شهدای ایران shohadayeiran.com

مسير زندگي‌ام از زماني در بيراهه بدبختي قرار گرفت که براي قبولي در آزمون سراسري تلاش مي‌کردم. آن روزها فقط با چند تن از دوستانم ارتباط داشتم تا اين که به پيشنهاد يکي از آن‌ها به مصرف مواد مخدر روي آوردم و اين گونه بود که نه تنها همه چيزم را در قمار اعتياد باختم بلکه به کلاهبرداري مدرن اينترنتي و خلاف‌هاي ديگر روي آوردم تا اين که...
شهدای ایران:جوان ۳۱ ساله‌اي که به اتهام شرخري اينترنتي و کلاهبرداري دستگير شده بود به رئيس دايره اجتماعي پليس فتاي خراسان رضوي گفت: پدرم وضعيت مالي خوبي داشت. همه نوع امکانات رفاهي و تحصيلي را برايم فراهم کرده بود. در مدارس غيرانتفاعي درس خواندم و هر سال با رتبه برتر مقاطع تحصيلي را پشت سر مي‌گذاشتم تا اين که بعد از گرفتن ديپلم تلاش کردم در رشته حقوق پذيرفته شوم چرا که از دوران کودکي با ديدن فيلم‌هايي که در آن‌ها وکلا از حق مردم دفاع مي کردند عاشق وکالت شده بودم و به همين منظور مدام در حال مطالعه بودم. گاهي نيز با چند تن از دوستان همکلاسي‌ام به کوچه باغ‌هاي اطراف محل سکونتم مي‌رفتم تا با يکديگر درس بخوانيم. در اين ميان روزي يکي از دوستانم شيء سفيد رنگي شبيه خاکه قند را از جيبش بيرون آورد و گفت با مصرف اين‌ها نه تنها تا صبح نمي‌خوابيد بلکه شاداب و سرحال مي‌شويد. آن روز براي اولين بار طعم مواد مخدر را چشيدم اما از آن جا که همواره شاگرد ممتاز بودم در رشته حقوق پذيرفته شدم. اين در حالي بود که ديگر نمي‌توانستم از دوستانم جدا شوم چرا که کم‌کم به مصرف مواد آلوده شده بودم. براي ادامه تحصيل به شهر ديگري رفتم اما همه پول‌هايي را که پدرم برايم مي‌فرستاد صرف خريد مواد مي‌کردم به همين خاطر نمي‌توانستم در کلاس‌هاي درس شرکت کنم. پس از آن که چند بار نتوانستم نمره قبولي را کسب کنم به ناچار دانشگاه را رها کردم و به تهران بازگشتم پدر و مادرم که فکر مي‌کردند من دانشگاه را به پايان رسانده‌ام دختر يکي از بستگانمان را برايم عقد کردند اما من نمي‌توانستم هزينه‌هاي زندگي را تأمين کنم به همين خاطر و براي آن که به ديگران اثبات کنم وکيل شده‌ام يک سايت غيرقانوني به عنوان مشاوره حقوقي با بهترين کارشناسي وکالت در اينترنت تأسيس کردم و در قالب مشاوره حقوقي از مردم کلاهبرداري مي‌کردم. ۳۰ عدد سيم‌کارت داشتم و پس از هر تخلف آن را عوض مي‌کردم. ديگران هم به خاطر اشراف کامل من به مواد قانوني فريب مي‌خوردند تا اين که تاجر مشهدي چک ۱۳۰ ميليوني خود را به من سپرد تا آن را نقد کنم. البته ۷ ميليون دستمزد گرفتم و ديگر پاسخش را ندادم، اما با رديابي‌هاي پليس فتاي خراسان رضوي دستگير شدم و...

ماجراي واقعي با همکاري پليس فتاي خراسان رضوي


*خراسان

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار