اگر همه روزها عاشوراست و همه مکانها کربلا ... مگر فاطمیه مادر عاشورا نیست ؟!! پس همه روزها فاطمیه است!! خوشا به حال آنانکه فاطمیه را می فهمند!
سرویس اجتماعی پایگاه خبری شهدای ایران-راضیه نوروزی ؛ اللهم صل علی فاطمة وابیها وبعلهاوبنیهاوسرالمستودع فیها بعدد ما احاط به علمک .
*مادر...مادر...مادر.....
آتش زبانه مگیر!
پشت در بانویی دست به پهلو گرفته است.
هفت ماهی است كه قلبش در شوق شیرین مادر شدن می تپد و قرار است تا دو ماه دیگر طفلش را در آغوش بگیرد و كنار تبسم دلنشین مردش بنشیند.
بانو هجده سال بیشتر ندارد. آتش زبانه مگیر!
دارد نفس نفس می زند !
فشار در ، شكاف میخ !
زیر این همه رنج اگر خم شود، پشت عشق دو تا می شود، می شكند.
پس تو دیگر زبانه مگیر!
به چشمان وحشت زده دختركی كه بر جای می لرزد، رحم كن!
گرچه روزی قرار است یك كربلا سوختن را تاب بیاورد، اما هنوز زود است آتش را تجربه كند. دخترك هنوز آنقدر كوچك است كه دلش می خواهد شب ها با لالایی مادر بخوابد و دوست دارد ، گیسوان بلندش را رها كند ، روی مهربانی دست های مادر تا نوازششان كند.
آتش زبانه مگیر!
بانو از درد به خود می پیچد.
خونی زلال پیكرش را گلگون كرده ، دستش از چارچوب دیوار رها شده است. دارد نقش زمین می شود، اما ...
وقتی قرار است امامش ، مردش، تكیه گاهش و همه عشقش را به بند بگیرند كه نباید بر زمین بماند. باید برخیزد و به دنبال مردش در كوچه ها بدود.
باید كمربند او را بگیرد و تا جایی كه دستان نحیف و زنانه اش طاقت دارند، ایستادگی كند، در برابر یك سپاه !
یك ضربه شمشیر بر بازوی او ...!
مگر چقدر توان مانده تا این بار بر زمین نیفتد؟! آخر او كه هجده سال بیشتر ندارد.
آتش ! زبانه نگرفتنت دیگر چه فرقی می كند ، وقتی بانو آرام آرام پلك های خسته اش را می بندد و خانه بی حضور او خاكستر می شود،خاكستری تا همیشه !
*علمدار امیر(علیه السلام)
علی (علیه السلام) می نشست توی اتاق... به در و دیوار سوخته نگاه می کرد و آه می کشید و می گفت:
" جای فاطمه خالی است . هیچ وقت ناراحتم نکرد . حتی یک لحظه ! هر چه می گفتم انجام می داد ... بی چون و چرا ! هر وقت می دیدمش همه غم ها از دلم می رفت !"
(خدایا هیچ امامی علمدارش زمین نخوره ...
الهی هیچ امامی علمدارش که زمین خورده همه امیدش نباشه ... الهی هیچ امامی علمدار زمین خورده اش همسرش نباشه ... همسر۱۸ ساله ای که رواست امیر فدای او شود و حالا برعکس شده ... امیر چه بکند یا الله؟!)
* ذوالفقار فاطمی!
به گریه ام نخندید، خواب آلوده مردم مدینه! گریه من، ذوالفقار من است. دختر رسول خدا ( صلی الله علیه وآله ) را با گریه چه نسبتی است؟! مرا با گریه نسبتی نیست. اگر گوشتان را سر شنیدن ندای حق باشد، مگر جز گریه، راه چاره ای هست برای بیدار کردن شما؟! گریه ام، ذوالفقار من است؛ پس بهراسید از گریه فاطمه تا دامن خوابتان را نگیرد و از نادانی بیدارتان نکند!
*آجرک الله یا صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه شریف)
فرمود: " هیچ اجر و مزدی در قبال رسالتم از شما نمی خواهم به جز مودة فی القربی"!
و... بین در و دیوار ... در محراب مسجد کوفه... در غربت مدینه ... در گودی قتلگاه کربلا... و......! تا غیبت عزیز دل زهرا (سلام الله)... پیروان رسول الله(صل الله علیه وآله) مزد رسالتش را دادند !!! خدایا چقدر جانکاه است این جمله رحمة للعالمین و بهترین آفریده خدا! خود یک روضه کامل است برای همه عالم ... برای همه زمانها ... تا ظهور منتقم خون آل الله! *دریاب مار را ... یاوجیهةً عندالله ! یافاطمة الزهرا (سلام الله علیها) ، یا بنت رسول الله ، یا امّ النجباء ، یا سیده السادات ، یاوجیهةً عندالله.... دریاب دل خسته ما را ! زهراجان ! ما " اسیر " عنایت تو هستیم و " مسکین " و محتاج شفاعت . اینک " یتیم " هجران توییم و سیه پوش نیلوفر ساقه شکسته شهود !
*کل یومٍ ...فاطمیه !!
اگر همه روزها عاشوراست و همه مکانها کربلا ... مگر فاطمیه مادر عاشورا نیست ؟!! پس همه روزها فاطمیه است!! خوشا به حال آنانکه فاطمیه را می فهمند!
علی لعنة الله علی القوم الظالمین
