شهدای ایران shohadayeiran.com

همسرش می گوید: یک روز که آمدم خانه، چشمهایش سرخ شده بود. نگاه کردم دیدم کتاب گناهان کبیره شهید دستغیب را در دستهایش گرفته است.
شهدای ایران:همسرش می گوید: یک روز که آمدم خانه، چشمهایش سرخ شده بود. نگاه کردم دیدم کتاب گناهان کبیره شهید دستغیب را در دستهایش گرفته است.

 
شگرد جالب یک شهید برای دوری از غیبت!

بهش گفتم:«گریه کردی؟» یک نگاهی به من کرد و گفت:«راستی اگه خدا اینطوری که توی این کتاب نوشته با ما معامله کنه عاقبت ما چی می شه؟»

 
شگرد جالب یک شهید برای دوری از غیبت!

مدتی بعد، برای گروه خودشان، یک صندوق ساخته بود و به دوستهایش گفته بود:«هرکی غیبت کنه باید پنجاه تومن بندازه توی صندوق! باید جریمه بدیم تا گناه تکرار نشه.»


نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار