با وجود مسلمان بودن ما، عراقیها حاضر به جنگیدن با ایرانی ها شدند. آن دسته از عراقیهایی که با مردم ایران آشنایی داشتند و اکثرا در شهرهای مذهبی مثل کربلا و نجف زندگی می کردند به حقانیت ایران و مسلمان بودن ما آگاهی داشتند ولی آن دسته نادان و جاهل نه تنها به دنبال یافتن حقیقت نرفتند بلکه هیزم آتش به پا کرده ی صدام نیز شدند.
کد خبر: ۱۴۳۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۲۰
رمضان در اسارت
روزهای ماه رمضانی که در زندان‌های صدام اسیر بودیم، حتی از داشتن لیوان آب برای افطار کردن روزه خود محروم بودیم و با قوطی رب گوجه آب می‌خوردیم.
کد خبر: ۱۴۰۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۰۳
با آمدن نگهبان ها، آیینه دار پنجره با به کار بردن کلماتی مثل وضعیت قرمز، هوا ابری، باران و ... بچه ها را خبر می کرد.
کد خبر: ۹۹۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۰۴
در همان زمان رادیو عراق اعلام کرده بود : « در عملیات نا موفقی که نیرو های ایرانی داشتند، نیرو های عراقی موفق شدند ، ضمن وارد کردن تلفات بسیار سنگین به دشمن ایرانی ، بلبل خمینی را هم به اسارت خود درآورند . »
کد خبر: ۸۸۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۲/۲۸
دیدم حدود بیست نفر عراقی پشت سر هم آمدند بیرون. بهشان گفتم: ارفع یدک! (دستها بالا) اما گوش نکردند. پای دو نفرشان هم مجروح بود و خونریزی داشت و در آن گل ولای همه جا را خونی کرده بود، با دست اشاره کردم که اینها را کول کنید اما بازهم گوش نکردند.
کد خبر: ۸۴۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۲/۱۶
عراقی هاشایعه کردند که امام خمینی زهر خورده است در حالی که برداشت آنها از یکی از جملات امام در بحث پذیرش «قطعنامه 598 » غلط بود...
کد خبر: ۷۸۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۱/۳۱
یکی از آزادگان که بیش از چهار سال در اسارت دژخیمان بعثی عراق بوده در نقل خاطره ای از آن دوران می گوید، طبق قانون نانوشته افسران عراقی، جیره آب روزانه اسرا نصف لیوان بود.
کد خبر: ۷۸۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۱/۳۱
یکی از رزمندگان در عملیات فتح المبین می‌گوید: هنوز از منطقه برنگشته بودم که چشمم افتاد به یک جعبه سیگار، روی سنگی کوچک، شک کردم. گفتم شاید تله‌ای، چیزی باشد. یک سنگ گرفتم دستم، پرت کردم طرفش.
کد خبر: ۷۵۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۱/۲۱
ایرج میرزایی از خلبانان هوانیروز می‌گوید: در عملیات فتح‌المبین از گروهی که به عقب برگشتند، جا ماندم؛ نقشه‌ای هم نداشتم؛ هوا تاریک می‌شد؛ سوخت بالگردم هم رو به اتمام بود؛ به بالای قرارگاه عراقیها رسیدم؛ ظرف غذا دست‌شان بود و داشتند شام می‌گرفتند.
کد خبر: ۷۴۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۱/۱۸
عراقیها می‌خواستند ثابت کنند ایرانی‌ها مسلمان نیستند و آتش می‌پرستند بنابراین عده‌ای جاسوس و کسانی که از نظر روحی کم آورده بودند را برای جمع‌آوری چوب و تخته در محوطه «اردوگاه موصل 4» گماشتند تا چهارشنبه‌سوری را جشن بگیرند و ...
کد خبر: ۷۰۵۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۲/۲۶
رئیس جمهور:
رییس جمهور با بیان این که آزادگان عزیز ایران اسلامی با همان روحیه دوران دفاع مقدس و ایام اسارت ، در جهت ساختن و رشد و تعالی کشور آماده تلاش و مجاهدت هستند، اظهار داشت: امروز دورانی است که ایران باید آباد و عزیز باشد چرا که پیشرفت ملت ایران به معنای برافرا
کد خبر: ۴۷۵۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۰۴
امروز وقتی به کارهایی که در اسارت انجام داده‌ام رجوع می‌کنم احساس می‌کنم همین الان دارم با تکه‌ای از سیم خاردار که آن را به شکل یک سوزن گلدوزی در آورده‌‌ام این گل زیبا را بر روی پارچه تمیز لباس نقش می‌زنم.
کد خبر: ۴۷۱۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۰۲
در آستانه برگزاری مراسم تدفین سه خلبان شهید گمنام، همسر سرلشکر شهید «محمدصالحی» نخستین خلبان شهید دفاع‌مقدس به همسران شهید چشم انتظار پیام داد.
کد خبر: ۴۶۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۲۹
یکی از آزادگان در خاطرات خود می‌گوید: خانم مجللی که در یکی از شب‌های محرم با لباس سبز به خوابم آمد، گفت:چرا اینقدر غمگینی؟!او روبان سبزی به بازویم بست و سرم را بوسید و از آسایشگاه بیرون رفت.
کد خبر: ۴۳۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۰۶