شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۷۶۱۳
تاریخ انتشار: ۲۱ فروردين ۱۳۹۲ - ۰۰:۰۰
زمستان آن سال خیلی سرد بود و من یک بارانی گرم برای علی گرفتم یک بار بعد از این که علی به مدرسه رفت به حیاط که رفتم دیدم بارانی خود را نپوشیده و روی سکوی ایوان گذاشته و رفته است.
برای دیدن تصویر بزرگتر روی تصویر کلیک نمایید

به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران ؛ شهید علی صیادشیرازی روز شنبه 21 فروردین ماه 1378 در حوالی خانه اش مورد سوء قصد عوامل تروریست قرار گرفت و به شهادت رسید. ساعت 6 و 45 دقیقه صبح این روز که تیمسار صیادشیرازی با اتومبیل خود به قصد عزیمت به محل کارش از خانه خارج شده بود، مورد هجوم مرد ناشناسی قرار گرفت و به شدت مجروح شد.

اهالی محل که از این حادثه مطلع شده بودند بلافاصله او را به بیمارستان فرهنگ انتقال دادند که متأسفانه بر اثر شدت جراحات وارده، تلاش پزشکان برای نجات وی بی نتیجه بود و او در بیمارستان به شهادت رسید. به گفته شاهدان مرد تروریست با پوشش لباس رفتگر در حوالی خانه شهید به کمین نشست و تیمسار را هنگام خروج از خانه به رگبار بست. در اینحال شهید صیاد که سوار بر خودرو تویوتای سفید رنگ خود بود مورد اصابت سه گلوله تروریست واقع شد.

در پی این حادثه یک سخنگوی گروهک تروریستی منافقین در تماس با خبرگزاری فرانسه در نیکوزیا مسؤولیت این جنایت را بر عهده گرفت.

شهید صیاد شیرازی در لباس ارتش برای خیلی‌ها شناخته شده است اما مطلبی که در ادامه خواهید خواند برگرفته از سایت اطلاع رسانی ارتش است که مادر ایشان از کودکی سپهبد اینگونه تعریف می‌کند:

 

 

*علی یک همکلاسی داشت که پدرش رفتگر بود. زمستان آن سال خیلی سرد بود و من یک بارانی گرم برای علی گرفتم یک بار بعد از این که علی به مدرسه رفت به حیاط که رفتم دیدم بارانی خود را نپوشیده و روی سکوی ایوان گذاشته و رفته است. وقتی برگشت ازش پرسیدم علی جان چرا بارانی ات را تنت نکردی!؟ گفت همکلاسی ام پدرش رفتگر است با هم به مدرسه می‌رویم او بارانی ندارد و سردش می‌شود من هم تنم نمی‌کنم تا او سردش نشود! آنقدر بارانی اش را نپوشید تا آخر مجبور شدم برای همکلاسی اش بارانی گرمی‌تهیه کنم و به یک بهانه ای هدیه کنم و بعد از آن علی بارانی اش را می‌پوشید و به مدرسه می‌رفت. همیشه نسبت به بچه‌هایی که نداشتند و مستضعف بودند بسیار حساس بود.و به آنها رسیدگی می‌کردند و چون درسش هم خوب بود از نظر درسی هم به بچه‌های ضعیف تر کمک می‌کرد اصلا هر کس علی را می‌شناخت عاشقش می‌شد همه دوستان و آشنایان و همسایه‌ها همیشه آرزویشان این بود که فرزندی مانند علی داشته باشند.

منبع: فارس

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار