شهدای ایران shohadayeiran.com

به مناسبت سالگرد شهادت شهید بروجردی
ما كه جز تكليف كاري ديگر نداريم، اگر ما به اجتهاد خودمان براي خودمان تعيين مسئوليت كنيم اين غلط است. وجود امام، امروز براي ما معيار است.

به مناسبت  دوم خرداد سالگرد شهادت سرلشكر پاسدار شهيد محمد بروجردي فرمانده قرارگاه حمزه سيدالشهداءسرویس فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران؛ مدت كوتاهي از ازدواجش نگذشته بود كه به خدمت سربازي فراخوانده شد، اما چون مخالف خدمت در نظام ستم‌شاهي بود، از خدمت سربازي گريخت و براي ديدار حضرت امام (ره) راهي عراق شد، ولي در مرز دستگير شد و به مدت شش ماه، در زندان ها و شكنجه‌گاه هاي رژيم به سر برد. پس از آن بود كه دوباره جهت خدمت سربازي به تهران آورده شد.


2 سال سربازی برای مبارزه با طاغوت

 شهيد با استفاده از فرصتي كه پيش آمده بود در مدت دو سال خدمت، خود را براي مبارزه با دستگاه طاغوتي آماده كرد، به گونه‌اي كه پس از سپري شدن مدت سربازي، خود را وقف مبارزه با دشمنان خدا و اسلام نمود. او كه قلبي مالامال از عشق به حضرت امام (ره) داشت و كينه و نفرت از نظام شاهنشاهي در وجودش موج مي‌زد، با ياران حضرت امام (ره) از جمله، شهيد حاج مهدي عراقي مرتبط شد و همواره سعي مي‌كرد تا در تمامي مراحل مبارزه نقش خود را به عنوان يك مقلد و تابع ولي فقيه به اثبات برساند. شهيد بروجردي ضمن ارتباط با شخصيت هاي اسلامي و انقلابي، علاوه بر خودسازي و كسب فيض، به بعضي از امور مربوط به انقلاب، همچون تكثير و توزيع اعلاميه‌ها و نوارهاي سخنراني حضرت امام (ره) اشتغال داشت. اما به اين حد قانع نبود و جنگ مسلحانه و برخورد محكم با رژيم ستم‌شاهي را سرآغاز مبارزه امت اسلامي ايران مي‌دانست. به همين منظور به همراه چند تن ديگر از مبارزان به سوريه رفت و ضمن ارتباط با امام موسي صدر و شهيد محمدمنتظري به فراگيري و آموزش نظامي و چريكي پرداخت تا خود را براي مرحله‌اي مهم تر آماده نمايد.

هم رزم شدن با شهید چمران


شهید بروجردی در سوريه و لبنان با شهيداني چون شهيد چمران و شهيد محمد منتظري آشنا شد و در كنار فراگيري مسائل نظامي، از خلق و خوي پسنديده و اخلاق وارسته و انقلابي اين شهيدان نيز بهره‌هاي وافري برد و همين اخلاص و عشق به اسلام بود كه او را در چنين محيط‌هايي بدون تاثيرپذيري از جريانات چپي و التقاطي حفظ كرد. شهيد بروجردي براي حركت و مبارزه خود به دنبال اخذ حجيت شرعي بود و هرگونه حركت مسلحانه و بدون نظر ولي امر مسلمين را جايز نمي‌دانست. او در آن روزگار كه عوامل منافقين در زندان، عناصر خط امام را با تعابيري از قبيل فتوائي زير سئوال مي‌بردند، اظهار مي‌داشت: «بدون هيچ ابائي، ما فتوائي و مقلد هستيم. خودمان كه مجتهد نيستيم.»


مسدولیت حفاظت حضرت امام (ره)


تلاش مستمر شهيد بروجردي در راه به ثمر رسيدن انقلاب اسلامي به عنوان يك نيروي مبارز و سردار آقا امام زمان(عج) در مراحل مختلف قبل و پس از پيروزي ادامه داشته است. او كه با ظاهر شدن نشانه‌هاي پيروزي مردم، سر از پا نمي‌شناخت در هر جا كه مسئولان تشخيص مي‌دادند حاضر مي‌شد و به عنوان كسي كه آموزش هاي نظامي را در دوران سربازي و مراكز آموزشي فلسطين فراگرفته و تجربيات عملي در مبارزه را نيز دارد، مورد توجه مسئولان بود. هنگامي كه بازگشت حضرت امام خميني (ره) حتمي شد، محمد به عنوان مسئول حفاظت حضرت امام (ره) از طرف شهيد بهشتي و شهيد عراقي انتخاب گرديد و در طول مسير با عشق و علاقه‌اي قلبي به اين كار مبادرت ورزيد و در مدرسه رفاه نيز در آن دوران حساس، به عنوان مسئول حفاظت، ايفاي نقش نمود. دراين ايام او خود را در كنار امام و مراد خود مي‌ديد و نظاره‌گر به ثمر نشستن خون شهيدان و تحقق آرزوهاي مجاهدان في سبيل‌الله بود.


روزی که عازم پاوه شد

در نخستين روزهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي، زماني كه عوامل داخلي ابرقدرت ها، فتنه و آشوب را در مناطق كردنشين به راه انداختند، با فرمان تاريخي حضرت امام (ره) مبني بر مقابله و سركوب ضدانقلاب، عازم پاوه شد. حضور آن شهيد در كردستان (كه تا آخرين لحظات حياتش ادامه داشت) منشا خيرات و بركات زيادي گرديد. پس از تصويب طرح تشكيل سازمان پيشمرگان كرد مسلمان، مسئوليت اين كار از طرف شهيد مظلوم آيت‌الله بهشتي و هاشمي رفسنجاني به ايشان سپرده شد. اقدامات موثر اين تشكيلات در كردستان، سازماندهي ضدانقلاب و نقشه‌هاي مزورانه اجنبي‌پرستان را برهم زد و آرزوي ايجاد اسرائيل دوم در كردستان را در دل آمريكا و اياديش دفن كرد.


شهيد بروجردي پس از شهادت شهيد كاظمي و شهيد گنجي‌زاده مستقيماً فرماندهي عمليات بسيار سخت و صعب‌العبور مسير پيرانشهر و سردشت را به عهده گرفت و شجاعانه در كنار رزمندگان اسلام لرزه بر اندام ضدانقلابيون انداخت.

او معتقد بود كه لحظه‌اي نبايد پاكسازي كردستان متوقف شود. گرچه به كارهاي تبليغي، فرهنگي، اقتصادي و عمراني اعتقاد بسيار داشت، مي‌گفت: ابتدا بايد منطقه را پاكسازي كرد و بعد به امور ديگر پرداخت. شهيد بروجردي در مناطق جنوب، مخصوصاً در عمليات فتح‌المبين نيز نقش برجسته‌اي داشت. با اينكه مسئوليت منطقه غرب را عهده ‌دار بود، قبل ازشروع عمليات به جنوب آمد و در عمليات شركت كرد.

اهل خود ستایی نبود


نيروي ايمان و تعهد شهيد بروجردي و علاقه قلبي او به انقلاب اسلامي و ارزش هاي متعالي آن باعث شده بود كه در سنگر زهد و تقوي و خدمت خالصانه از تمامي همرزمانش پيشتازتز باشد.
آن قدر با نفسانيات خود مبارزه مي‌كرد كه جايي براي خودستايي در او وجود نداشت.
شهيد بزرگوار حضرت حجت‌الاسلام والمسلمين محلاتي در وصف وي مي‌گويند:

«به قدري متواضع بود كه هيچگاه «من» نمي‌گفت و از خود تعريف نمي‌كرد و هميشه به دنبال كار بود. آنچه براي او مطرح بود، فداكاري، ايثار و مبارزه بود. جهاد و فداكاري او در حد اعلي بود و شايد كمتر برادري به قدر اين شهيد در غرب خدمت كرده باشد ... پاك زندگي كرد و پاك از دنيا رفت.

درمقابله با ضدانقلاب و برخورد با نارسايي هاي بي‌دليل و مسامحه و سستي افراد، از خود واكنش نشان مي‌داد و داراي اراده محكم و عشق به ارزشهاي متعالي اسلام بود.»


شهید بروجردی از نگاه فرماندهان


سردار سرلشكر پاسدار محسن رضايي فرماندهي كل سپاه اظهار مي‌دارند: پيروزي ما در عمليات «بازي‌دراز» و همچنين «قصرشيرين» مديون اين شهيد بزرگوار است. عشق و علاقه وصف ناشدني آن شهيد به مردم كردستان تا حدي بود كه در سخت‌ترين شرايط، به مشكلات مردم مي‌انديشيد و چون خود فردي زجر كشيده بود، با احساس عميق ديني همواره به محرومان فكر مي‌كرد.او يك دوست و ياور به تمام معنا براي مردم مستضعف و محروم كردستان بود. اين علاقه نه تنها در رفتار ظاهري او نمايان بود، بلكه در عمق وجودش ريشه دوانده بود. هيچگاه در چهره او ترديد و ابهام وجود نداشت. داراي روحيه‌اي قوي و بزرگ بود و در شجاعت بي‌نظيرترين فرد در كردستان بود. تقوي، خلوص و اعتقادش به توحيد، در او ايجاد آرامش مي‌كرد و تحمل و صبر و استقامتي كه در او بود، نشان مي‌داد كه چگونه مجاهدي است.


سردار شهيد حاج محمد ابراهيم همت درمورد نفوذ كلام او چنين گفته است: «بودند برادراني كه در اثر فشار كار خسته شده بودند ولي بعد از چند دقيقه صحبت با شهيد بروجردي، تمام مسائل آنها حل مي‌شد و با دلي‌ گرم و اميدوار دوباره سراغ كارشان مي‌رفتند ...

ما شاگرد او بوديم. ايشان داراي يكسري ويژگي هاي اخلاقي خاصي بودند كه شايد من در طول زندگيم از كمتر انساني ديدم و ولايت‌پذيري در اين انسان بزرگ، استقامت و پايداري، اخلاق حسنه، خصوصاً در برخوردهاي اجتماعي از ويژگي هاي خاص اوليه اين مرد بود. او خيلي ساده از خطاي ديگران درباره خويش مي‌گذشت و به اشتباه خود اعتراف داشت و طلب عفو مي‌كرد.» او نمونه‌اي از شيران صحراي نبرد در روز و زاهدان در دل شب بود.


روزی که آسمانی شد


در تاريخ اول خرداد 1362 در حالي كه با عده‌اي ديگر از همرزمانش در مسير جاده مهاباد، نقده حركت مي‌كردند بر اثر انفجار مين به آرزوي ديرينه‌اش (كه سال ها در نمازها و نيايش هاي نيمه شبش از درگاه خداوند مي‌طلبيد) رسيده و به فوز عظيم شهادت نايل شد.

يكي از افرادي كه در صحنه شهادتش حضور داشت مي‌گويد:

«پس از انفجار وقتي من بالاي سر او رسيدم مانند هميشه تبسم بر لبانش نقش بسته بود و من احساس كردم كه او كلام مولايش را تكرار مي‌كند. «فُزتُ وَ رَبّ الكَعبَه».



نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار