شهدای ایران shohadayeiran.com

کمبود نیروی کادر تیپ ۲۷، دلایل زیادی دارد. از جمله، آن طوری که خود مسئولین سپاه منطقه ۱۰(استان تهران) استدلال می‌کنند؛ سپاه منطقه ۱۰ گرفتاری و مسئولیت زیادی دارد.
به گزارش شهدای ایران؛ در گرما گرم انجام مراحل یکم و دوم عملیات رمضان، تیپ 27 محمد رسول‌الله (ص) با تلاش بی‌وقفه و شبانه‌روزی محمدابراهیم همت و معدود کادرهای قدیمی بر جا مانده از این یگان، داشت از نو در قواره‌های یک واحد رزمی سازماندهی می‌شد.

بر اساس تدابیر فرماندهان قرارگاه مرکزی کربلا، مقرر گردید تا برای اولین بار از زمان تأسیس تیپ 27 در بهمن 1360 بدین طرف، این یگان که از زبده‌ترین واحدهای آفندی قرارگاه عملیاتی نصر و لشکر پنجم نصر سپاه - به فرماندهی غلام حسین افشردی (معروف به حسن باقری) - به شمار می‌رفت، از کنترل عملیاتی لشکر نصر آزاد و تحت اختیار لشکر سوم صاحب‌‌الزمان (عج) سپاه - به فرماندهی مصطفی ردانی‌پور - و کنترل عملیاتی قرارگاه عملیاتی فتح قرار گیرد. همت که به تازگی نیروهایش را از سوریه به ایران آورده بود، برای تشکیل واحدهای ستادی و گردان‌های عملیاتی به سختی در تکاپو بود. او از یک سو عناصر اطلاعاتی تیپ را برای شناسایی محورهای عملیاتی به منطقه نبرد فرستاده بود، از سوی دیگر با تشکیل جلسات متعدد و انجام رایزنی‌های مختلف برای جذب نیروهای کادر و بسیجی رزم آزموده، جهت تشکیل رده‌های ستاد و عملیاتی یگان تحت فرماندهی تلاش می‌کرد.

در برشی از کتاب «ضربت متقابل» رضا چراغی؛ که از چهارم مرداد 1361 و در پی شهادت اسماعیل قهرمانی، عهده‌دار مسئولیت جانشین فرماندهی تیپ 27 شد، پیرامون معضلات و کمبودهای این تیپ پس از بازگشت به ایران می‌گوید:

                                                      ***

در بحث وضعیت امکانات و تدارکات تیپ (27) لازم است بنده در مقدمه، توضیحی بدهم: از آنجا که در جریان تهاجم خرداد ماه ارتش اسرائیل به کشورهای سوریه و لبنان،‌ به دستور مسئولین محترم شورای عالی دفاع یگان ما عازم مأموریت برون مرزی در سوریه شد و پس از مدتی به صلاح‌دید فرماندهی کل سپاه به کشور برگشت، به علت همین جابجایی‌ها، وقتی یگان ما به ایران مراجعت کرد، وضعیت یک تیپ تازه تأسیس را پیدا کرد. از هر حیث که فکرش را بکنید!

تازه،‌ در اکثر موارد، وضع ما از مقطعی که در بهمن سال گذشته (1360) از غرب به جنوب آمدیم و این تیپ تشکیل شد، بغرنج‌تر بود. چون تیپ 27 تمام برنامه‌های خودش را در جبهه خوزستان به حالت تعلیق درآورده بود؛ بخش عمده خودروهای سنگین و سبک خودش - اعم از سازمانی و غنیمتی - را به سپاه منطقه 8 اهواز تحویل داد و الباقی تجهیزات و امکاناتش را هم جمع‌آوری کرده و به سوریه برده بود. روی همین حساب، برادران ما به ناچار دوباره آمدند و در شرایطی که شاید کمتر از یک هفته با شروع این عملیات بزرگ (نبرد رمضان) فاصله داشتیم، به رغم تمامی کمبودها و مشکلات، یگانی را با نام «تیپ 27 محمد رسول‌الله (ص)» در منطقه جنوب، مجددا تشکیل دادند.

همین واقعیت‌ها باعث شده بود تا در روند امور تدارکاتی و تسلیح و تجهیز واحدهای عملیاتی این تیپ، یک مقدار نارسایی‌های طبیعی و اجتناب‌ناپذیر به وجود بیایند.

رضا چراغی همچنین در مورد وضعیت تیپ 27 از حیث برخورداری از نیروهای کادر در نبرد رمضان می گوید:

... همان طور که اطلاع دارید، در جریان عملیات گذشته (نبرد الی بیت المقدس) این تیپ، یک معاون فرماندهی تیپ، در حدود سه، چهار نفر مسئول محور و چهارده نفر فرمانده و معاون گردان شهید داشته است. بعد هم که در مأموریت برون مرزی، این تیپ فرمانده و موسس خودش؛‌برادرمان حاج احمد متوسلیان را از دست داد ...

برادرانی که در عملیات فتح خرمشهر در این تیپ حاضر بودند، همگی آموزش دیده جبهه‌های غرب بودند. آنها حدود 2 تا 3 سال در مناطق عملیاتی کردستان و غرب کشور جنگیده بودند و تجربیات عملیاتی بیشتری داشتند. فرمانده گردانی که ما در عملیات گذشته داشتیم؛ مثلا برادر حسین قجه ای؛ اگر اغراق به نظر نرسد، به نظر من حتی می‌توانست در سطح فرماندهی یک لشکر سپاه کار بکند.

خب، در حال حاضر، فرماندهی مثل ایشان یا خیلی کم است، یا می توانم بگویم اصلا پیدا نمی‌شود، حالا ممکن است کسی که این حرف من را بشنود، بگوید دارم اغراق می‌کنم یا روی حساب امر دیگری این حرف را می‌زنم؛ اما این مطلب واقعیت دارد. ما الان در تیپ عنصری مثل ایشان را نداریم، ولی آن موقع داشتیم. در مقطعی که آمدیم عملیات فتح خرمشهر را شروع کنیم، در تیپ ما فرماندهی مثل برادر محسن وزوایی بود که ایشان حتی می‌توانست شخصا یک تیپ را اداره کند. فرمانده گردان‌هایی داشتیم که هر کدام می توانستند در سطح فرماندهی یک تیپ کار کنند.

همانها بودند که کیفیت مانوری تیپ 27 را بالا برده بودند و به همین دلیل سطح رزمی تیپ ما، خیلی بالا بود، ولی وقتی برای عملیات رمضان آمدیم و دوباره این تیپ را تشکیل دادیم، دیگر یگان ما آن استعداد و کیفیت خارق‌العاده را ندارد. الان بچه‌هایی که فرماندهی گردان ما را به عهده دارند، نوعا کم‌تجربه‌اند. مطلب دیگر: به یاد دارم در عملیات فتح مبین فرماندهان گروهان‌های ما حتی سابقه حضور دو ساله در کردستان و مناطق غرب را داشتند. تمام فرماندهای گروهان‌های ما! ... حتی معاونین گروهان‌ها! اما در موقعیت تشکیل مجدد تیپ، به علت فقدان نیروی کادری با آن کیفیت، مجبوریم از بین نیروهای بسیجی‌ای که به منطقه می‌آیند، یک نفر را برای تصدی مسئولیت فرماندهی گروهان به کار بگیریم. حتی برای معاونت گردان هم وضع همینطور است. قاعدتا کیفیت یک گردان که متشکل از چنین کادرهایی است، دیگر نمی‌تواند در حد و سطح گردان‌های تیپ ما در سابق باشد.

البته کمبود نیروی کادر تیپ 27، دلایل زیادی دارد. از جمله، آن طوری که خود مسئولین سپاه منطقه 10 (استان تهران) استدلال می‌کنند؛ سپاه منطقه 10 گرفتاری و مسئولیت زیادی دارد. به این معنا که سپاه منطقه 10 مسئول حفاظت از شخصیت‌های قوای سه گانه نظام است، مسئولیت حفاظت از اماکنی از قبیل جماران، مجلس شورای اسلامی، ریاست جمهوری، نخست‌وزیری، قوه قضائیه، صدا و سیما فرودگاه مهرآباد، مراکز امنیتی و ... چندین وظیفه دیگر را به عهده دارد. خب، سپاه منطقه 10 در خود مرکز کشور احتیاج به نیروی کادر زبده دارد و با این اوصاف، بدیهی است که نمی‌تواند به صورت مکفی، کادر مورد نیاز تیپ ما را تأمین کند ... به همین دلایل است که می‌بینیم بعد از آنکه آن تعداد از کادرهایی را که در بدو تشکیل تیپ از غرب به خوزستان آوردیم و در جریان عملیات فتح خرمشهر شهید و زخمی شدند و یا به هر دلیل کارایی خودشان را از دست دادند، دیگر ما کسی را نداشتیم تا جایگزین آنها کنیم. سپاه منطقه 10 هم کسی را به ما نداد تا جایگزین کادرهای از رده خارج تیپ بشود.

هر وقت هم که در این باره به آنها اصرار کردیم، پاسخ داده‌اند که بلی، ما این گرفتاری‌ها را داریم و به همین دلیل قادر نیستیم کادر مورد نیاز را برای تیپ شما تأمین کنیم ... البته یکسری از کادرهای قوی تیپ ما را هم به سوریه فرستادند و آنها همانجا ماندند، برادرهایی مثل کاظم نجفی رستگار و علی‌رضا موحددانش.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار