شهدای ایران shohadayeiran.com

خاطره ای از امیر سرلشکر سید مسعود منفرد نیاکی
این سربازانی که الان در حال جنگ با بعثی ها هستند، همه شان فرزندان من هستند، الان من وظیفه دارم کنار آن ها باشم و همراهشان بجنگم.
برای دیدن تصویر بزرگتر روی تصویر کلیک نمایید

به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران ;  امیر سرلشکر سید مسعود منفرد نیاکی، به سال 1308 در «آمل» متولد شد. وی به سال 1331 پس از اخذ دیپلم در رشته طبیعی ، به ارتش پیوست و در سال ۱۳۵۵ درجه سرهنگی کسب نمود. سید مسعود، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به دلیل اشتهار به تشرع و عدم همراهی با رژیم پهلوی در سرکوب مردم انقلابی، به دریای بیكران ملت پیوست. شهید نیاكی به پاس وفاداری و خدمات ارزشمند خود از تاریخ 1/07/1359 به سمت فرماندهی لشكر 88 زرهی زاهدان و از تاریخ 20/01/1360 به سمت فرمانده لشكر 92 زرهی اهواز منصوب شد. فرماندهی در عملیاتهای بزرگ طریق‌القدس، فتح‌المبین، بیت‌المقدس والفجر مقدماتی، والفجر یك و رمضان در یگانهای عملیاتی از افتخارات این امیر سرافراز ارتش اسلام است. وی در سال 1360 طی حكمی از سوی امیر سپهبد شهید صیاد شیرازی به جانشینی فرماندهی نیروی زمینی ارتش در جنوب منصوب گردید.
شهید سرلشكر منفرد نیاكی در دیماه سال 1363 و در حالی كه در بازنشستگی به سر می‌برد با دستور رییس جمهور وقت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به خدمت اعاده شد.
شهید سرلشكر منفرد نیاكی در تاریخ 6/05/1364 به عنوان ناظر آموزش در رزمایش لشكر 58 تكاور ذوالفقار كه در شرایط واقعی جنگ اجرا گردید، شركت نمود و تقدیر بر آن بود كه پس از سی و سه سال خدمت در میدان آموزش و تمرین نظامی در سن ۵۶ سالگی به درجه رفیع شهادت نائل گردد.

 
سید ابراهیم نیاکی، پسر آن فرمانده رشید ، خاطره ای بسیار شنیدنی و تکان دهنده از پدر خود دارد که به خوبی نشان گرد دینی بزرگ است که شهدایی چون او بر گردن ملت ایران دارند:
خواهر کوچکی داشتیم که در نوجوانی به سرطان استخوان مبتلا شد. در زمان عملیات «الی بیت المقدس» (آزادسازی خرمشهر) که پدرم در حال فرماندهی لشکر 92 زرهی در خوزستان بود، بیماری خواهرم شدت گرفت و همه از او قطع امید کردند. پدرم به این فرزند ته تغاری اش علاقه زیادی داشت و خواهرم هم خیلی خاطر ایشان را می خواست. با قرارگاه تماس گرفتیم و به پدر اطلاع دادیم که دخترش آخرین روزهای عمرش را طی می کند و هر چه زودتر خودش را برای آخرین دیدار با او برساند. اما پدر قبول نکرد که بیاید. پدر نتوانست به دیدار خواهرم بیاید و آخرین لحظات عمر خواهر در کنارشان باشد. ایشان در جواب اصرارهای مادرم گفت: «این سربازانی که الان  در حال جنگ با بعثی ها هستند، همه شان فرزندان من هستند، الان من وظیفه دارم کنار آن ها باشم و همراهشان بجنگم » خواهرم در سن 16 سالگی فوت کردند و پدرم تا چهل و هفت روز بعد از وفات دختر ته تغاری اش  هم نتوانست به خانه برگردد. اما طولی نکشید که به دیدار دختر نوجوانش رفت واو را در بهشت در آغوش گرفت . 

فرمانده ی شهید، امیرسرلشکر «سید مسعود منفرد نیاکی» ، در بهشت زهرای تهران، قطعه 26 ، ردیف 80 ، شماره 47، در انتظار قیام مولایش، آرام گرفته است .


نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار