شهدای ایران shohadayeiran.com

ترور نافرجام حسین علاء در پهنه تاریخ ایران معاصر از جمله وقایعی است که هر چند کمتر مورد توجه قرار گرفته است اما هیچکس تاثیراتی که همراه داشت و همچین تاثیراتی را که می توانست همراه داشته باشد را انکار نمی کند. این ترور نا فرجام، به وسیله گروه فداییان اسلام انجام گرفت که اگر با موفقیت انجام می شد معلوم نبود مسیر تاریخ ایران چه جریانی پیدا می کرد. اما اینکه این اقدام از چه ریشه هایی الهام می گرفت بحثی است که این یادداشت بدان می پردازد.
بررسی ترور نافرجام حسین علاء
شهدای ایران:گروه فداییان اسلام در سال 1324 به همت سید مجتبی نواب صفوی با اعلامیه ای با عنوان دین و انتقام اعلام موجودیت کرد و هدف آن مبارزه با تمام اشکال بی دینی بود، به همین دلیل به مهاجمان دین وعده انتقام داد.

این گروه که پاسداری از ارزش های دینی و اسلامی در جامعه را مهمترین رسالت خود می دانستند، در بزنگاه های مهم تاریخی ظاهر شده و تاثیرات مهمی در تاریخ معاصر ما بر جای گذاشته اند. دراقع این گروه در مواجهه با هر نوع تهدید علیه دین و مذهب تشیع وارد میدان شده و با اقدامات خود پیچ های تاریخی مهمی ایجاد کرده اند.

از مهمترین پیچ های تاریخی که به وسیله این گروه در تاریخ ایران رقم خورده ترور اشخاصی مانند: هژیر و رزم آرا نخست وزیر وقت بود. بر کسی پوشیده نیست که اگر این ترورها صورت نمی گرفت تاریخ ایران چه مسیری پیدا می کرد.

از مهمترین مسائل ایران بعد از کودتای 28 مرداد، حضور آمریکا در ایران و وابستگی ایران به آمریکا بود. اتکاء به آمریکا از لحاظ نظامی سیاسی و مالی دولت را هر چه بیشتر به آن کشور وابسته می کرد، به طوری که به ناچار از سیاست آن کشور پیروی می نمود.

در راستای وضعیت وابستگی ایران به کشورهای غربی به خصوص آمریکا و همچنین به دلیل ترس از نفوذ کمونسیم به داخل کشور، طرحی در دستور کار آمریکایی ها قرار گرفت که بتواند کمربندی علیه نفوذ شوروی به خاورمیانه باشد.

از این جا بود که پیمان بغداد پا به عرصه وجود گذاشت و در جهت کنترل خاورمیانه به خصوص ایران شکل گرفت. هدف اصلی این پیمان بر خلاف ناتو، دفاع از کشورهای عضو در مقابل حمله شوروی نبود بلکه بیشتر برای جلوگیری از خرابکاری کمونیستی در داخل بود.

این پیمان به عنوان یک پیمان آمریکایی و انگلیسی برای مردم ایران به خصوص قشر مذهبی جامعه امری پذیرفته شده نبود. در واقع این مسئله نمادی از وابستگی بیشتر و به تبع افزایش ارزهای غربی و آمریکایی در کشور بود. به همین دلیل گروه هایی مانند فداییان اسلام با شناخت ماهیت این پیمان خود را متعهد به انجام کاری برای عدم سرگیری این جریان می دانستند.

حسین علاء که یکی از شخصیت های سیاسی وابسته به آمریکا بود و تلاش های زیادی برای خدمت رسانی به آمریکایی ها انجام داده بود متولی شکل گیری پیمان بغداد در ایران بود. او که در آن زمان نخست وزیر ایران محسوب می شد در میان مردم و گروه های سیاسی به عنوان نماد و عامل اصلی پیمان بغداد قلمداد می شد.

پیمان بغداد برای ایران و شخص علاء عواقب بیشماری به همراه داشت. اگر امروز نگاهی به گذشته بیاندازیم، الحاق ایران به این پیمان شاید نقطه آغاز یک تحول عمیق و بنیادین در تاریخ کشور ما بود چرا که تا آن زمان هیچگاه ایران به وضوح و آشکار جبهه خود را نسبت به وابستگی به یک قدرت و یا کشور دیگر را اعلام نکرده بود اما با پذیرش این پیمان ایران به طور علنی و آشکار ورود خود را به بازی جبهه غرب و آمریکا اعلام کرد.

این در حالی بود که کشورهای بی طرفی مانند هند و کشورهای عربی که دارای حکومت های انقلابی بودند مانند مصر با این پیمان مخالف بودند و حتی بعضی از روزنامه های عربی به آن حمله کردند. این موضوع باعث می شد که حکام سیاسی کشور به خصوص حسین علاء با احتیاط سخن بگویند. از نظر بسیاری از کشورهای عربی پیمان بغداد تفرقه ای بین جهان اسلام به شمار خواهد رفت.

هر چند که در آغاز بحث پیمان بغداد بیشر یک شایعه بود اما این شایعه هر روز قوی تر می شد و لازم بود که دولت در برابر منتقدین داخلی از خودش دفاع کند. به همین دلیل علاء در آن روزها خیلی سعی می کرد تا این پیمان را امری در جهت منافع ملی قلمداد کرده و خود را از وابستگی به بیگانگان مبری کند.

زمینه برای الحاق ایران به پیمان دفاعی کم کم از طریق مطبوعات آماده می شد، شاه در نطق افتتاحیه ششمین جلسه مجلس سنا در 15 مهر صحبتی کرد که تفسیر آن این بود: "که به زودی ایران به پیمان دفاعی خاورمیانه ملحق خواهد گشت".

بحث درباره پیمان و موضع دولت ایران در قبال آن در کمیسیون های مجلس و سنا به طور محرمانه انجام می گرفت. بالاخره در 19 مهر 1334 تصمیم قطعی گرفته شد که ایران به این پیمان دفاعی که شامل ترکیه، عراق، پاکستان و انگلستان می شد، ملحق گردد.

علاء در برابر انتقاد داخلی و خارجی همیشه از این موضع که این یک پیمان دفاعی است و نه سیاسی از این پیمان دفاع می کرد و عنوان می کرد که این مسئله هیچ خطری برای اتحاد جهان اسلام ندارد.

در 23 آذر علاء درباره پیمان بغداد نطقی در مجلس نمود و آن را توجیه کرد که ضمنا نوعی هشدار به شوروی و دیگر کشورهای منطقه به شمار می رفت. در واقع ایران تصمیم خود را برای وابستگی کامل به جبهه غرب گرفته بود و به ظاهر هیچ چیز نمی توانست مانع این کار شود.

اما این مسئله نمی توانست از چشم گروه های مخالف داخلی به خصوص گروه های مذهبی مانند فداییان اسلام دور بماند. این موضوع درست است که اندیشه حاکم بر فداییان اسلام اندیشه شیعی بود و با اندیشه کشورهای اهل سنت تفاوت هایی داشت، اما به هر حال اتحاد با جهان اسلام امری پذیرفته تر بود تا اتحاد با کشورهای غیر مسلمانی مانند آمریکا که هیچ چیز به جز استثمار کشورهای جهان سوم را در پی ندارند. این مسئله باعث می شد که گروه فداییان اسلام در مقابل این پیمان سکوت نکند و اقدامی در پیش گیرد.

در 23 آبان 1334 اتفاقی رخ داد که نتیجه آن تاثیری دراز مدت بر سرنوشت کشور داشت. پسر آیت الله کاشانی به ناگاه فوت کرد. در آن زمان در مسجد شاه برای او مراسم ختمی ترتیب داده شده بود. آیت الله کاشانی که در میان گروه های مختلف دینی وجهه عمیقی داشت، نزدیکی به او می توانست مشروعیت بالایی به همراه داشته باشد.

حسین علاء از این فرصت استفاده کرد و تصمیم گرفت که در این مراسم شرکت کند. حضور علاء در این مراسم در شرایطی بود که خود را برای سفر به بغداد آماده می کرد که به ناگاه مورد سوء قصد قرار گرفت.

ضارب از فاصله یک متری به سوی نخست وزیر شلیک کرد ولی گلوله اثابت نکرد. بنابراین با هفت تیر به سر نخست وزیر کوفت خراش عمیقی به پشت سر علا وارد آمد که موجب خون ریزی شدید شد. ضارب شخصی به نام مظفر ذوالقدر که یکی از اعضای گروه فداییان اسلام بود.

بنا به گزارش اطلاعات زیر لباسش کفن پوشیده بود که روی آن نوشته بود: «قطع ایادی اجانب و دشمنان اسلام و ایران انگلیس، آمریکا، روس و لغو پیمان نظامی بغداد و قرارداد نفت». در بازپرسی مشخص شد که به دستور نواب صفوی تصمیم ترور نخست وزیر گرفته شده بود.

هیچکس نمی داند که اگر این ترور با موفقیت انجام می شد چه اتفاقاتی در تاریخ کشور ما رخ می داد. ممکن بود که پیمان بغداد هیچ وقت شکل نگیرد و نوع وابستگی ایران به آمریکا شکل دیگری پیدا می کرد اما عینی ترین تاثیر این واقعه، فهم رژیم از توان گروه فداییان اسلام بود که منجر به قلع و قمع اعضای این گروه در سرتاسر کشور شد. هر چند که این مسئله خود مقدمه تحولات بسیاری در تاریخ کشور ما گردید که یکی از آنها ترور حسنعلی منصور بود که در مجالی دیگر باید بدان پرداخته شود.

منابع:

1. در دهلیزهای قدرت:زندگی سیاسی حسین علاء، منصوره اتحادیه،نشرتاریخ ایران،1390

2. تحولات سیاسی اجتماعی ایران 1357 - 1320به اهتمام: دکتر مجتبی مقصودی چاپ سوم، تهران، انتشارات روزنه، 1388

3. اقتصاد سیاسی، محمد علی کاتوزیان،ترجمه محمدرضا نفیسی و کامبیز عزیزی، نشر مرکز، 1392

منبع: مقاله مرتضی ویسی منتشر شده در سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار