شهدای ایران shohadayeiran.com

گروه «فرهنگی» خبرگزاری دانشجو؛ اعتکاف در دانشگاه تهران قوانین خودش را دارد و غیر از معتکفین کسی حق ورود به محوطه داخل مسجد را ندارد. وارد مسجد که می‌شوم خادمان با حضورم میان معتکفان مخالفت می‌کنند و مرا برای گرفتن گزارش به آقایی که مسئول اعتکاف است، ارجاع
برای دیدن تصویر بزرگتر روی تصویر کلیک نمایید

به گزارش گروه اجتماعی پایگاه خبری شهدای ایران ؛ اعتکاف دانشگاه تهران، اعتکاف مشهوری است و هر وقت صحبت از اعتکاف دانشجویی به میان می‌آید، ناخودآگاه تصویر اعتکاف دانشگاه تهران در ذهن‌ها نقش می‌بندد. شاید برای همین هم باشد که علاوه بر دانشجویان دانشگاه که در اولویت ثبت‌نام قرار دارند، دانشجویان دانشگاه‌های دیگر و حتی غیر دانشجویان هم طالب شرکت در این مراسم هستند و حتی گاهی خود را به آب و آتش می‌زنند برای شرکت در اعتکاف دانشگاه تهران که البته هر از گاهی هم موفق می‌شوند.

وقتی وارد مسجد می‌شوم که نیم ساعتی از شروع سخنرانی حاج آقا پناهیان گذشته و بسیاری از بچه‌ها سراپا گوش مشغول شنیدن سخنرانی هستند. عده‌ای راحت تر نشسته اند، عده‌ای چهار زانو نشسته‌اند و رو به مانیتوری که در قسمت خانم‌ها تعبیه شده و سخنران را نشان می‌دهد در محضر استاد تلمذ می‌کنند، عده‌ای هم که چندان در نخ سخنرانی نیستد موبایل‌ها را به دست گرفته‌اند یا با لپ‌تاپشان مشغول هستند.

از خانمی که سن و سال بیشتری نسبت به سایر بچه‌ها دارد و بعید به نظر می‌رسد دانشجو باشد، می‌پرسم: «به شما نمی‌آید دانشجو باشید، حتما متاهل هم هستید، چرا آمدید اعتکاف»؟ خانم که تازه از اشک ریختن بعد از روضه‌خوانی حاج آقا فارغ شده می‌گوید: «نه دانشجو نیستم، بچه هم دارم اما بچه‌ها بزرگ شدند و خودشان از پس خودشان بر می‌آیند. از کار و زندگی روزمره خسته شده بودم که سه روز آمدم اعتکاف». او در مورد تفاوت اعتکاف دانشگاه با اعتکاف مساجد دیگر می‌گوید: «در اینجا بیشتر می‌گذارند آدم به حال خودش باشد. به مساجد دیگر که می‌روی برنامه‌های زیادی تدارک می‌بینند و فرصت کمی برای تنهایی وجود دارد اما خوشبختانه در اینجا چنین جوی نیست».

دیگر وقت نماز شده و همه بچه‌ها حجابشان را برای نماز کامل می‌کنند. چند دقیقه‌ای بیشتر طول نمی‌کشد که قسمت زنانه مسجد کاملا سفیدپوش می‌شود، درست مانند نام روزهایی که در آن قرار داریم، روزهای سپید. در فاصله بین نماز و قرائت و تفسیر قرآن با یکی دیگر از معکفان هم‌صحبت می‌شوم.

 

امتحان دادن در حین اعتکاف

 سارا که 23 ساله است و 5 بار موفق به حضور در اعتکاف شده در پاسخ به این سوال که در ایام امتحانات چرا کار و زندگیت را رها کردی و به اعتکاف آمدی می‌گوید: «درس همیشه هست اما اعتکاف فقط یک بار در سال است که نباید از دستش داد. چون در اعتکاف حالت خاصی وجود دارد که انسان می‌تواند برنامه‌هایش را برای سایر روزهای سال بچیند و کلا جای خوبی برای تفکر است. من امروز یک امتحان و فردا 3 امتحان دارم که باید بروم و برگردم. البته، سوال کردم و فهمیدم اشکالی ندارد که برای کار ضروری از مسجد خارج شوم، باید زود بروم و زود برگردم. البته یک شرایطی هم هست دیگر، مثلا این که از جایی که سایه است نباید رد شد یا این که اصلا توقف غیر ضروری نباید داشت و زود باید به مسجد برگشت».

او در مورد تفاوت اعتکاف دانشجویی با اعتکاف سایر مساجد می‌گوید: «تفاوت خیلی زیادی وجود ندارد جز این که در اعتکاف دانشجویی اکثرا جوان‌ها شرکت می‌کنند و روحشان لطیف‌تر است و توانایی عبادت دارند اما خانم‌هایی که مسن هستند حالت نا امیدی دارند و می‌گویند از ما گذشته که بخواهیم مثل شما عبادت کنیم».

دیوارهای مسجد را که نگاه می‌کنم می‌بینم با فاصله‌های مشخص کاغذهایی حاوی جدول زمان‌بندی برنامه‌ها اعم از سخنرانی‌ها، نماز جماعت‌ها، زنگ بیدارباش سحر و ... روی دیوار نصب شده تا بچه‌ها بتوانند وقت خود را تنظیم کنند و همین نشان می‌دهد نظم مراسم امسال از سال گذشته بسیار بهتر شده است. سارا در این باره می‌گوید: «کلا 13 ساعت در شبانه‌روز زمان خلوت کردن برای ما در نظر گرفته شده ولی بقیه ساعات با برنامه‌هایی مثل سخنرانی و حلقه‌های معرفت و ... پر می‌شود که البته به نظر شخص من همین مقدار برنامه هم زیاد است. بعضی از بچه‌ها در حلقه‌های معرفت شرکت می‌کنند اما من ترجیح می‌دهم به همان تنهایی خودم برسم».

 

تفسیر قرآن آقای قرائتی

بعد از تلاوت قرآن نوبت به تفسیر قرآن حاج آقا قرائتی می‌رسد. او با همان لهجه شیرین کاشانی از مسئولان می‌خواهد مثل روز قبل پرده بین خانم‌ها و سخنران را بالا بزنند تا بچه‌ها از خجالتشان هم که شده بین صحبت‌های حاج آقا حرف نزنند و گوش کنند اما مسئول مربوطه توضیحی به حاج آقا می‌دهد و ایشان هم صحبت‌های خود را شروع می‌کند. تفسیر امروز تفسیر آیاتی از سوره بقره و در مورد طالوت پیامبر بنی‌اسرائیل بود.

قرائتی می‌گوید: وهابی‌ها می‌گویند ضریح شرک است و باید ضریح‌ها را خراب کرد. ادعای وهابی‌ها این است که قرآن را می‌فهمند اما به لطف خدا نمی‌فهمند. در آیه می‌فرماید نشانه فرمانروایی طالوت این است که صندوقی بازمانده از خانواده موسی و هارون نزد شما بیاید که در آن آرامش دلی از پروردگارتان برای شماست. این صندوق وسیله آرام‌بخشی از طرف خدا و یادگارهای آل موسی و آل هارون است، حالا اگر صندوقی حامل یادگارهای آل محمد و آل علی باشد آرامبخش نیست؟ شما چرا می‌گویید ضریح شرک است؟

 

خواستگار می‌آید قبول کنید، فردا شوهر نیست!

او با توجه به جو جوان و دانشجویی مراسم به مساله ازدواج جوانان هم رسید و گفت: دختری از همین دانشگاه نامه‌ای به من داد که نوشته بود خدا پدر و مادر مرا لعنت کند که من وقتی خواستگارهای زیادی داشتم و می‌خواستم ازدواج کنم، می‌گفتند حالا باید درست را بخوانی. حالا که فوق لیسانس گرفته‌ام دیگر خواستگار ندارم. خانم‌ها! خواستگار می‌آید قبول کنید فردا شوهر نیست! بعضی‌ها ازدواج را با خط‌کش قاطی می‌کنند مگر شما رفته‌ای خط‌کش بخری که می‌گویی او 180 سانتی‌متر است و من 150 سانتی‌متر؟ افکار آدم‌ها باید به هم بخورد بقیه چیزها مهم نیست.

 

طلبه‌ای که گفت از آخوندی برو بیرون 

قرائتی که با این حرف‌ها بچه‌ها را به شعف آورده و آنها را خندانده در مورد این که هر کسی به درد کاری می‌خورد می‌گوید: اوایل طلبگی یک کسی به من گفت از آخوندی برو بیرون چون صدا که نداری، شعر هم که بلد نیستی، تحلیل سیاسی هم که نداری. حتی من جایی منبر می‌رفتم که بیرونم کردند. اگر جایی شکست خوردید جای دیگر پیروز می‌شوید. حالا من معلم شده‌ام و پای تخته سیاه درس می‌دهم.

من 34 سال است در تلویزیون هستم. چند هزار ساعت سخنرانی کردم، چند هزار ساعت هم برنامه ذخیره کردم. این را هم از زنان یاد گرفتم که سبزی‌ها را پاک و سرخ می‌کنند و مقداری را هم ذخیره می‌کنند. با این برنامه‌هایی که ضبط کرده‌ام اگر الان بمیرم تلویزیون تا 6 سال دیگر برنامه از من دارد که پخش کند. ما باید نهضتی به وجود بیاوریم که تفسیر در مساجد باب شود. ما نفهمیدیم قرآن چیست، مزه آن را نچشیدیم و به دیگران هم نچشاندیم.

بعد از تفسیر قرآن آقای قرائتی با دو نفر از بچه‌هایی که با هم دوست هستند و کتاب‌های درسی‌شان را در دست دارند تا بعد از سخنرانی شروع به خواندن کنند، صحبت می‌کنم. یکی از آنها که سال گذشته خادم بوده و امسال معتکف است در مورد تفاوت حس و حال این دو سال می‌گوید: «خادم‌ها زیاد نمی‌توانند داخل مسجد بیایند و به همین دلیل در جو قرار نمی‌گیرند. وظایف آنها هم خیلی زیاد است از کنترل عبور و مرور بچه‌ها گرفته که غیر معتکفین وارد نشوند تا کارهایی که برای پذیرایی در سحر و افطار انجام می‌دهند و ... . به همین دلیل چندان در فضای معنوی قرار نمی‌گیرند اما کسی که معتکف است کاملا با فضای معنوی اینجا هماهنگ می‌شود».

دوست دیگر در مورد این که چرا در ایام امتحانات به اعتکاف آمده می‌گوید: «درس و امتحان همیشه هست اما اعتکاف که همیشه نیست. شاید سال دیگر موفق نشدم بیایم اما برای امتحانات فوقش معرفی به استاد می‌گیرم و درس را پاس می‌کنم. اینجا اصلا نمی‌شود درس خواند چون برای درس خواندن باید حواس آدم جمع باشد اما اینجا چنین فضایی وجود ندارد. بچه‌های دیگر هم چندان درس نمی‌خوانند».

 

بحث سیاسی، ممنوع!

بچه‌ها در خصوص جو سیاسی اعتکاف با توجه به زمان تبلیغات کاندیداها می‌گویند: «نه، اصلا اینجا بحث سیاسی نمی‌شود. البته، به بچه‌ها تذکر هم داده شده که وارد این مباحث نشوند. مثلا حاج آقا پناهیان در سخنرانی خود گفتند که از بحث‌های سیاسی پرهیز کنید چون این بحث‌ها معمولا تبدیل به جدل می‌شوند و بحث و جدل هم یکی از چیزهایی است که با آن اعتکاف اشکال پیدا می‌کند. البته، در سخنرانی‌ها اشاراتی غیر مستقیم و گذرا به مسایل سیاسی می‌شود اما هم خیلی کوتاه است و هم در این حد است که بچه‌ها با بینش درست قدم‌ بردارند».


 

منبع: رجا

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار