شهدای ایران shohadayeiran.com

يكي از مهم‌ترين مواردي كه در شرايط فعلي بخصوص در ايام پاياني سال به آن توجه نداريم رشد و توسعه اقتصادي كنار خيابان يا حتي كوچه پس كوچه‌هاي شهرمان است از اين رو بد نيست نگاهي درباره اين اقتصاد خياباني در ايام پاياني سال يا حتي ديگر ايام داشته باشيم.
به گزارش شهدای ایران، كافي است واگن‌هاي مترو در يك ايستگاه بايستد تا مسافران به يكباره با انبوهي از كالاهاي رنگارنگ براي خريد مواجه شوند، آنقدر كه انتخاب بين كالاها براي برخي مسافران مشكل شود. آنچه مسلم است دستفروشي در مترو، واقعيتي عيان شده از ضعف دولت‌ها در سياست‌هاي اشتغالزايي،  بخصوص براي قشر ضعيف جامعه است و از اين رو بسياري از كارشناسان بر اين عقيده هستند انتقادي به كل اين اتفاق وارد نيست؛ در واقع اگر، انتقادي هم باشد متوجه مسئولان و سياست گذاران خواهد بود.

اما مي‌توان اين مسئله را از منظري ديگر هم مورد بررسي قرار داد. گردش مالي دستفروشان در مترو ! البته بديهي است به دليل تعدد دستفروشان ، متفاوت بودن قيمت‌ها، ميزان استقبال مسافران از كالاهاي ارائه شده توسط دستفروشان  و مسائلي از اين قبيل، نمي‌توان آمار دقيق و روشني از گردش مالي در مترو ارائه داد. اما با يك دو دو تا چهار تا شايد بتوان گوشه اي از اين گردش مالي را متوجه شد. بر اساس اين گزارش روزانه در حدود 60 تا 70 دستفروش در متروهاي تهران فعاليت مي‌كنند. البته در ساعات عصر تعداد دستفروشان هم بيشتر مي‌شود.

  گپ و گفت

حدود 20 سال دارد. هفت ، هشت ماهي مي‌شود كه در مترو لوازم آرايشي و بهداشتي مي‌فروشد. به گفته خودش بيشتر فروش  در مترو هم لوازم آرايش است. مي‌گويد روزي حداقل 80 تا 100 هزار تومان درآمد دارد كه بسيار هم براي او راضي كننده است. راحله در گپ خود  با «قانون» توضيح مي‌دهد : البته حالا كه نزديك عيد است فروشم خيلي بيشتر از ماه‌هاي قبل شده است، اكثر دختران دانشجو چون وقت ندارند بيشتر خريد‌هاي خود را از مترو انجام مي‌دهند، در اين روزها روزي 150 هزار تومان هم درآمد داشته ام . او بعد يك وقفه پنج دقيقه اي دوباره بر مي‌گردد و اين بار از  زياد شدن دست در فروشندگي مترو گلايه مي‌كند: خب اين‌كار براي ما سود دارد، مثلا خود من اگر مغازه هم داشتم باز ترجيح مي‌دادم لوازم آرايش‌هايم  را در مترو بفروشم. وقتي از او علت را جويا شدم اين‌طور پاسخ داد: اكثر مغازه‌هايي كه آرايشي هستند به اسم اينكه محصولاتشان وارداتي است جنس را بسيار گران تر از قيمت واقعي آن به فروش مي‌رسانند؛ البته آنها هم بي‌تقصير هستند، هم ماليات بايد بدهند، هم اجاره مغازه، پول آب و برق؛ خب من اين هزينه‌ها را ندارم و به همين دليل هم از درآمدم در مترو راضي هستم.

   مغازه دارم، اما مترو هم مي‌آيم

نكته جالب اينكه برخي ديگر از فروشندگان مترو يا مغازه دار هستند و هر زمان تصميم به حراج اجناس خود مي‌گيرند به مترو مي‌آيند و يا به گفته خودشان به علت تغيير كاربري واحد تجاري شان اقدام به فروش اجناس زير قيمت بازار مي‌كنند. گلناز خانمي‌حدود سي و چهار، سي و پنج ساله و اهل كرمان است. دو سالي است در مترو لباس بچگانه مي‌فروشد. درآمدش هم روزانه 50 تا 70 هزار تومان است، خيلي كمتر از درآمد راحله كه لوازم آرايش مي‌فروشد. مي‌گويد: من در يكي از خيابان‌هاي شرق تهران مغازه دارم، البته براي همسرم است؛ ماه‌هاي نزديك به عيد هرچه در مغازه مي‌ماند را در مترو حراج مي‌كنم از سودش راضي هستم. او البته اين نكته را نيز توضيح مي‌دهد كه همين شلوار مخملي را در مغازه خودم 45 هزار تومان مي‌فروشم اما در مترو 32 هزار تومان اما تعداد فروشم بسيار بيشتر است.  چند فروشنده ديگر هم خودشان سر صحبت را باز كردند. آن‌طور كه به نظر مي‌آمد اكثر دستفروشان به جز چند خانم ميانسالي كه لواشك، چسب زخم يا از اين دست كالاها براي فروش داشتند از ميزان درآمد خود راضي بودند. فقط به قول خودشان خستگي اين‌كار برايشان گاهي غير قابل تحمل مي‌شود .

*روزنامه قانون
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار