شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۴۵۷۴۴
تاریخ انتشار: ۱۱ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۵:۵۴
علی محمد مودب شعری در حمایت از مردم غزه سروده است.
شهدای ایران: علی محمد مودب در تازه‌ترین شعر خود به حمایت از مردم غزه پرداخته است. در این شعر که «ماه گلوله خورده است» نام دارد، آمده است:


ماه گلوله خورده است
و هر ستاره ترکشی است در سینه آسمان
ماه گلوله خورده و می‎گرید
و خورشید را بمب‎های فسفری آتش زده‎اند
ابرها پیکر‎هایی متلاشی‎اند و بادها کودکانی سیلی‎خورده و گیج
دریا را موج انفجار گرفته است
دریا را موج انفجار گرفته است
کودکان را می‎بیند که در ساحل گلوله می‎خورند
سرها را می‎بیند که شوت می‎شوند
سرها از میدان‎های فوتبال به میدان‎های والیبال شوت می‎شوند
سرها از مدرسه‎ها به خیابان‎ها
از خیابان‎ها به بازارها و از بازارها به همه جا شوت می‎شوند
توفان سنگریزه می‎وزد و غنچه‎ها مدفون‎اند
توفان شن می‎وزد از آسمان
از آسمان ماهواره و اینترنت بیسیم
و ما صبورتر از شتران
صفحات نمایشگرها پلک دوم ماست
 توفان شن می‎وزد و چشمه‎ها شیمیایی‎اند
 و ماهیان روشن، بمب‎های فسفری را خوب می‎شناسند
همه چیز روشن است
همه چیز روشن است
در همه جا همه چیز روشن است
در دمشق و حلب، در موصل و غزه
همه چیز از چهره شهیدان و آتش انفجارها روشن است
همه چیز در آینه‎های تاریخ روشن است
اگر عروج بر فلک سروری به دشواری نبود
و از هفت خوان شمشیر و خون نمی‎گذشت
 فرقی نمی‎ماند میان عرفات و نصرالله
در نام حافظ اسد تصریح روشنی است
هر تصویر یاسرعرفات کنایه‎های ظریفی دار
همه چیز روشن است
در همه جا همه چیز روشن است
همه چیز از چهره شهیدان و آتش انفجارها روشن است
تنها ما خاموش و تاریک
به اشاره سخن می‎گوییم
و حماسه‎ی ما عوض کردن کانال است و شکستن آینه
نمی‎خواهمت این‎گونه خونین ببینم ای چهره‎ی من
نمی‎خواهمت این‎گونه در باران ملخ ببینم ای گلستان من
ای گل سرخ کوچک! ای غزه!
نمی‎خواهمت اینگونه آماج لگدها ببینم ای کودک فلسطینی!
نمی‎خواهم ببینم
نمی‎خواهم ببینم
من عربستانم با سینه‎ای نفتی
که کودکان عرب از پستان من آتش می‎گیرند
مصرم من
و اهرام پشت خمیده‎ی من‎اند
نمی‎توانم خم شوم و زنجیر گذرگاه رفح را برای کودکان سرطانی بیندازم
نمی‎توانم گهواره‎ی موسی را از نیل بردارم
دستم می‎لرزد
نمی‎توانم در آغوش بگیرم
 دخترکی را که در سرش ترکشی است
استانبولم من و از پس اینهمه مناره
 دود حریق‎های تو را نمی‎توانم ببینم
استانبولم و سرم به بسته‎بندی دموکراسی آمریکایی گرم است
به صادرات اعتراضات مدنی مدرن
به صادرات اعتراضات مدنی  مسلحانه!
ترافیک تهرانم من و سرم شلوغ است
به قیمت ماشین‎ها فکر می‎کنم عزیزکم
به بالا و پایین شدن نرخ دلار
و به چهار میلیاردی که 5+1 واریز خواهند کرد ان شاء الله !
گرفتارم برادرم! خواهرم! جوانم! جانم!
به رویایی شیرین فکر می‎کنم
به کسی که با دستی دستم را می‎فشارد
و با دستی گلوی تو را
با دستی دستم را می‎فشارد
 و با دستی مردی را در حمص از پنجره‎ی خانه‎اش پرت می‎کند
با دستی دستم را می‎فشارد
و با دستی دخترکی سه ساله را در «الزهرا»ی سوریه  به زنجیر می‎کشد
با دستی دستم را می‎فشارد
و با دستی پدر و مادر دخترک را پیش چشمش ذبح شرعی می‎کند
با دستی دستم را می‎فشارد
و با دستی دیگر از این همه فیلم می‎گیرد
از تساوی ایران و آرژانتین
از توپ‎گیری ظریف
از شکستن کمر نیمار
از جای دندان‎های سوارز
از شکستن ستون فقرات خاورمیانه
در رویای چیزی هستم
در رویای کسی که در شبکه‎ای خانم اشتون است
و در شبکه‎ای خلیفه‎ی چندش داعش
در شبکه‎ای لیونل مسی است که بر دیوار حایل یادگاری می‎نویسد
و در شبکه ای باز خانم اشتون است
 در اعتراضات مدنی مسلحانه در اوکراین!
(کاش می‎شد لااقل با خود آنجلینا جولی مذاکره کرد
نه با این مدیر برنامه‎های پاتال و عوضی)
مغزم ده‎ها شبکه‎ی تلویزیونی است
چهره‎ام چیزی شبیه بی‎بی‎سی فارسی
مغزم ده‎ها صفحه‎ی روزنامه است
روزنامه‎هایی که بوی دلار‎های بی‎پشتوانه می‎دهند
بوی دلار‎های چاپ صبح
روزنامه‎هایی انگلیسی- فارسی، _فینگلیش!_
روزنامه‎هایی شبیه کاغذ کادو با طرح پاپانوئل
روزنامه‎هایی برای کادو کردن استعمار،تجاوز، لیبرالیسم
روزنامه‎هایی برای کادو کردن موشک‎ها و بمب‎های خوشه‎ای و فسفری
روزنامه‎هایی برای کادو کردن سر‎های بریده
اما خون بر شمشیر  پیروز است
و خط آتش روزنامه‎ها را خاموش خواهد کرد
تو را در این‎همه غوغا گم کرده‎ایم
خواهرم غزه!
برادرم فلسطین!
 اما صدای امام خمینی ما را بیدار خواهد کرد
و راهپیمایان روز قدس، ترافیک رویاها را تعطیل اعلام می کنند
تو را گاهی گم می کنیم
اما تو باز کریمانه همان کلید کوچک خونینی
که دروازه‎های فردا را به روی ما خواهی گشود
یا من یحی العظام و هی رمیم
یا من یحی العظام و هی رمیم
یا من یحی العظام و هی رمیم
تو به گوشی‎های کره‎ای ما زنگ نمی‎زنی
تو از ما چشم یاری نداری
جزو لایک‎های ما نیستی و در فیسبوک ما کامنت نمی‎گذاری
........
اما خدای لیله الاسری ما را به مسجد الاقصی خواهد رساند
 
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار