شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۷۲۷۲۰
تاریخ انتشار: ۲۶ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۳
نوع سلوك رفتاري و گفتاري آقای هاشمي‌رفسنجاني طي سال‌هاي اخير هماره مورد انتقاد جدي جرگه دلسوزان و وفاداران به انقلاب اسلامي بوده است و هرچه طي اين سال‌ها به سمت جلو آمده‌ايم انتقادات از عملكرد وي نه تنها شكل فزاينده‌اي به خود گرفته بلكه باعث نگراني‌هاي زيادي از جمله «نگراني از آينده سياسي وي» هم شده است
شهدای ایران:نوع سلوك رفتاري و گفتاري آقای  هاشمي‌رفسنجاني طي سال‌هاي اخير هماره مورد انتقاد جدي جرگه دلسوزان و وفاداران به انقلاب اسلامي بوده است و هرچه طي اين سال‌ها به سمت جلو آمده‌ايم انتقادات از عملكرد وي نه تنها شكل فزاينده‌اي به خود گرفته بلكه باعث نگراني‌هاي زيادي از جمله «نگراني از آينده سياسي وي» هم شده است، به گونه‌اي كه اگر بخواهيم مرور دقيقي از مجموعه گفته‌ها و عملكردهاي ايشان را - به خصوص در طول سال‌هاي پس از رحلت حضرت امام - داشته باشيم به مؤلفه‌هاي پايدار و رويه‌هاي ثابتي در شخصيت اجتماعي - سياسي وي مي‌رسيم كه با افت‌و‌خيز‌هاي ناشي از وقايع مختلف تاريخي هم دستخوش تغيير قرار نگرفته است.
براساس آنچه در ادامه خواهد آمد، يكي از مؤلفه‌هاي پايدار و ماندگار در منش سياسي رفسنجاني در طول دو دهه اخير «بيــان خـاطـرات دونفـره و بدون سند و اعتبار» است كه البته در اكثر اوقات هم نفر دوم خاطرات وي شخص حضرت امام خميني است‌.

نگذاريد حضرت امام(ره) را تفسير به رأي كنند

با سيري كوتاه از آنچه آقای هاشمي رفسنجاني در سال‌هاي پس از رحلت حضرت امام در موضوعات مختلف به زبان و قلم رانده، علامت سؤالي بزرگ در ذهن نقش مي‌بندد كه چرا آقاي رفسنجاني در سخنراني‌ها و دستنوشته‌هاي خود، از يك اصل هميشگي به نام «بيان سخنان غيرمستند و غيرمتقن» پيروي كرده و هيچ گاه هم نخواسته از اين رويه دست بردارد يا لااقل مدرك مستند يا دلايل متقني براي ادعاهاي خود ارائه دهد.
 


  سكوت مطلق مؤسسه در قبال خاطره‌سازي‌ها
اينكه آقای هاشمي رفسنجاني از حضرت امام خميني خاطراتي غيرمستند و شائبه برانگيز را نقل كند و مؤسسه تنظيم و نشر آثار حضرت امام سكوت كند ديگر براي كسي تعجب برانگيز نيست و جامعه كم‌كم به اين باور رسيده كه نبايد از مؤسسه مذكور توقع روشنگري رفتاري و مسئولانه را داشت.
افكار عمومي و دوستداران حضرت امام در آخرين مورد از خاطره‌سازي هاشمي رفسنجاني هم قطعاً چنين انتظاري ندارند كه مسئولان اين مؤسسه دست به كار شده و حقيقت موضوعات مطرح شده توسط رئيس مجمع تشخيص مصلحت را به اطلاع جامعه برسانند. آخرين خاطره‌سازي آقاي هاشمي هم از اين قرار است كه وي در همايش بانوي انقلاب بدون ارائه سند و شاهدي نقل مي‌كند: امام به اين نتيجه رسيد كه بايد تا قبل از خودشان جنگ را تمام كند البته گفتند جام زهر را نوشيدم اما دو سه ماه پس از جنگ به خود من گفتند كه جام زهر براي من شيرين شد!

نگذاريد حضرت امام(ره) را تفسير به رأي كنند

وي در ادامه هم به منتقدان دولت يازدهم اينگونه حمله مي‌كند‌:«اگر مي‌بينيد برخي از خشك‌مقدس‌ها و دلواپسان اذيت مي‌كنند، همان‌هايي هستند كه قبلاً امام را هم اذيت مي‌كردند، اما اين كانون، كانون مناسبي است كه ما نبايد بگذاريم انسان‌هاي نادان اين كانون را هم تضعيف كنند، چراكه اگر خدايي ناكرده راه امام آسيب ببيند و مفسري نباشد اشتباهات را جبران كند، خطرناك است.»
اگر چه بسياري از سخنان گفته شده رئيس مجمع تشخيص مصلحت جاي بحث و نقد دارد اما نكته اصلي همانطور كه اشاره شد اين است كه چرا و با چه دليل و توجيهي مؤسسه تنظيم و نشر آثار حضرت امام كه بر اساس وظيفه قانوني و شرعي موظف است نسبت به بيان موضع‌گيري‌ها يا مطالبي كه شخصيت يا افكار و آرا حضرت امام را دچار خدشه كرده و تصوير غير واقعي از حضرت امام در ذهن افراد جامعه شكل مي‌دهد، اعلام موضع كند در شرايط فعلي مانند سال‌هاي گذشته سكوت كرده است؟
البته رفتار شك برانگيز مؤسسه مورد اشاره تنها به مورد هفته اخير باز نمي‌گردد، ‌آنچنانكه طي سال‌هاي  اخيرآقای هاشمي بارها به بيان خاطراتي غيرمستند از شخص حضرت امام روي آورده و مؤسسه در قبال آن هيچ گونه موضع‌گيري نداشته است.  در مهر سال 92 سايت منسوب به ايشان هم‌قدم با وي مطالبي را با مضمون تاريخي- سياسي به نقل از حضرت امام و حتي مقام معظم رهبري در خروجي خود قرار مي‌دهد كه نه تنها فاقد هرگونه سند مكتوب و ثبت شده است بلكه به صورت صريح با گفته‌ها، آرمان‌ها و انديشه‌هاي رهبركبير انقلاب و مقام معظم رهبري 180درجه متفاوت و حتي متناقض است.
شخص آقاي هاشمي رفسنجاني اواخر شهريورماه 92 با به‌كارگيري تاكتيك سوخته و قديمي خود در قالب انتشار خاطراتي تأييد نشده از امام (ره)، مدعي مي‌شود كه ايشان در شهريور 1367 «در مورد امريكا نظرشان اين است كه نبايد امريكا را در تجديد رابطه مأيوس كرد، ولي به اين زودي براي مردم قابل قبول نيست.» سايت وي همچنين با انتشار گفت‌وگويي از وي با يك فصلنامه تحت عنوان «قهر با امريكا ابدي نيست» نوشته است: «من در سال‌هاي آخر حيات امام(ره) نامه‌اي را خدمتشان نوشتم، تايپ هم نكردم. براي اينكه نمي‌خواستم كسي بخواند و خودم به امام دادم.
 در آن نامه هفت موضوع را با امام مطرح كردم و نوشتم كه شما بهتر است در زمان حيات‌تان، اينها را حل كنيد، در غير اين صورت ممكن است اينها به صورت معضلي سد راه آينده كشور شود. گردنه‌هايي است كه اگر شما ما را عبور ندهيد، بعد از شما عبور كردن مشكل خواهد بود... يكي از اين مسائل رابطه با امريكا بود. نوشتم بالاخره سبكي كه الان داريم كه با امريكا نه حرف بزنيم و نه رابطه داشته باشيم، قابل‌تداوم نيست، امريكا قدرت برتر دنيا است.»
اين خاطره نيز در حالي از سوي آقای هاشمي‌رفسنجاني مطرح شده كه باز هم سندي براي اثبات آن وجود ندارد و با توجه به بخشي از وصيتنامه حضرت امام- كه در ادامه خواهد آمد- نمي‌توان به آن استناد كرد. البته بايد تأكيد كرد كه سكوت مؤسسه تنظيم و نشر آثار حضرت امام تنها به خاطره سازي‌هاي هاشمي رفسنجاني خلاصه نمي‌شود و شامل موارد متعدد ديگر هم مي‌شود كه به بخشي از آن اشاره مي‌شود.
 
 سكوت در مقابل تحريف‌هاي 8 ساله دوران اصلاحات
با روي كار آمدن دولت اصلاحات، نيروهاي وابسته به اين طيف تلاش كردند تا افكار و آراي حضرت امام را مورد خدشه و تحريف قرار دهند.
 تهيه ويژه‌نامه سي‌امين سالگرد از سوي اين مؤسسه كه با نيروهاي افراطي روزنامه‌هاي زنجيره‌اي – كه در گذشته بارها افكار امام را تخطئه كرده بودند - گردآوري شد را هم بايد از جمله مواردي به شمار آورد كه واكنش نيروهاي وفادار به انقلاب اسلامي را در همان سال‌ها در پي داشت.
اقدام قابل ‌تأمل‌ ديگر مديران مؤسسه واگذاري مجموعه پژوهش‌ها در رابطه با امام (ره) و سيره سياسي ايشان به شخصيتي تجديدنظرطلب است به‌نام عباس عبدي كه در مجموعه مقالات وي در طول سال‌هاي بعد از روي كار آمدن دولت اصلاحات مي‌توان به ميزان پايبندي وي و همفكرانش به انقلاب و حضرت امام پي برد.
عباس عبدي در پيشگفتار اين تحقيق كه با عنوان «تحليل محتواي مطالب امام خميني» چاپ شده در گزاره‌اي معنادار مي‌نويسد:«از اين پس (به جز موارد نقل قول) از لفظ آيت‌الله خميني كه تعبيري فارغ از جهت‌گيري و متناسب براي استعمال در يك متن پژوهشي استفاده شده است» اقدام فوق مؤسسه اين سؤال را در اذهان عمومي به‌وجود مي‌آورد كه بر اساس چه اهداف يا ضرورياتي كاري با اين محتوا را به فردي مي‌سپارد كه در نشريه «راه نو» به سردبيري اكبر گنجي چنين مي‌نويسد:«انقلاب اسلامي، متأثر از الگوي حكومت شوروي سابق است و سرانجام آنها هم يكسان خواهد بود.»

   توهين به تمثال حضرت امام و سكوت مؤسسه
اقدامات تأمل‌برانگيز اين مؤسسه طي هشت سال حاكميت اصلاحات به همين موارد خلاصه نمي‌شود و در سال‌هاي بعد هم شكلي تازه‌تر به خود مي‌گيرد كه مهم‌ترين آن را بايد در صفحات هشت ماه فتنه 88 جست‌وجو كرد.
در شرايطي كه جريان مدعي اصلاح‌طلبي، غائله‌اي با هدف براندازي نظام را در دستور كار قرار داد و با شعارهايي زننده و رفتارهايي ساختارشكنانه و متناقض با آرمان‌هاي حضرت امام به ميدان آمد، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام نه تنها تاكتيك سكوت در مقابل نفي شعارهاي اصيل نظير «نه غزه، نه لبنان، جانم فداي ايران»، «مرگ بر اصل ولايت فقيه» و «جمهوري ايراني»- كه نشأت گرفته از تفكرات حضرت امام بود- را در پيش گرفت بلكه اتفاق تلخ 16 آذر و هتك حرمت به تمثال امام را هم محكوم نمي‌كند و خود را به تجاهل هم مي‌زند.
محسن كديور يكي ديگر از شخصيت‌هاي برجسته طيف تجديدنظرطلب در همان سال عنوان مي‌كند:«فاصله گرفتن جمهوري اسلامي از آرمان‌هاي انقلاب، در واقع چند ماه بعد از پيروزي انقلاب شروع شد. قصد و عمدي هم از اول در كار نبود اما به نظر مي‌رسد، اهداف اصلي انقلاب برزمين مانده است! به معناي ديگر امامي كه انقلاب كرده نمي‌دانسته هدفش چيست و از آن منحرف شده است ولي مزدور فعلي اجانب اين را فهميده است» كه البته مديران مؤسسه باز هم ترجيح مي‌دهند در مقابل اين توهين سكوت اختيار كنند.

   پاسخ امام به اظهارات رفسنجاني
مطالب منتشر شده سايت آقای رفسنجاني و اظهارات غير‌مستند كنوني در حالي از سوي ايشان مطرح مي‌شود كه امام(ره) در آخرين بخش از وصيتنامه خود مي‎فرمايند: «اكنون‌ كه‌ من‌ حاضرم‌، بعضي‌ نسبت‌هاي‌ بي‌واقعيت‌ به‌ من‌ داده‌ مي‌شود و ممكن‌ است‌ پس‌ از من‌ در حجم‌ آن‌ افزوده‌ شود؛ لهذا عرض‌ مي‌كنم‌ آنچه‌ به‌ من‌ نسبت‌ داده‌ شده‌ يا مي‌شود مورد تصديق‌ نيست‌، مگر آنكه‌ صداي‌ من‌ يا خط‌ و امضاي‌ من‌ باشد، با تصديق‌ كارشناسان‌؛ يا در سيماي‌ جمهوري‌ اسلامي‌ چيزي‌ گفته‌ باشم‌.» اين را بايد اضافه كرد كه سبك رفسنجاني نشأت گرفته از مجموعه‌اي از پارادوكس‌هاي برخي سياستمداران است كه همواره اسلام و انقلاب را در انحصار خود مي‌بينند و بهره‌مندي از اين بسته توليدي باندهاي قدرت و ثروت كار را به جايي مي‌رساند كه ديگر اصل و كليت نظام آنقدر ارزش نخواهد داشت كه يك جزء در كل داراي ارزش است.

*جوان

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار