شهدای ایران shohadayeiran.com

ماجرای ننه عصمت و ده نمکی چه بود؟
رسانه های اصلاح طلب این بار با نشان دادن این عکس و استفاده ابزاری از مدل رفتاری یک مادر شهید که کاملا طبیعی بود سعی کردند تا به مسعود ده نمکی حمله کنند اما ماجرای این عکس جنجالی چه بود؟
به گزارش خبرنگار فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران؛ در حاشیه افتتاحیه جشنواره مردمی عمار عکس یک عکاس رسانه ای منجر به سوء استفاده بسیاری از رسانه های اصلاح طلب شد که نشان دهنده واکنش یک مادر شهید به نام «ننه عصمت» نسبت به ده نمکی بود اما ماجرای این عکس نه آنقدر پر حاشیه بود و نه جنجالی که تبدیل به سوژه یک این رسانه ها گردید.

رسانه های اصلاح طلب این بار با نشان دادن این عکس و استفاده ابزاری از مدل رفتاری یک مادر شهید که کاملا طبیعی بود سعی کردند تا به مسعود ده نمکی حمله کنند اما ماجرای این عکس جنجالی چه بود؟

سوء استفاده رسانه های اصلاح طلب از واکنش یک مادر شهید

بنا بر این گزارش رفتارهای مادران شهدا در موقعیت های مختلف به هم نزدیک است. مادرانی دوست داشتنی با رفتارهایی از جنس سادگی و مردمی که نظیرش را باید در همان گروه مادران شهدا یافت.

«ننه عصمت» اما شخصیتی است مهربان و ساده  که سال های سال برای رزمندگان جوراب می بافت و هنوز هم برای فعالان عرصه جهاد جوراب می بافد.

در افتتاحیه جشنواره عمار که قرار بود مسعود ده نمکی جایزه اش را از دست «ننه عصمت» دریافت کند، بعد از روی سن آمدن «ننه عصمت» با ویلچر و اهدای جایزه به مسعود ده نمکی که یک قاب جوراب بافتنی بود، ده نمکی به پاس احترام به مادر شهید خم شد تا گوشه لبه چادر مادر شهید را ببوسد اما مادر شهید بنا بر تواضع همچون سایر مادران شهدا سعی کرد تا با کنار کشیدن خود مانع شود که ده نمکی چنین کاری را انجام دهد اما رسانه هایی که تاکنون صحنه هایی چون بوسیدن دست مادران شهدا و اجازه ندادن های ایشان از روی بزرگواری را ندیده اند، این موضوع را سیاسی جلوه داده و به بهره برداری رسانه ای از آن علیه ده نمکی پرداختند.

انتشار یافته: ۴
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۴۳ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۶
2
0
به نظر شما خانواده شهدا خودشان خواستند از ده نمکی تقدیر کنند یا برنامه ریزی شده بود و در برنامه از خانواده شهدا برای اهدای جوایز دعوت شدهآیا درست است یه عده ازمادرانو پدران سالخورده و پیر شهدا را برای بهر] برداری سیاسی جمع کنند و اسمش را بزارند تقدیر خانواده شهدا آقای ده نمکی همچین آش دهن سوزی هم نیست این تقدیر اگه از ابراهیم حاتمی کیا بود ویا آبیار معقولتر بود کارهای ده نمکی به تنز کشیدن شهداو ایثارگران دفاع مقدس است
پاسخ ها
علیرضا اهواز
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۵:۲۸ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۸
فکر کنم بیش از سی کتاب خاطرات جبهه رو خوندم ؛ از ارتشی و ژاندارم گرفته تا سپاهی و بسیجی . هر کدوم جبه رو با توجه به حال و هواشون تعریف کردن.بیشترین جو حاکم بعد از شهادت و اذکار الهی بین بسیجی ها جو شوخی و صمیمیت بود . شاید شوخی هایی به مراتب بدتر از اونچه که توی اخراجی ها نشون داده شد میکردن.تعدادی جوون شاداب بودن،ماتم زده نبودن ولی شور حسینی داشتن.زیارت عاشورا میخوندن و پر میکشیدن به آسمون ولی آدمای عادی بودن و شوخی و مسایل روزمره بینشون وجود داشته.
تازه غیر از این باید دید واقعا همه مثل هم بودن ؟ شما برو کتاب نبرد در ساحل نیسان رو بخون ببین حتی معتاد هم بین رزمنده ها بود (که البته مثل اخراجی ها توبه کرد و شهید شد).از خودتون چیزی نگید لطفا
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۱۳ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۷
0
0
جوراب نیست دستکشه
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۳۴ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۹
0
0
جنابعالی توکتابها خوندی بنده با تمام وجود درک کردم لمس کردم . واقعیت های اسارت و جنگ را هیچ وقت نمی توان به تصویر کشید نمی توان گفت ایثار و فداکاری و از جان گذشتن را با وجود شاهد بودم در اسارت باید شوخی میکردند تا افسردگی بچه ها را ازپا درنیاورد جنگ پایانش نامعلوم بود باید بچه ها روحیه خود را از دست نمیدادند رزمندگان و آزادگان هنوز هم روزهای خوششان زمانی است که دور هم جمع میشوندو خاطرات آن روزها را یادآور میشوند. ولی وقتی فقط به شوخی ها وخندهبازر می پردازندمعلومه که عده ای ایثار و از خودگذشتگی ها را فراموش میکنند و این چنین پشت پا به ارزشها می زنند. تاجایی کهوقتی شهید گمنامی را در وزارتخانه ویا دانشگاهی میخواهند به خاک بسپارند عده ای بی خبر از درد و رنجها وایثارها مانع دفن شهید میشوند و عنوان میکنند مگر اینجا قبرستان است ای کاش آقای ده نمکی بجای تنز واقعیت ها را به تصویر میکشید کتاب پایی که جامان کتاب دا کتاب نورالدین پسر ایران ووو نه فقط روی بعد شوخی خنده و تنز کار کند در نهاوند در سال 60 دختر نوجوانی به نام منیره سیف درحالی که پدر و برادرش در جبهه می جنگیدندمنافقین کوردل فقط به جرم اینکه این خانواده با تمام وجود ازدین و ناموس این مملکت دفاع میکردند زمانی که درحال صرف شام بودند ازپنجره نارنجک به درون صفره پرتاب میکنند منیر نارنجک را با دودست به شکم خود میگیرد تادیگر اعضای خانواده زنده بمانند جرم منیر فعالیت در ستادهای پشتیبانی جنگ بود مادر بدن پاره پاره منیر را جمع کرده و باچفیه میبندد این فقط یک مورد از هزاران مورد ازجان گذشتگی های مردم آن روزگار مابود. هنر مندان ما باید ایثار و فداکاری شهدا وایثارگران را به تصویر بکشند تا نسل امروز قدرشناس باشند بفهمند روی خاکی دارند نفس میکشند که عزیزان ما برایش نفسهایشان جانهایشان را فدا کردند. نه فقط به خائنی در اسارت ویا معتادو یا سارق جیب بری کهیک در هزار هم به زور پیدا میشده برادر ویاخواهر بزرگوار از خودم چیزی نمیگویم تو چه میدانی گوشت تنت را با گاز عنبر کندن یعنی چه تو چه میدانی میخ توی سرت کوبیدن یعنی چه توچه میدانی میخ لابلای انگشتانت کوبیدن کف پاهایت را با اتو سوزاندن یعنی چه ما راضی نیستیم مردممان خاطرات دردناک را بدانند یا ببینند ولی جایی که ارزشها دارد به فراموشی سپرده می شود جایی که رزمنده سالهای جنگ از ترس اینکه این همه بی عفتی را نبینداز خانه بیرون نمی آید و اگر نفسش بر اثر ناراحتی شیمیایی بند میاییداز سوی کادر درمانی یه بیمارستان با نام شهدا با چنان بی حرمتی مواجه میشود. پس بایدگفت که کادر درمانی جبهه های جنگ چی کشیند تا الان کادر درمانی بیمارستانهای ما با آرامش در کنار خانواده هایشان زندگی کنند. بله بزرگوار بیشتر از این سرت را درد نمی آورم
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار