شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۳۷۹۳۸
تاریخ انتشار: ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۰۹:۱۴
تحقق گفتمان اعتدال یکی از اهداف آقای روحانی بود که قصد داشت با روی کار آمدن دولتش گفتمانی از این جنس را عنیت بخشد ولیکن بروز و ظهور مسائلی در این بین نه تنها باعث شده تا اعتدال به یک گفتمان تبدیل نگردد بلکه...
شهدای ایران:رئیس دولت یازدهم با شعار اعتدالگرایی و تاکید بر عملکرد فراجناحی به عرصه انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته وارد شد و پس از پیروزی در انتخابات نیز در اولین نشست خبری خود گفت"اعتدال مشی و شیوه‌ای است که راه افراط، تفریط و شعار را نمی‌پیماید" از این رو انتظار می رفت رئیس دولت یازدهم با دوری از افراط و تفریط به شعار اعتدال جامه عمل بپوشاند و به معنای واقعی کلمه اعتدالگرایی را سر مشق دولت در تمامی زمینه ها قرار دهد، اما با گذشت 9 ماه از روی کار آمدن دولت حسن روحانی هنوز وی آنطور که در شعارهایش از عملکرد فراجناحی و اعدالگرایی حرف می زد نتوانسته آن را به منثه ظهور برساند.

تحقق گفتمان اعتدال یکی از اهداف آقای روحانی بود که قصد داشت با روی کار آمدن دولتش گفتمانی از این جنس را عنیت بخشد ولیکن بروز و ظهور مسائلی در این بین نه تنها باعث شده تا اعتدال به یک گفتمان تبدیل نگردد بلکه فاصله گیری از اعتدالگریی نیز در دولت به خوبی ملموس است؛ با نگاهی گذرا می توان به چرایی عدول دولت اعتدال گرا از اعتدالگرایی و عمل فراجناحی پی برد از این رو می توان عللی را که باعث بروز فاصله بین شعار و عمل رئیس جمهور شده و فراجناحی بودن وی را به چالش کشیده است در تلفیقی از موارد ذیل جستجو کرد:

1- مهمترین موضوعی که سبب شده تا دولت از آنچه که عملکرد فراجناحی تلقی می شود فاصله گرفته باشد دو نماد سیاسی هاشمی و خاتمی در عقبه دولت یازدهم است؛ در جریان انتخابات ریاست جمهوری یازدهم هاشمی و خاتمی در حکم عقبه حسن روحانی و دولتی که قرار بود او بر سر کار آورد معرفی شدند و همین موضوع زمینه مناسبی را برای سوء استفاده اصلاح طلبان از دولتی را فراهم کرد که با این عقبه بر راس کار آمده بود،اصلاح طلبانی که 8 سال از قدرت دور بودند حیات دوباره سیاسی خود را در دولت حسن روحانی دیده و با طراحی های رسانه ای پیچیده دولت را یک دولت خودی به عامه مردم معرفی کردند، فرآیند آسان تسلط اصلاح طلبان بر دولتی که نقش پر رنگی در پیروزی آن نداشتند، در نهایت سبب ورود چهره های اصلاح طلب به دولت یازدهم شد و مسئله تعیین سیاست ها بر اساس دوری گزیدن از سیاست های یک جناح و یا به بیان ساده تر فراجناحی بودن زیر سوال رفت و در همین ابتدا عدول از اعتدال گرایی و عمل فراجناحی در دولت یازدهم بخوبی لمس شد.

2- اعتدالگرایی نیاز به استفاده از فکر، عقیده و توان تمامی گروهای مختلف سیاسی، اجتماعی،فرهنگی و اقتصادی دارد، اما آنچه که در گزینش مدیریت سطح میانی و پایینی دولت روحانی دیده می شود گرایش شدید به سمت اصلاح طلبان است،بعنوان نمونه انتصاب بسیاری از فرمانداران و یا مدیران کل با گرایش اصلاح طلبی خود گواه این مدعاست که دولت یازدهم فراجناحی عمل نمی کند و در بسیاری از موارد افرادی که سابقه افراطی گری دارند را بکار گرفته است در حالی که شخص رئیس جمهور بر ایستادگی در برابر افراط تاکید می کند و تناقض عمل دولتی ها در این زمینه با حرف های رئیس دولتشان مشهود است نمونه باز این مسئله اتفاقات روی داده در دانشگا هها و وزارت علوم است.

3- آنچه که مبرهن است حضور بسیاری از وزراء و سیاست مداران دولت هاشمی و خاتمی در دولت روحانی است (جهانگیری (معاون اول)، نجفی (رییس سازمان گردشگری و صنایع دستی) و زنگنه (وزیر نفت) با سابقه مشترک در هر دو دولت سازندگی و اصلاحات، حجتی (وزیر جهاد کشاورزی) با سابقه وزیر راه و کشاورزی دولت اصلاحات، میلی منفرد (وزیر علوم) با سابقه معاون و سرپرست وزارت علوم دولت اصلاحات، ظریف (وزیر خارجه) با سابقه نماینده ایران در سازمان ملل در دولت اصلاحات، طیب نیا (وزیر اقتصاد) با سابقه دبیر کمسیون اقتصاد هیأت دولت اصلاحات، دهقان (وزیر دفاع) با سابقه رئیس بنیاد شهید دوره اصلاحات، سلطانی فر (وزیر ورزش و جوانان) با سابقه استانداری و قائم مقامی سازمان تربیت بدنی در دولت اصلاحات، حسن هاشمی (وزیر بهداشت) مشاور وزیر بهداشت دولت اول اصلاحات، ربیعی (وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی) مشاور اجتماعی خاتمی در دو دولت اصلاحات، نعمت زاده (وزیر صنعت، معدن و تجارت) با سابقه وزارت صنایع در دولت سازندگی، آخوندی (وزیر راه و شهر سازی) با سابقه وزیر مسکن در دولت سازندگی، علی جنتی (وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی) با سابقه ریاست دفتر اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس، استانداری و معاونت بین الملل وزارت ارشاد در دولت سازندگی)، محمود واعظی (وزیر ارتباطات و فن آوری اطلاعات) با سابقه معاون اروپا و آمریکا وزارت امور خارجه دو دولت سازندگی، ابتکار (رییس سازمان محیط زیست) با سابقه ریاست سازمان محیط زیست در دولت اصلاحات، مجید انصاری (معاون پارلمانی) با سابقه معاون پارلمانی دولت اصلاحات، شمخانی (دبیر شورای عالی امنیت ملی) با سابقه وزیر دفاع دولت اصلاحات) که این مسئله منجر به ظهور سیاست های اصلاح طلبی در دولت یازدهم شده چرا که این چهره ها همگی از تفکر اصلاح طلبی برخوردار بوده و در نتیجه سیاست کلی دولت نیز به تبع آن به سمت سیاست هایی سوق پیدا می کندکه بر گرفته از نظر یک جناح است که این جناح، جناح اصلاح طلب است، لذا با وجود چنین افرادی در بدنه تاثیر گذاری یک دولت فاصله گیری از اعتدالگرایی و فراجناحی بودن آشکار می شود.

4 - عدم تمایز مواضع روحانی با هاشمی و خاتمی و قرابت فکری این سه تن با یکدیگر نیز فراجناحی بودن دولت را به چالش می کشد، این قرابت فکری به حدی زیاد است که کرباسچی "دولت یازدهم را تداوم دولت سازندگی می داند" از این رو این گفتار از احاطه سیاست های هاشمی بر دولت روحانی خبر می دهد و روی کار آمدن دولت روحانی را عصر تازه ای برای کارگزاران معرفی می کند؛ رفتار بسیار نزدیک دولتی ها در بسیاری از اظهار نظر ها به رفتار های دولت سازندگی و اصلاحات خود به خوبی بیانگر عدول از اعتدالگرایی و ظهور سیاست های هاشمی و خاتمی در دولت تدبیر و امید است البته این قرابت فکری و معرفی هاشمی و خاتمی بعنوان افرادی که منجر به پیروزی حسن روحانی در انتخابات خرداد 92 شدند، این فرض که دولت در اظهار نظر ها استقلال کافی را ندارد تقویت کرده و برخی مواضع دولتی ها نیز به آن عینیت می بخشد.

5- دکتر پرویز امینی در تحلیلی جامعه شناختی از وضعیت شناسی و ظرفیت سنجی دولت یازدهم اظهار می دارد"نماد هاشمی و خاتمی در دولت روحانی تا این حد جدی هستند که نه تنها روحانی و دولت وی به دنبال ایجاد تمایز بین مواضع و رفتارهای آنها با خود نیست(یا نمی خواهد یا نمی تواند) بلکه طراحان رسانه ای دولت به دنبال بازنمود خاتمی و هاشمی در چهره روحانی هستند. روحانی در سیاست خارجی و روابط اقتصادی بیشتر بازنمود هاشمی و در فرهنگ و سیاست داخلی بازنمود خاتمی است.." در این بخش از تحلیل دکتر امینی و با بررسی از اوضاع چند ماه گذشته می توان دریافت که دولت یازدهم در ابعاد سیاست خارجی و اقتصاد شبیه دولت سازندگی و در ابعاد فرهنگ و سیاست داخلی شبیه به دولت اصلاحات فعالیت می کند و ظهور سیاست های دولت اصلاحات و سازندگی در دولت روحانی به نوعی مشهود است که با توجه به آنچه که در بندهای پیش نیز گفته شد، میتوان دولت یازدهم را ائتلافی از 16 سال دولت سازندگی و اصلاحات دانست به این معنی که سیاست های دولت هاشمی و خاتمی در دولت یازدهم بروز و ظهور کرده است و این مسئله از فراجناحی بدون بدور است.

آنچه که پیشتر مختصراً بیان شد بخشی از علل فاصله گیری دولت از فراجناحی بودن است اما در پایان باید گفت انتخاب وزرای دولت های سازندگی و اصلاحات بعنوان وزیر در دولت یازدهم،بروز و ظهور سیاست های دول هاشمی و خاتمی در این دولت، مواضع نزدیک رئیس جمهور محترم با افراد مزبور، انتخاب مدیران اصلاح طلب در سطوح میانی و پایینی و ... یک مسئله را در ذهن متبادر می کند و آن دادن زعامت دولت یازدهم به آقایان هاشمی و خاتمی است که این مسئله اقدام اشتباهی بوده و هست اما از "هر کجا جلوی ضرر را بگیریم خود نفع است" چرا که خاتمی بعنوان یکی از سران فتنه در بین مردم از مقبولیت اجتماعی برخوردار نیست و آقای هاشمی نیز گاهاً با خاطراتش موجب دردسر برای دولت می شود ، وشخص رئیس جمهور نیز از این مسئله به خوبی آگاه می باشد که باید دولت با اتخاذ تدبیر مناسب از اجرای سیاست های غلط و نشات گرفته از تفکرات این دو نماد سیاسی دوری کرده و دولت خود را بستر بدر کردن رقبای سیاسی آقایان نکند تا بتواند حمایت مردم را در ادامه راه با خود و دولتش داشته باشد که در غیر اینصورت دولت وی خیلی زود به بن بست عدم حمایت مردم خواهد رسید،بن بستی که بسیاری از تحلیلگران بر این عقیده بودند در رفراندوم دهه سوم فروردین ماه امسال و در باب اجرای مرحله دو فاز هدفمندی یارانه ها خود را نشان داده است.
سعید قنبری
منبع:جوان
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار