شهدای ایران shohadayeiran.com

"اگر محبت و دوست داشتن اهل‌بیت باعث شود كه من رافضی نامیده شوم، باید بگویم كه من از همه رافضی‌ترم".
 
شهدای ایران
:اختلاف نظر میان مذاهب اسلامی بحث تازه‌ای میان اندیشمندان و فقها نیست؛ اما توطئه اختلاف‌افكنی میان فرق اسلامی بحثی است كه به عنوان راهبردی برای تضعیف یكپارچگی مسلمانان در چند دهه گذشته به كار گرفته شده است تا در سایه این اختلافات امت واحده اسلامی نتواند شكل بگیرد و قدرت‌نمایی كند.

این مسئله را شاید به عنوان یكی از مسائل و معضلات اساسی بر سر راه تشكیل «امت اسلامی» بتوان به حساب آورد؛ اما همان‌گونه كه اشاره شده این اختلافات دارای منشأیی «اصیل» در اسلام نبوده و حتی بزرگان تشیع و اهل سنت از سال‌ها قبل از انقلاب اسلامی به ضرورت موضوع واقف بوده و بر تقریب میان مذاهب اسلامی همت گمارده بودند. به منظور بررسی این موضوع با دكتر ماموستا «عابد نقیبی» كه از اساتید فقه و مبانی حقوق و از محققین مجمع جهانی تقریب بین مذاهب اسلامی است به گفت‌وگو نشستیم.

ماموستا نقیبی با تاکید بر ارادت اهل سنت به اهل بیت(ع) گفت: ما اهل سنت به سالار شهیدان اعتقاد داریم و حتی در خطبه‌های نماز جمعه در سراسر دنیا ازحضرت حسن و حسین (ع) به عنوان سید جوانان بهشت و از حضرت فاطمه(س) به عنوان سید نساء العالمین نام می‌بریم.

این عالم اهل سنت همچنین به سیاست‌های آل سعود انتقاد کرده و اظهار داشت: عربستان و وهابی‌ها سرسپرده‌اند و تمام نفتشان را در اختیار آمریكا می‌گذارند. همین داعشی‌ها هیچ تفاوتی با خوارج زمان حضرت علی(ع) ندارند. در احادیث داریم كه در آخرالزمان كسانی پیدا می‌شوند كه مسلمانان را می‌كشند ولی كاری به كفار ندارند.

وی اضافه کرد: امام شافعی جمله‌ای دارد كه می‌گوید:‌«اگر محبت و دوست داشتن اهل‌بیت باعث شود كه من رافضی نامیده شوم، باید بگویم كه من از همه رافضی‌ترم!»

مشروح این گفتگو به شرح ذیل می‌باشد:

* موضوع تقریب مذاهب كه خصوصاً پس از انقلاب مورد توجه علمای شیعه قرار گرفته است، فقط ریشه در مبانی تشیع دارد یا اهل سنت نیز در مبانی فقهی خود قائل به چنین موضوعی هستند؟

واژه تقریب بین مذاهب اسلامی به طور مشخص در بین اهل تشیع در اندیشه‌های «آیت‌الله بروجردی» و در بین اهل سنت در اندیشه‌های «شیخ شلتوت» به صورت بارزی وجود داشته و «واعظ ‌زاده خراسانی» نیز دنباله‌روی این دو شخصیت بوده است. در واقع می‌توان گفت كه آیت‌الله بروجردی و شیخ شلتوت بنیانگذار تفكر تقریب بین مذاهب اسلامی بوده‌اند. زمانی شیخ شلتوت، بنیانگذار دانشگاه الازهر مصر و آیت‌الله بروجردی این تفكر را پایه‌ریزی كردند و همان زمان شیخ شلتوت فتوایی صادر كرد كه تأثیر بسزایی در دنیای اسلام داشت. ایشان گفتند كه در دنیای اسلام تبعیت از شیعه اثنی عشری هم برای اهل سنت در مباحث فقهی درست است. مشخص است كه هدف از صادر كردن چنین فتوایی وجود اتحاد هرچه بیشتر در دنیای اسلام بوده تا از این طریق بتوانند در مقابل استكبار بایستند و با كسانی كه پیشرفت اسلام و مسلمانان را نمی‌خواهند مبارزه كنند. چون وجود منازعه بین مسلمانان سبب ضعف جامعه اسلامی می‌شود. در قرآن كریم هم می‌فرماید «فان تنازعتم فی شی فردوه الی الله و الی الرسول». اندیشه‌های بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام‌خمینی(ره) و همچنین فتاوای اخیر مقام معظم رهبری در خصوص همسران پیامبر و وجوب حفظ حرمت ایشان، تأثیر بسزایی در جهان اسلام داشت.

به هرحال اهل سنت، بخش عمده دنیای اسلام هستند و باید این مسئله را قبول كنیم. در اوایل انقلاب هم خود حضرت امام و بزرگان دیگری كه تئوریسین هم بودند، به موضوع وحدت به صورت عملی معتقد بودند و حتی آن را در رفتار و ظاهر هم حفظ می‌كردند كه امروزه ما آثارش را می‌بینیم. امروز ما در كشور خیابان‌هایی به اسم سید قطب و خالد اسلامبولی داریم. خالد اسلامبولی یك افسر از اهل تسنن بود كه در مقابل انور سادات ایستاد و فرعون مصر را از بین برد. البته در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی، ایشان خواستند در مقابل این مسئله كوتاه بیاید و اسم خیابان خالد اسلامبولی را بردارد و با اسم‌های دیگری معامله كند. ولی الحمدلله افراد حزب‌اللهی و بزرگان معتقد به وحدت اسلامی، اجازه این كار را ندادند. در عربستان هیچ خیابانی به اسم سلمان فارسی وجود ندارد. مگر پیامبر(ص) نفرموده بودند سلمان منا اهل البیت؟ ولی در عربستان چنین خیابان‌هایی به چشم نمی‌خورد. الحمدلله در كشور امروزه ما كتابخانه‌ها، خیابان‌ها و اماكنی به نام این شهیدان و شخصیت‌های برجسته جهان اسلام داریم كه همین امر، خود نمود روشنی از وحدت عملی بین شیعه و اهل سنت است.

البته بزرگان دیگری مانند شیخ محمد رمضان بوتی و سایر افراد هم بودند كه در كتاب‌هایشان و بیاناتشان قائل به مسئله وحدت بوده‌اند. ما اهل سنت به سالار شهیدان اعتقاد داریم و حتی در خطبه‌های نماز جمعه در سراسر دنیا ازحضرت حسن و حسین (ع) به عنوان سید جوانان بهشت و از حضرت فاطمه(س) به عنوان سید نساء العالمین نام می‌بریم. همین مسئله خود نشان از ارادت ویژه اهل تسنن به اهل بیت و خاندان رسول‌الله (ص) دارد.

* چرا برخی گروه‌هایی كه خود را جزو اهل سنت می‌پندارند حكم به تكفیر یا رافضی دانستن برخی از سایر فرق اسلامی از جمله شیعیان داده‌اند؟ اساساً مسئله تكفیر سایر مسلمین چه پیشینه‌ای در جریانات اهل سنت دارد؟

بنده خودم روحانی‌زاده هستم و پدر بنده و دایی‌های بنده همگی عالم دینی هستند. به جرأت می‌گویم تا به حال هیچ روحانی سنی شافعی مذهبی حكم به تكفیر شیعه نداده است. كلمه تكفیر از ریشه كفر است. كافر یعنی پوشاننده؛ یعنی كسی كه در برابر حقیقتی كه به او عرضه می‌شود، ایستادگی كند. اختلافات اهل شیعه و اهل سنت در مسائل جزئی است، به طوری كه در 98 درصد مسائل اختلافی وجود ندارد، بلكه اختلافات همان 2 درصد است. بنابراین اختلافات نباید وارد جامعه شود و به طور علنی در بین عموم جامعه مطرح شود. در طول تاریخ هیچ كس از اهل سنت نبوده كه حكم به تكفیر شیعه داده باشد. فقط در تفكر «ابن تیمیه» این مطلب وجود دارد كه البته در عصر حاضر هم وهابی‌ها به تبعیت از تفكرات وی حكم به تكفیر داده‌اند كه ما از آنها مبرا هستیم. اگر خاطرات مستر همفر را كه یك جاسوس و گماشته انگلیس در كشورهای اسلامی بود، خوانده باشید می‌بینید كه اینها هیچ ارتباطی به اهل تسنن ندارند و توسط دستگاه‌های جاسوسی بیگانه به كار گرفته شده‌اند تا بین جامعه مسلمانان نفوذ كنند و در بین آن خلل وارد نمایند. برای اهل پژوهش مبرهن است كه وهابی‌ها خود را در لباس اهل تسنن جا زده‌اند و این مسائل را به مردم القا كردند. همین تفكر جاسوسی عوامل بیگانه باعث شد تا دسته‌هایی به اسم «سپاه صحابه» در پاكستان یا با نام‌های دیگر تشكیل شود. این اقدامات هیچگاه مورد تأیید بزرگان اهل سنت نبوده است. بزرگان شیعه هم هیچگاه این موارد را نظر جمعی بزرگان اهل تسنن ندانسته و نمی‌دانند. ما می‌بینیم كه مقام معظم رهبری به همه عالم توجه دارند و هرجای عالم كه ظلمی علیه مسلمانان صورت بگیرد وارد می‌شوند. مثلاً از بوسنی حمایت كردند. از فلسطین هم سال‌هاست كه حمایت می‌كنند؛ با اینكه سنی مذهب هستند. از عراق هم كه در بین آنها اهل تسنن بود، حمایت كردند. خود مسئولان عراق اذعان كرده‌اند كه اگر حمایت‌های جمهوری اسلامی نبود، مناطق مهم عراق به تصرف دشمن درآمده بود. امسال در كنفرانس وحدت اسلامی هم باز مقام معظم رهبری درباره مسئله وحدت صحبت كردند و خطر عوامل از بین برنده وحدت را گوشزد كردند. بالاخره عوامل نادانی هم از شیعیان و هم از اهل تسنن وجود دارند كه تنور تفرقه بین این دو گروه را گرم می‌كنند. تشیع انگلیسی هم ناظر به همین امر است. در بین اهل سنت اشخاص نادانی هستند كه حرف‌های تفرقه‌انگیز می‌زنند؛ آنها هم به هیچ وجه كارهایشان مورد تأیید بزرگان اهل سنت نیست.

مكه و مدینه ارض مقدس هستند و از نظر فقهی حرمت دارند و فقط مسلمانان می‌توانند به آنجا وارد شوند. اما شما امروزه می‌بینید كه عربستان، آمریكایی‌های شرابخوار و مست را به آنجا راه می‌دهد. عربستان و وهابی‌ها سرسپرده‌اند و تمام نفتشان را در اختیار آمریكا می‌گذارند. همین داعشی‌ها هیچ تفاوتی با خوارج زمان حضرت علی(ع) ندارند. در احادیث داریم كه در آخرالزمان كسانی پیدا می‌شوند كه مسلمانان را می‌كشند ولی كاری به كفار ندارند.

اگر اینها واقعاً به خاطر اسلام چنین كاری می‌كنند، چرا كاری به قدرت‌های استكباری ندارند؟ چرا مسلمان‌كشی می‌كنند؟ شاید داعش در اهر از اهل تسنن پیدا شده باشد ولی ما برائت خود را از آنها اعلام كرده‌ایم و آنها هیچ گاه مورد تأیید بزرگان اهل سنت نبوده و نیستند. چون هیچ كارشان با اسلام و قرآن همخوانی ندارد. اسلام حتی برای گوسفندی كه قرار است ذبح شود شرایط و آدابی قرار داده و برای آن ارزش قائل است، اما داعش واقعاً چنین تفكری دارد؟ داعشی‌ها همه را كافر می‌دانند حال آنكه ما نمی‌دانیم این چه حقیقتی است كه 1435 سال ما نفهمیده‌ایم ولی اینها فهمیده‌اند.

* با توجه به این نكات به نظر می‌رسد دو قطبی شیعه و سنی یك تضاد ریشه‌دار در اسلام نیست. حتی مثلاً ما می‌بینیم كه در سال‌های اول اسلام تا چند قرن، دعواهای اشعری و معتزله بین مسلمانان وجود داشته، اما این دعواها هیچ‌گاه باعث تفرقه و دودستگی نشده است. حتی شیعه در دانشگاه الازهر مصر هم كرسی برای تدریس داشته است. علت اینكه این دعواها در چند دهه اخیر پررنگ شده، چیست؟

می‌توان دو عامل را برشمرد. یكی برنامه‌های سرویس‌های جاسوسی در دراز مدت است كه یك عامل خارجی محسوب می‌شود. دیگری هم برخی افراد نادان هستند كه در داخل وجود دارند. افرادی هم از اهل سنت و هم از شیعه با حرف‌های تفرقه‌انگیز به این مسئله كمك می‌كنند. مقام معظم رهبری به صراحت فرموده‌اند كسانی كه در داخل دانسته یا نادانسته از تفرقه سخن می‌گویند، در جبهه دشمن‌اند. عده‌ای در ماهواره‌ها شبكه‌های مذهب علیه مذهب راه انداخته‌اند. من واقعاً از نظام متشكرم كه دسترسی به این شبكه‌ها را در داخل محدود كرد. درست است شیعه و سنی در یك سری مسائل جزئی با هم اختلاف دارند، اما این اختلافات باید در محیط‌های علمی و پژوهشی مطرح و حل شود نه اینكه در بین عموم مردم به طور علنی گسترش داده شود. بعضی مسائل پیچیده است و نیاز به سطح سواد بالا دارد. از بعضی حرف‌ها شاید برداشت‌های نادرستی بین مردم به‌وجود بیاید. وقتی پای این حرف‌ها به عموم جامعه باز شود، سوء‌ظن‌های فراوانی به‌وجود می‌آید كه همین‌ها مشكلات و تنش ایجاد می‌كند.

در بین مذاهب اهل سنت شافعی‌ها نزدیكی زیادی با شیعه دارند. امام شافعی روی محبت اهل بیت تأكید ویژه‌ای دارد. محبت اهل بیت حتی در قرآن هم آمده است. سوره كوثر در شأن حضرت فاطمه (س) آمده است و همه مفسران هم بر این امر واقفند. امام شافعی جمله‌ای دارد كه می‌گوید:‌«اگر محبت و دوست داشتن اهل‌بیت باعث شود كه من رافضی نامیده شوم، باید بگویم كه من از همه رافضی‌ترم!» در بین خانواده‌هایی كه مذهب شافعی دارند، اسم‌های حسن، حسین و فاطمه فراوان دیده می‌شود و حتی در ادبیات روزمره‌شان هم از اهل‌بیت و امام علی(ع) كمك می‌خواهند. مثلاً همسر خود بنده اعتقاد قلبی شدید به امام رضا(ع) دارد و با هم به زیارت ایشان می‌رویم و دوستدارشان هستیم و گاهی در كارها از ایشان كمك می‌خواهیم.

* بعضی افراد مسئله خلافت حضرت علی(ع) و غدیر را منشأ اختلافات شیعه و سنی می‌دانند، در حالی كه مقام معظم رهبری فرموده‌اند كه غدیر اتفاقاً می‌تواند منشأ وحدت بین شیعه و سنی شود. نظر شما در این باره چیست؟

واقعیت غدیر یك واقعیت تاریخی و انكار‌ناپذیر است. مسلماً هیچ كس نمی‌تواند واقعه غدیر را انكار كند. البته در جزئیات و معنای برخی واژه‌ها شاید شیعه و سنی اختلافاتی داشته باشند، ولی اختلافات به‌گونه‌ای نیست كه بخواهد منشأ تفرقه و اختلاف شود.

خود حضرت علی(ع) حفظ وحدت جامعه مسلمین را از همه چیز بالاتر می‌دانست و هركاری هم می‌كرد در همین راستا بود. مسلماً امروز مسلمانان می‌توانند از این واقعه نكات وحدت بخش استخراج كنند و برمبنای وحدت با هم تعامل داشته باشند. شاید یكی از نكاتی كه در این زمینه باعث وحدت می‌شود این باشد كه بگوییم همان طور كه حضرت محمد(ص) آخرین پیامبر بودند ولی خاتم پیامبران بودند و نسبت به بقیه جایگاه والاتری داشتند، درباره حضرت علی(ع) نیز به همین گونه است. مسلما هرچه اختلافات بیشتر باشد و بخواهیم به آنها دامن بزنیم، فقط خودمان ضربه می‌خوریم و دشمنان هم به اهدافشان می‌رسند.

هجمه‌های دشمن همیشه بوده و هست. شبیخون‌های فرهنگی، جنگ هشت ساله، مسائل هسته‌ای و غیره نمونه‌ای از این هجمه‌هاست و آن چیزی كه باعث می‌شود تا این هجمه‌ها ناكارآمد شود، وحدت درونی دنیای اسلام و مسلمانان است. واضح است كه امروزه اندیشه‌های فوكویاما و ‌هانتینگتون اعتبار خود را از دست داده است. تنها راه باقیمانده برای تضعیف مسلمین توسط استكبار جهانی، ایجاد خلل در بین مسلمانان از طریق ایجاد جنگ‌های قومی و مذهبی است. مسلماً اگر مسلمانان به رهنمودهای مقام معظم رهبری و فرمایشات ایشان گوش دهند، این هجمه نیز خنثی خواهد شد.

* برای حداكثر كردن تقریب بین مذاهب اسلامی و كاهش زمینه‌های اختلاف فكری، چه طرح‌های كوتاه‌مدت و بلند‌مدتی را پیشنهاد می‌كنید؟

همایش‌های بین اهل تشیع و اهل تسنن باید بیشتر شود. خود بنده چند بار روحانیون اهل تسنن را به مشهد مقدس اعزام كرده‌ام. همچنین بازدید از مكان‌هایی مثل موزه عبرت و مكان‌های اینچنینی را برای آنها برنامه‌ریزی كرده‌ایم. به هرحال كار فرهنگی زمینه‌ساز است و بسترهای فرهنگی را به خوبی فراهم می‌كند. كارهایی مثل برگزاری كنفرانس وحدت اسلامی واقعا زمینه‌های همدلی را فراهم می‌كند و تاكنون تأثیر بسزایی داشته است. حرمت همدیگر، حرمت بزرگان همدیگر، حرمت نمادهای همدیگر و احترام متقابل به هم باید حفظ شود. یكی از مسائل مهمی كه باید به آن توجه ویژه‌ای شود این است كه روحانیون برجسته و باسواد اهل تسنن جذب شوند. صرفاً هركسی كه خودش را از طرف اهل سنت معرفی كرد، نباید حرف‌های او را به تمام اهل سنت و نظرات كلی بزرگان اهل سنت نسبت داد. در زمان پیامبر(ص) هم مسئله احترام به مقدسات وجود داشت و پیامبر(ص) افراد را از توهین به مقدسات همدیگر نهی می‌كردند. ایشان در برابر كسانی كه مشكلاتی را به‌وجود می‌آوردند با آرامش و با شفقت و همدلی برخورد می‌كردند. گاهی كه اذیت‌هایی از افراد می‌دیدند مشفقانه می‌فرمودند: «‌اللهم اهدنی قوم فانهم لایعلمون». با سنگ اندازی‌ها، دلسوزانه و از در رحمت برخورد می‌كردند. ما هم كه خود را پیرو ایشان می‌دانیم باید تحملمان را نسبت به هم بالاتر ببریم. این مسئله كه در مناطق مختلف، از روحانیون بومی آن مناطق استفاده شود و آنها به كار گرفته شوند در ایجاد وحدت و همدلی بسیار مؤثر است. همین كنگره جریان‌های تكفیری كه در قم و از طرف مراجع شیعه برگزار شد، واقعا تأثیر بسزایی داشت. حدود 90 كشور دنیا از اهل تسنن آمده بودند و از جریان‌های تكفیری و وهابیت اعلام برائت كردند. این كنگره برای ما از آن جهت اهمیت ویژه‌ای داشت كه از طرف مرجعیت شیعه و به صورت مردمی برگزار شده بود.

از نظر سیاسی یك كنگره حكومتی نبود. سخنرانی آیت‌الله مكارم شیرازی در آن جلسه واقعاً بزرگوارانه بود و به نظر من می‌تواند به عنوان یك منشور اسلامی بین همه مذاهب اسلامی فصل الخطاب باشد. اگر همه مسلمانان دنیا به فرمایشات حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای توجه كنند و به آنها عمل نمایند ما در دنیای اسلام هیچ مشكلی نخواهیم داشت. ولی كسانی كه به این سخنان گوش ندهند، سرسپرده كشورهای غربی خواهند بود. مثل همین وضعیتی كه الان كشور عربستان دارد یا تركیه كه در لابی‌هایش مدام به دنبال احیای مسئله امپراتوری عثمان است.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار