شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۲۴۱۶۳۷
تاریخ انتشار: ۰۲ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۰:۵۰
حضرت خدیجه(س) یکی از چهار بانویی است که بر بانوان بهشتی دیگر برتری دارد و از نظر کرامت انسانی و فضائل اخلاقی به جایگاهی رسیده که غیر از دختر بزرگوارشان حضرت فاطمه زهرا(س) شخصی به جایگاه و مقام حضرت خدیجه(س) نمی‌رسد

شهدای ایران: بر اساس منابع تاریخی، حضرت خدیجه(س) در خانواده‏ای موحّد و مومن به آئین ابراهیم حنیف و در مکه دیده به جهان گشود.


پدر گرانقدر این بانوی مکرمه، «خُوَيلِد» فرزند اَسَد، و مادر بزرگوار ایشان، «فاطمه»، دخت زائده، از موحدین مکه بودند که از لحاظ نسبی با پیامبر اکرم(ص) پیوند دارند؛ بر این اساس حضرت خدیجه(س) از لحاظ نسبی از تیره قریش است که از سوى پدر در نياى سوّم (قُصَىّ ) و از سوى مادر در نياى هشتم (لُؤَىّ) با پيامبر اکرم(ص) پیوند نسبی می‏ یابد.


اجداد این بانو نیز نسل اندر نسل از بزرگان و موحدان عصر خویش به شمار می‏ رفتند.

آن بانو در زمان خود همچون آباء و اجداد خویش، از لحاظ حسب، نسب و ثروت و شخصیت، در زمره سرآمدان و بلکه در رأس آنها قرار داشت، چنانکه رهبر معظم انقلاب در این‏باره می‏فرماید: «خدیجه(س) هم بانوی اوّل مکه و از لحاظ حسب و نسب و ثروت، شخصیت برجسته‌ای بود».

در منابع تاریخی و دینی نیز القاب و اوصاف گوناگونی برای آن بانو ذکر شده است.

اولین کنیه آن بانوی مکرمه را باید از زبان قرآن شنید که او و دیگر همسران پیامبر اکرم(ص) را «ام‏المومنین» لقب داده است. همچنین خدای متعال با عنوان «مبارکه» آن بانو را به حضرت عیسی معرفی نموده است.
 


بر اساس روایات، در انجیل نیز با همین عنوان از آن بانو یاد شده است. پیامبر اکرم(ص) نیز ایشان را «برترین و بهترین امهات مومنین» دانسته، و به هنگام معرفی آن بانو به جبرائیل امین، از ایشان با تعبیر «هذِهِ صِدِّيقَهًُْ أُمَّتِي؛اين صدّيقه امّت من است» یاد کرده است.

امام صادق(ع) می‏فرماید مقصود از صدیقه، «معصومه» است. امیرالمومنین(ع) در وصف آن حضرت از تعبیر «سيّدة النّسوان» استفاده نموده و امام کاظم(ع) ایشان را «سیده قریش» نام نهاده است.

پیش از اسلام نیز با عناوینی زیبنده همچون «سیده نساء قریش» و «طاهره» از ایشان یاد شده است.

در یکی از زیارات نبی مکرم(ص) نیز با اوصافی همچون «صدّيقه، طاهره، زكيّه، راضيه، مرضيّه، خديجه كبرى و امّ المؤمنين» به آن بانو سلام داده شده است. در بیان و بنان و سیره نبوی نیز حضرت خدیجه(س) از چنان قدر و منزلتی برخوردار است که هیچ یک همسران پیامبر اکرم(ص) و نیز هیچ یک بانوان امت اسلام به آن جایگاه رفیع نظر نتوانند داشت.

پیامبر اکرم(ص) در مواقع مختلف و به ادنی بهانه‏ای به تعریف و تمجید و بیان فضائل آن بانو اهتمام داشته چندان‏که حقد و حسد برخی از همسران حضرت برانگیخته می‏شده است.

برخی از بیانات آن رسول گرانقدر درباره آن بانوی مکرمه - که عموماً در منابع پیروان مکتب خلفا ذکر شده- از قرار ذیل است: «خديجه، صدّيقه امّت من است»، «هر روز چندين بار خداوند با خديجه بر فرشتگان مباهات مى‏كند»، «خديجه برترين امّهات مؤمنين است»، «هرگز خدا همسرى بهتر از او براى من جايگزين نكرده است» «برترين بانوان بهشتى، خديجه دخت خويلد و فاطمه دخت محمّد است»، «خديجه بر بانوان امّت من برترى داده شده است» ، «خداوند محبّت خديجه را بر من ارزانى داشت»، «خديجه در ايمان به خدا و من، گوى سبقت را از همه بانوان عالم ربود»، «خداوند شكم مادرت را (خطاب به حضرت فاطمه) ظرف امامت قرار داد»، و «مريم بهترين بانوان زمان خود و خديجه بهترين بانوان زمان خويش است».
 

بانوی مهربانی
بانوی گرامی اسلام که از زنان متمول قریش بود، در بذل مال برای ترویج دین و دستگیری از مستمندان، چنان سخاوتی به خرج داد که هنگام وفاتش، چیزی از آن ثروت باقی نماند. به گواهی تاریخ، او پیش از ازدواج با پیامبرخدا(ص) نیز، واجد صفات عالی انسانی بود. در میان بازرگانان مکه، کمتر کسی مانند حضرت خدیجه(س) نسبت به رعایت حق کارگران و کارگزارانش دقت می‌کرد. «ابن سیدالناس» در کتاب «عیون الاثر» می‌نویسد:«هنگامی که رسول‌خدا به سن رشد و کمال رسید و مال زیادی برای تجارت در اختیار او نبود، خدیجه [طی عقد مضاربه‌ای] وی را استخدام کرد و به سوی بازار حباشه که در تهامه قرار داشت، فرستاد و تعدادی از مردان قریش را همراه او کرد. رسول خدا می‌فرمود: من کارفرمایی بهتر از خدیجه ندیدم؛ هرگاه من و سایر افراد نزد او می‌رفتیم، برای ما غذایی لذیذ می‌آورد و از ما، [به نیکویی] پذیرایی می‌کرد.» این رفتار در جو آن روز مکه، رفتاری منحصر به فرد بود. «آیت‌ا...جعفر سبحانی»، در کتاب ارزشمند «فروغ ابدیت» می‌نویسد:«خانه خدیجه(س)، پیش از آن‌که با محمد(ص) ازدواج کند، کعبه آمال و خانه امید مردم بی نوا، بیوه زنان و یتیمان و دستگیری از فرودستان بود. پس از آن‌که با جوان قریش ازدواج کرد، کوچک ترین تغییری در وضع خانه و بذل و بخشش همسر خود نداد.»  

دلیل پذیرش ازدواج خدیجه(س) با پیامبر(ص) در کلام رهبر انقلاب
 
 
"دریافت.mp4"

آراسته به زیور خرد
همان‌طور که اشاره کردیم، حضرت خدیجه(س)، پس از ازدواج با رسول‌خدا(ص)، تمام ثروت خود را در اختیار ایشان قرار داد. او به راهی که همسر بزرگوارش طی می‌کرد، ایمانی راسخ داشت. طی 15 سال بعد و تا زمان بعثت نبی‌اکرم(ص)، حضرت خدیجه(س) با شخصیت همسر بزرگوارش بیشتر آشنا شد. او شاهد بزرگ ترین و حساس‌ترین واقعه تاریخ بشریت بود؛ بعثت آخرین پیامبر خدا. «آیت‌ا...سبحانی» درباره لحظات پر هیجان پس از نزول نخستین وحی به پیامبر(ص) می‌نویسد:«اضطراب و خستگی فوق‌العاده [پیامبر(ص)] سبب شد که راه خانه خدیجه را در پیش بگیرد. وقتی وارد خانه شد، همسر گرامی [رسول خدا(ص)،] آثار اضطراب و تفکر را در چهره او مشاهده کرد. جریان را از او پرسید. [پیامبراکرم(ص)] آن‌چه را اتفاق افتاده بود، برای خدیجه شرح داد.» حضرت خدیجه(س)، بانویی اهل تفکر و تحقیق بود. وقتی حالات پیامبراکرم(ص) را مشاهده کرد، نزد عمویش، «ورقة بن نوفل» رفت. او از دانایان عرب و پیرو دین مسیحیت بود. حضرت خدیجه(س) وضعیت و حالات همسر بزرگوارش را برای عمو شرح داد و از او شنید:«ان ابن عمک لصادقٌ و إن هذا لبدء النبوه و إنه لیأتیه الناموس الاکبر؛ پسر عموی تو راستگوست. آنچه بر او پیش آمده، آغاز پیامبری است و آن ناموس بزرگ(رسالت) بر وی فرود می‌آید.» حضرت خدیجه(س) اسلام آورد و ثروت سرشار او، تماماً در اختیار اهداف عالی اسلام قرار گرفت. حالا، خدیجه(س)، نخستین بانوی انقلابی شده‌بود که آینده بشریت را دگرگون می‌کرد.



همگام با پیامبرخدا(ص) در سختی‌ها
با آشکار شدن دعوت پیامبراسلام(ص)، رفتار مشرکان سرسخت مکه با ایشان تغییر کرد. سخت‌گیری بر رسول‌خدا(ص)، هر روز بیشتر می‌شد و طبعاً، افراد خانواده ایشان نیز، از این سخت‌گیری مصون نبودند. «ابولهب»، عموی پیامبراکرم(ص)، که در همسایگی ایشان زندگی می‌کرد، در آزار رسول‌خدا(ص) و خانواده‌اش، گوی سبقت را از دیگر مشرکان ربوده بود. در آن شرایط سخت، رنج تنهایی رسول مهربانی‌ها، با همدلی و همراهی بانوی بزرگواری همچون خدیجه(س) التیام می‌یافت. او از فقر و محنتی که به واسطه صرف ثروت و مکنتش در راه دعوت الهی پیامبراسلام(ص) به وجود آمده‌بود، تأثری نداشت. با هجرت گروهی از مسلمانان به حبشه و شکست مشرکان در بازگرداندن آن‌ها، مسلمانان مکه تحت فشاری مضاعف قرار گرفتند. در همین راستا، تحریم اقتصادی رسول‌خدا(ص) و یارانش، برای وادار کردنشان  به تسلیم، در دستور کار مشرکان مکه قرار گرفت. «یعقوبی» در جلد نخست کتاب «تاریخ» خود می‌نویسد:«نامه‌ای ستمگرانه را نوشتند که با احدی از بنی‌هاشم خرید و فروش نکنند.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار