شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۸۷۲۱۶
تاریخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۳:۵۴
این موضوع خیلی ذهنم را مشغول کرده بود تا این‌که راز این حرف‌هایش را فهمیدم. او می‌خواست مطبش را گسترش دهد به همین خاطر قصد داشت تا کاری کند که من از این ساختمان پزشکان بروم تا مطب من را تصرف کند.
شهدای ایران:این موضوع خیلی ذهنم را مشغول کرده بود تا این‌که راز این حرف‌هایش را فهمیدم. او می‌خواست مطبش را گسترش دهد به همین خاطر قصد داشت تا کاری کند که من از این ساختمان پزشکان بروم تا مطب من را تصرف کند.
 پای ٢ پزشک ساختمان پزشکان، به خاطر اختلافی مبهم به دادسرای جنایی پایتخت باز شد. وقتی سرنشینان خودروی «بی ام و» در حال حرکت با یکدیگر درگیر شده بودند، هیچ‌کس نمی‌دانست این ٢ سرنشین خودروی مدل بالا ٢ پزشک هستند.

به گزارش روزنامه شهروند، با برخورد بی ام و به گاردریل‌های کنار خیابان، خودرو متوقف و سرنشین سمت شاگرد با فریاد از خودرو پیاده شد. او درحالی‌که ادعا می‌کرد توسط راننده بی ام و ربوده شده، ماموران کلانتری را در جریان حادثه قرار داد.

با شکایت سرنشین «بی ام و» از راننده خودرو، پرونده‌ای مبنی بر آدم‌ربایی در شعبه هشتم دادسرای جنایی پایتخت به ریاست قاضی ایلخانی تشکیل شد. این مرد که خودش را روانپزشک معرفی می‌کرد به بازپرس پرونده گفت: «راننده بی ام و یک پزشک عمومی است و در یک ساختمان مطب داریم.

 آن روز به بهانه رساندن به خانه‌مان من را سوار خودرواش کرد اما از میانه راه احساس کردم قصد دارد من را بدزدد به همین خاطر با او درگیر شدم و او که هول شده بود با جدول برخورد کرد و من توانستم از چنگ او بگریزم.»

 با ادعای عجیب این روانپزشک، پزشک عموی نیز تحت بازپرسی قرار گرفت و گفت: «چند وقت پیش متوجه شدم این روانپزشک پشت‌سرم حرف‌های عجیبی می‌زند. او به بیماران گفته بود من شیشه‌ای هستم و دیگر به من مراجعه نکنند، حتی این حرف را به منشی من نیز گفته بود و به او پیشنهاد داده بود تا برای او کار کند.

این موضوع خیلی ذهنم را مشغول کرده بود تا این‌که راز این حرف‌هایش را فهمیدم. او می‌خواست مطبش را گسترش دهد به همین خاطر قصد داشت تا کاری کند که من از این ساختمان پزشکان بروم تا مطب من را تصرف کند.

روز حادثه وقتی همزمان با من از ساختمان خارج شد به او گفتم سوار خودروام شود تا در مسیری که او را به خانه‌اش می‌رسانم در مورد اختلافمان صحبت کنیم.

او بوکسور است و وقتی بحثمان بالا گرفت چند ضربه محکم به من زد. پشت فرمان نشسته بودم و نمی‌توانستم خودم را نجات بدهم به همین خاطر حواسم پرت شد و با جدول تصادف کردم. در همین زمان ‌این روانپزشک ادعا کرد من قصد دزدیدن او را داشته‌ام.»

با ادعاهای این ٢ پزشک، تحقیقات برای روشن شدن زوایای مبهم این پرونده ادامه دارد.


انتشار یافته: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۶
0
0
اونوقت گیرمیدن به مهران مدیرچراطنزپزشکی میسازی خداییش حق باکیه
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار