شهدای ایران shohadayeiran.com

هیچ وقت به این مقوله اینطور نگاه نمی‌شود كه اینجا كسانی به آنها چراغ سبز نشان دادند و فرمانده كل قوا (بنی‌صدر) یك عنصر خائن امریكایی بوده است. این فاجعه و رویداد بزرگ تاریخی عوامل داخلی بسیاری دارد كه امروز باید به عنوان عبرت و الگو مورد بحث و بررسی قرار
برای دیدن تصویر بزرگتر روی تصویر کلیک نمایید

وقتی به صفحه تقویم قرن ۲۰ نگاهی می‌اندازیم، می‌بینیم كه وقوع و بروز دو واقعه بزرگ در آخرین سال‌های این قرن، آن را از بقیه قرون كمی متمایز می‌كند. اولی انقلاب اسلامی ایران به رهبری آقا روح‌الله است و دومی جنگی كه در داخل دفاع مقدس و هشت سال جنگ تحمیلی خوانده می‌شود و در خارج بزرگان سیاست و كارشناسان نظامی از آن با نام جنگ جهانی دیگر یاد می‌كنند. نمی‌دانیم چرا، اما متأسفانه یا به عمد یا به سهو در بازخوانی این دو مقوله خیانت و اشتباهات بزرگی از سوی برخی مسئولان روی داده است. به طوری كه صفحات زرینی از این دو مقوله در تاریخ‌نگاری و بازخوانی آن پنهان مانده است. این صفحات زرین كه نشان‌دهنده عظمت و بزرگی شیر بچه‌های حضرت روح‌الله می‌باشد در اسناد و آرشیو سیاستمداران و نظامیان ارشد غربی به چشم می‌آیند كه اعترافات كنت مارانش وزیر وقت اطلاعات فرانسه و نیز اسناد به دست آمده از مركز استخبارات آندلس عراق از این دست به شمار می‌روند. وقتی ما ایرانیان از جنگ صحبت می‌كنیم، در جواب می‌شنویم كه اینها می‌خواهند تنور جنگی كه در آن شركت كردند را گرم نگه دارند، اما وقتی به اسناد و اعترافات دشمنان انقلاب و اسلام نگاهی می‌اندازیم می‌بینیم افرادی از جبهه استكبار وجود داشتند كه علاوه بر كمك‌های تجهیزاتی به صدام، خودشان به شخصه حضور فیزیكی در جبهه‌های جنگ داشته‌اند، كسانی كه تجربه جنگ و از دست دادن دژ بارلو و خط ماژینو را دارند و تقریباً تمام تجربه جنگ جهانی را با خود برای نابودی جبهه اسلام به همراه آورده بودند، به هر حال برای خواندن برگه‌های پنهانی از جنگ تحمیلی همانند مروری بر اسناد مركز استخبارات آندلس و اعترافات وزیر اطلاعات وقت فرانسه، جناب كنت مارانش به نقل قول‌هایی از سردار سعید قاسمی از رزمندگان و فرماندهان دفاع مقدس پرداخته‌ایم كه خواندنش خالی از لطف نیست. در یك حركت ناباورانه انقلابی كه به تعبیر معمارش انفجار نور بود، ایران اسلامی را از چنگال امریكایی‌ها و نوكری كردن برای آنها نجات بدهد. بعد از این حركت قریب به دو سال (تا زمان آغاز جنگ) كشور ما را زیر سخت‌ترین فشارها قرار دادند. یعنی در این دو سال كه كاملاً در تاریخ گم شده است و نمی‌دانیم چرا تاریخ برای طرح این دو سال آلزایمر گرفته است! بزرگ‌ترین اتفاقات برای كشور ما می‌افتد. حتی در دانشگاه كه واحد درسی به نام انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن مطرح شده و از آن امتحان گرفته می‌شود، می‌بینیم كه خیلی سرسری از این دو سال عبور می‌شود. اما بسیار اتفاقات سهمگین و سختی برای انقلاب اسلامی در این دو سال افتاده است كه اگر برای دیگر انقلاب‌ها اتفاق می‌افتاد هر كدام به تنهایی می‌توانست پرچم و بیرق آن انقلاب را زمین بیاورد و آن را نابود كند، ‌تنها برای اشاره می‌توان از ترور بهشتی و ۷۲ تن از یارانش، ترور شهیدان مطهری، مفتح و شهدای محراب، ترور رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر وقت و... نام برد كه هر كدام از اینها می‌توانست كار یك انقلاب را تمام كند. اما به لطف خدا آن چیزی كه دشمن به دنبال آن بود نشد. نهایت این وقایع هم به اتفاقاتی ختم شد كه از آن با نام جنگ تحمیلی یاد می‌شود. اما در اینجا خلئی را از ۲۲ بهمن ۵۷ تا ۳۱ شهریور ۵۹ یعنی چیزی حدود ۲۰ ماه مشاهده می‌كنیم كه دانستن اتفاقات این مرحله مملو از ترورها، خفقان‌ها، عربده‌كشی‌های سوسیالیست‌ها و كمونیست‌ها و ماركسیست‌ها ضروری است. اتفاقاتی كه در همه شهرها صورت می‌گرفت و طی آن چیزی حدود ۱۰ الی ۱۵ گروهك كه تقریباًً۵ یا ۶ تا از آنها به صورت مسلحانه وارد مقابله و انجام ترورهای كور شده بودند، همه ناكام ماندند و در نهایت فتنه‌ها به جنگی تمام عیار ختم شد كه همه كم و بیش از آن می‌دانیم. در این هشت سال هم اتفاقاتی افتاد،‌ یعنی با تشكیل و تولد بسیج و پای كار حرف امام بودن و آمدن بسیجیان پای كار فراز و نشیب‌هایی روی داد. از عملیات‌های ناموفق تا فرار رئیس‌جمهور وقت كه با ۱۱ میلیون رأی قانونی ما رئیس‌جمهور شده بود و همزمان علاوه بر ریاست قوه مجریه فرمانده كل قوا و رئیس شورای عالی انقلاب هم بود، یعنی بنی صدر این سه مسئولیت را با هم داشت. به هر روی وقتی كه به بازخوانی جنگ می‌پردازیم اینطور تعریف می‌شود كه صدام با ۱۲ لشكر، جنونی به او دست داد و شروع كرد در سه محور جنوبی و میانی و شمالی هجمه و تسخیر كردن و مسائلی از این دست.
اما هیچ وقت به این مقوله اینطور نگاه نمی‌شود كه اینجا كسانی به آنها چراغ سبز نشان دادند و فرمانده كل قوا (بنی‌صدر) یك عنصر خائن امریكایی بوده است. این فاجعه و رویداد بزرگ تاریخی عوامل داخلی بسیاری دارد كه امروز باید به عنوان عبرت و الگو مورد بحث و بررسی قرار گیرد. چند سال پیش مدارك و اسنادی را عراقی‌ها از مركزی به نام آندلس بیرون آوردند كه بیشتر آن مدارك را آلمانی‌ها با خود بردند و گفتند كه این مدارك نباید باشد كه اگر رو شود دست همه ما در این جنگ و تهاجم به انقلاب ایران و ملت مسلمان ایران رو می‌شود.
مع‌الوصف اماكنی مانند آندلس پیدا شد كه مركز استخبارات عراقی‌ها بود و اسنادی ترجمه و منتشر شده كه ان‌شاءالله قرار است كتاب شود و در اختیار مردم قرار گیرد. اگر ما از جنگ بگوییم می‌گویند كه اینها می‌خواهند تنور جنگی كه كرده‌اند را گرم نگه دارند، اما وقتی از زبان آنها گفته می‌شود و بخوانیم آن وقت به قد و قواره واقعی خودمان و پدرانمان پی می‌بریم و آن موقع است كه اگر كسی به عمل پدرانمان در جنگ حرف چرندی وارد كرد برای او جواب داریم كه بدهیم. در یكی از اسناد بیرون آمده از مركز آندلس آمده است كه در یك سال قبل از شروع جنگ، رئیس‌جمهور وقت و فرمانده كل قوا، به همراه مسعود رجوی ملعون با دشمن تبادل اطلاعاتی داشته‌اند و اینجا به خوبی می‌شود پی برد كه همان اول جنگ كه دستور ایشان بود هیچ سلاح و فشنگی به بسیجی‌ها و پاسدارها داده نشود و به سختی جلوگیری می‌شد چه معنی داشت. اما چه شرف و غیرت و وجودی این بچه‌‌های خاكی‌پوش روح‌الله داشتند كه با وجود این شرایط آنطور جانانه مقاومت كردند، وگرنه با این هماهنگی كه با مسئولیتی چون فرمانده كل قوا صورت گرفت، باید فاتحه همه كشور را می‌خواندیم. بیخود نبود كه صدام سودای تصرف یك هفته‌ای تا یك ماه تهران را در سر می‌پروراند. نه! دیوانگی نبود و این شدنی بود از دید آنها، چون این سمت قصه و گود چیزی برای جلوداری از آنها نبود. مقصود نگاهی كوتاه به برگه‌های پنهان شده معاصر بود تا نتیجه بهتری از مرور برگ‌های پرافتخار دفاع مقدس به دست آوریم.

اعترافات الكساندركنت مارانش

یكی دیگر از اسناد سرافرازی و سربلندی بچه‌های روح‌الله كه متأسفانه حتی در بنیاد حفظ آثار نیز به چاپ نرسیده است، كتاب جنگ جهانی چهارم به قلم وزیر وقت اطلاعات فرانسه است كه از حال و هوای بچه‌های ما و بزرگی كار آنها می‌گوید. امروزه وقتی نوبت به یادی از بزرگ‌ترین و آخرین واقعه قرن ۲۰ می‌رسد عزیزان مسئول تنها می‌گویند هشت سال جنگ تحمیلی میان ایران و عراق بود كه با كمك‌های اهدایی و مستشاری غرب و استكبار جهانی صورت گرفت اما اعترافات و مستندات به جای مانده از سران غرب ارائه‌دهنده مطالب و برداشت دیگری از این مقوله است. اگر تاریخ آلزایمر گرفته شما برخی از حضرات كه در عملیات رمضان، در خط تنومه بوده‌اید چرا حرفی به میان نمی‌آورید؟ تا امروز كار به جایی رسد كه ما برای حقانیت و بزرگی كار بچه‌هایمان بیاییم به اسناد غرب استناد كنیم. كسانی كه برای فرانسه، ژاك شیراك، ژیسكار دستند و... فرش قرمز پهن می‌كنید! این فرانسه همان كشوری است كه از میراژ اف ۱ و اگزوز ۳ تا هواپیما تا خلبان، تا اعزام كارشناسان خبره و متبحر در امر ایجاد موانع و درگیری زمینی و میدانی در اختیار عراق قرار داد.
اینها كمك‌های اهدایی نبود بلكه وقتی كتاب جنگ جهانی چهارم كنت مارانش را می‌خوانیم از حضور فیزیكی او در میدان نبرد و همه كارشناسانی كه دژ بارلو و خط ماژینو را از دست داده‌اند، در برابر بچه‌های روح‌الله با خبر می‌شویم.
وی در كتاب جنگ جهانی چهارم خود آورده است كه بعد از عملیات رمضان در خدمت پرزیدنت صدام بودیم و او گفت كه جناب وزیر می‌خواهید از خطوط مقدم ما بازدید كنید؟ در جواب او گفتم كه خیر، كارشناسان ما در میدان هستند و میدانی كار را هدایت می‌كنند، فقط من شنیده‌ام تعدادی از این بسیجیان خمینی را اسیر گرفته‌اید، اگر می‌شود من را به دیدار آنها ببرید تا از نزدیك ببینمشان. به سرعت موافقت شد و من را به یكی از اردوگاه‌ها بردند. هنگامی كه وارد اردوگاه شدم در برابرم تعدادی نوجوان و جوان را دیدم كه حتی بیشترشان در صورت‌هایشان مو نداشتند. وقتی با آنها همكلام شدم به این نكته پی بردم كه [امام] خمینی توانسته است طوری مغز آنها و فكر آنها را تحت كنترل خود در بیاورد كه آنها برای رسیدن به هدف به چیزی جز مرگ (بخوانید شهادت) فكر نمی‌كنند. تا قبل از این دیدار این جمله را كه فقط مرگ است كه چاره كار اینها می‌باشد تا عمق جان درك نكرده بودم. اما آنجا فهمیدم كه اگر اینها موفق شوند عراق را بشكنند، بقیه كشورهای منطقه را شكسته شده باید دید. چون آنها در برابر عراق نمی‌جنگند و اینطور نتیجه نظامی حاصل می‌كنند، بلكه وقتی آنها در برابر جبهه‌ای متشكل از كل دنیا اینطور می‌جنگند دیگر كویت، مصر و... در برابر آنها ذره‌ای بیش نیستند. این برگه‌هایی پنهان از جنگ جهانی میان آقا روح‌الله و سپاه روح‌الله و جبهه‌ای به وسعت تمام جهان می‌باشد. امید است كه اگر به بچه‌هایمان امروزه روز در خصوص بازخوانی این واقعه درست نمی‌گوییم، حداقل شاهد اتفاقاتی از جمله سر یك میز نشستن با این سفاكان تاریخ از سوی مسئولان خودی نباشیم.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار