شهدای ایران shohadayeiran.com

سال های پیش، دختران و پسران بعد از رفتن به خانه بخت با تمام بدی ها و سختی های پیش رو می ساختند و به ندرت کسی بعد از ازدواج به طلاق فکر می کرد. آن روزها بود که خانواده ها به فرزندانشان گوشزد می کردند که با لباس سفید به خانه بخت خواهی رفت و با کفن سفید هم بر می گردی! اما حالا...
به گزارش شهدای ایران، سال های پیش، دختران و پسران بعد از رفتن به خانه بخت با تمام بدی ها و سختی های پیش رو می ساختند و به ندرت کسی بعد از ازدواج به طلاق فکر می کرد. آن روزها بود که خانواده ها به فرزندانشان گوشزد می کردند که با لباس سفید به خانه بخت خواهی رفت و با کفن سفید هم بر می گردی! در سال های گذشته کلمه «طلاق» در دل همه وحشت می انداخت؛ طوری که زنان از بیوه شدن و مردان از تنها شدن می ترسیدند. خانواده ها از طلاق گرفتن فرزندشان وحشت داشتند و از به زبان آوردن این جمله که «فرزندمان طلاق گرفته است» واهمه داشتند.

دختران امروزی راجع به طلاق چه می گویند؟

سال های پیش، دختران و پسران بعد از رفتن به خانه بخت، تمام مشکلات و سختی های پیش رویشان را تحمل می کردند و سعی در حل آن داشتند. آن روزها به ندرت کسی بعد از ازدواج به طلاق فکر می کرد. خانواده ها هم طلاق را منفور می دانستند و به فرزندان شان گوشزد می کردند که با لباس سفید به خانه بخت می رود و با کفن سفید هم بر می گردد!

 در سال های گذشته کلمه «طلاق» در دل همه وحشت می انداخت؛ طوری که زنان از بیوه شدن و مردان از تنها شدن می ترسیدند.

 اما امروزه شرایط دختران، پسران و خانواده هایشان تغییر کرده است، اکثر جوانان دیرتر ازدواج می کنند، کمتر تحمل سختی های زندگی را دارند و راحت تر واژه طلاق را به زبان می آورند. همچنین مشاهده می شود که بیشتر خانواده ها از طلاق فرزندانشان حمایت می کنند. حتی برخی از آنها فروپاشی زندگی فرزندشان را جشن می گیرند و شاید در جشن طلاق بیشتر از روز عروسی فرزندشان خرج کنند!
 
آمارها چه می گوید؟

بر اساس آمارهای رسمی منتشر شده بیش از 30 درصد از ازدواج‌ها در شهرهای بزرگ در کمتر از چهار سال به طلاق منجر می‌شود و این آمار در میانگین کشوری سالانه 20 درصد طلاق در سنین جوانی است.

آمار منتشر شده حاکی از آن است که ازدواج با روند کاهشی رو به رو شده و در عوض طلاق افزایش داشته است؛ ازدواج از سال ۱۳۹۰ با رشد منفي 9/1 درصد و پس از آن در سال ۱۳۹۱ با رشد منفي 1/5 درصد و در سال ۱۳۹۲ منفي 7/6 درصد كه در نه‌ ماهه سال 1393 به منفی 2/7 درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل رسيد.

همچنین آمار ثبت طلاق نيز در سال‌های اخير با نوساناتی، دارای رشد صعودی بوده؛ طوري كه از سال ۱۳۹۰ با رشد 1/4 درصد، سال ۱۳۹۱ با رشد 2/5 درصد، در سال ۱۳۹۲ با رشد 4/3 درصد و در نه‌ ماهه سال 1393 با رشد 2/8 درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل مواجه بوده است.

اين آمار و اطلاعات سازمان ثبت‌احوال كشور درحالی مطرح می‌شود كه در سال 1378، 57 هزار واقعه طلاق در كل كشور به ثبت رسيده بود كه اين آمار در سال 88 به 110 هزار واقعه افزايش ميزان طلاق را در پی داشته است.

همچنين در سال 1378، ميانگين سن طلاق در مردان 20 تا 24سال و در زنان 15 تا 19 سال بوده كه در سال گذشته به 25 تا 29 سال در هر دو گروه زنان و مردان افزايش يافته كه علت آن افزايش ميانگين سن ازدواج در بين جوانان ايراني است. اين آمار نشان مي‌دهد كه تا پايان بهمن ماه سال 88، در هر ساعت 14 واقعه و بدين‌ترتيب در يك شبانه روز 341طلاق در كل كشور به ثبت رسيده كه بيش از 97 هزار مورد از آن مربوط به مناطق شهری است.
 
چرا طلاق؟

از عمده ترین دلایل درخواست طلاق می توان عدم مسئولیت‌پذیری، طلاق عاطفی، اعتیاد، دخالت اطرافیان، کمبود مهارت‌های زندگی، بیکاری، عدم تسلط به مهارت ‌های حل مساله، عدم حمایت‌ های روانی و عاطفی، پایین بودن آستانه  تحمل و همچنین عدم بلوغ فکری را نام برد.

 همین چند وقت پیش بود که اعلام شد بیشترین طلاق ها در 5 سال اول زندگی رخ می دهد، زیرا که دختر و پسر در سال های اول زندگی به اختلافات بین خود و همسرشان پی می برند. اين دوره زمانی بسيار حساس است، بسياری از اوقات اختلافات زوجين در حوزه‌های بسيار كوچكی است كه اگر آموزش‌ ها و مهارت‌های لازم ارائه شود به راحتی می توان از آنها پيشگيری كرد.
 
نظر دختران امروزی راجع به طلاق

سهیلا، خانم 32 ساله که 4 سال پیش از همسرش جدا شده است. او در این رابطه به خبرنگار فردا می گوید: زمانی که ما طلاق گرفتیم 3 سال از زندگی مشترکمان می گذشت. من در این سه سال تفاوت ها را تحمل کردم و سعی بر حل مشکلاتمان داشتم. مشکلات ما از همان دوران نامزدیمان شروع شد، اما هر زمان که من قصد می کردم این رابطه را تمام کنم، مادرم به من گوشزد می کرد که آبرویش در فامیل خواهد رفت و مانع من می شد!

 او بغض می کند و می گوید: به خاطر مادرم تحمل کردم و مراسم عقد و عروسی بر پا شد. منتظر بودم تا روزی برسد تا مشکلاتمان را دو نفری حل کنیم، اما هیچ تلاشی از سوی همسر سابقم مشاهده نکردم. متاسفانه فقط من بودم که برای ساختن زندگی تلاش می کردم.

 این خانم 32 ساله ادامه می دهد: پشیمانم که چرا از روز اول تن به این ازدواج دادم؟ کاش که با دیدن تفاوت ها اصلا با همسر سابقم وصلت نمی کردم.

 سهیلا با مقصر دانستن مادرش بیان می کند: اگر مادرم از همان روز اول از من حمایت می کردم، امروز من دختری مطلقه نبودم و می توانستم ازدواج موفقی را تجربه کنم.
 
فرد نباید برای حفظ زندگی مشترک، خودش را فدا کند

سوده، خانم 24 ساله است و نزدیک یکسال از زندگی مشترک او با همسرش می گذرد. او در رابطه با مرزی که برای طلاق خود و همسرش تعیین کرده به ما می گوید: به نظر من آدم ها نباید برای حفظ رابطه شان، خودشان را فدا کنند. اگر زن و شوهر در زندگی مشترک به اختلافات حل نشدنی رسیدند بهتر است که منطقی از یکدیگر جدا شوند و عمر خودشان را برای زندگی مشترک شان تباه نسازند.

سوده ادامه می دهد: اوایل زندگی بهترین زمان برای تصمیم گرفتن ادامه یا قطع رابطه است، زیرا که در این زمان معمولا بچه ای در میان نیست و راحت تر می توان تصمیم گرفت.
 
گذشت و صبوری نباید از حد معمولی خود بگذرد

سحر، خانمی 33 ساله که 4 سال از زندگی مشترک او با همسرش می گذرد در رابطه با نظرش راجع به طلاق می گوید: به نظر من وقتی در کنار ازدواج، طلاق قرار گرفته و در صورت لزوم می توان از آن استفاده کرد.

او در این رابطه ادامه می دهد: تا حدی تحمل و گذشت در زندگی مشترک قابل درک است اما این گذشت و صبوری نباید از حد معمولی خود بگذرد. تحمل باید تا جایی که امید به بهبود در روابط زناشویی است، ادامه داشته باشد. زمانی که در زندگی مشترک، مرد و زن باعث عذاب یکدیگر می شوند، طلاق بهترین راه حل است.

سحر می گوید: به نظر من زمانی که پای یک بچه در میان باشد و بخواهد شاهد دعوا و جنجال هایی که پدر و مادرش به راه می اندازد باشد، دیگر ادامه زندگی مجاز نیست و زن و شوهر باید از یکدیگر جدا شوند.

وی با عنوان این مسئله که طلاق نباید تابو باشد، بیان می کند: نباید بر سر هر مشکل کوچک و اختلافات جزیی، طلاق اتفاق افتد.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار