شهدای ایران shohadayeiran.com

دفاع مقدس ریشه در باور‌های عاشورایی ملت ایران داشت. رزمنده‌ای که اسلحه به دست می‌گرفت و قدم در میدان جهاد می‌گذاشت، رزم خود را در تداوم کربلای حسینی می‌دید و سعی می‌کرد شبیه‌ترین افراد به اصحاب عاشورایی امام حسین (ع) باشد
شهدای ایران:دفاع مقدس ریشه در باور‌های عاشورایی ملت ایران داشت. رزمنده‌ای که اسلحه به دست می‌گرفت و قدم در میدان جهاد می‌گذاشت، رزم خود را در تداوم کربلای حسینی می‌دید و سعی می‌کرد شبیه‌ترین افراد به اصحاب عاشورایی امام حسین (ع) باشد. از همین روست که از نام واحد‌های نظامی همانند تیپ‌ها و لشکر‌ها گرفته تا نام عملیات مختلف، از اسامی مقدس و عاشورایی استفاده شد و نماد‌های مذهبی در جای جای جبهه‌ها دیده می‌شدند. محرم در جبهه و تأثیر مادی و معنوی آن روی رزمنده‌ها، موضوع گفت‌وگوی ما با عبدالمحمود محمودی از رزمندگان و راویان دفاع مقدس است.


اصحاب عاشورایی امام خمینی حماسه کربلا را تکرار کردند


شهید آوینی جمله‌ای دارد به این مضمون که «ما را اگر می‌خواهی بشناسی داستان کربلا را بخوان» این «ما» همان رزمندگان دفاع مقدس هستند. تعریف شما از این جمله چیست؟
شک نکنید آن چیزی که شاکله و شالوده دفاع مقدس را تشکیل می‌داد فرهنگ عاشورایی بود و آن چیزی که ما را در این آوردگاه تاریخی به پیروزی رساند تأسی به همین فرهنگ بود. اصلاً انقلاب ما در تداوم عاشورا بود و آنطور که باور داریم، انقلاب اسلامی ایران ریشه در عاشورای سال ۶۱ هجری دارد و باید پرچم آن به صاحب اصلی‌اش که حضرت ولی عصر (عج) است، تحویل داده شود. به همین دلیل است که می‌بینیم در طول دفاع مقدس، باور‌های عاشورایی خودش را به اشکال مختلف نشان می‌دهد. مثل نام لشکر‌ها یا گردان‌ها یا همین موسیقی (مداحی) که در آن دوران باب بود همه رنگ و بوی عاشورایی دارد. من یادم است وقتی از پادگان ۱۵ خرداد اصفهان به جبهه اعزام می‌شدیم، یکی از بچه‌ها شروع کرد نوحه «کربلا کربلا ما داریم می‌آییم» را با صدای بلند خواند و باقی بچه‌ها همراهی‌اش کردند. این نوحه یک شعار بود که خیلی حرف‌ها در خودش داشت. معتقد بودیم راه ما به کربلا ختم می‌شود و می‌رویم که در یک رزم عاشورایی، به فرمان حسین زمان که حضرت امام بود در برابر یزدی‌های زمان که صدام و حامیانش بودند، حاضر شویم و در جنگ حق و باطل شرکت کنیم.

اشاره خوبی به نام واحد‌های نظامی در جبهه‌ها کردید، فرهنگ عاشورا خودش را در قالب همین نام‌ها در جبهه‌ها نشان می‌داد. نمونه بارزش لشکر شما اصفهانی‌ها که لشکر امام حسین (ع) نام داشت.
بله، همین طور است. ببینید سه تیپ اولیه‌ای که سپاه تشکل داد تیپ امام حسین (ع)، تیپ کربلا و تیپ عاشورا بود. (بعد هم که تیپ نجف تشکیل شد) این سه تیپ اولیه هر سه نامشان را از سیدالشهدا (ع) و عاشورا و کربلا گرفته‌اند. این نامگذاری همه چیز را بیان می‌کند. دیگر یگان‌ها هم در میان اسامی مقدس ائمه و معصومین و دیگر باور‌های دینی و مذهبی، همچنان از اسامی رایج در فرهنگ عاشورا بهره‌ها می‌بردند. از نام عملیات کربلای یک تا ۱۰ گرفته تا شعار‌هایی که در سطح جبهه مطرح می‌شد، یا حتی کد و رمز بیسیم‌ها، رمز عملیات‌ها و... همگی دلدادگی رزمندگان به فرهنگ عاشورایی را نشان می‌داد. موضوعی را اینجا مطرح کنم. در اولین ماه‌های دفاع مقدس، چون تفکر لیبرالی از سوی بنی‌صدر سعی می‌کرد باور‌های خود را به جبهه‌ها منتقل کند، می‌بینیم که هنوز فرهنگ عاشورایی نتوانسته خودش را در قالب نام‌ها و نشانه‌ها در سطح جبهه‌ها مطرح کند، اما بعد از رفتن بنی‌صدر و وقتی اداره جنگ به دست خود مردم افتاد، این مردم می‌آیند فرهنگی را که در آن رشد کرده و بزرگ شده‌اند به سطح جبهه‌ها می‌کشانند. از همان نامگذاری تیپ‌ها گرفته تا نام عملیات‌ها، شعارها، مداحی‌ها و... بنابراین اصل تأسی جبهه‌ها به فرهنگ عاشورایی ریشه در باور همان مردم و رزمندگانی دارد که بازیگر اصلی جبهه‌ها هستند و طبق باور‌های خود اسلحه به دست می‌گیرند و رنگ و روی جنگ را به همان شکلی درمی‌آورند که در آموزه‌های دینی و مذهبی‌شان آموخته‌اند. از همین جاست که داستان کربلا بار‌ها توسط اصحاب عاشورایی امام خمینی در جبهه‌ها تکرار می‌شود.

وقتی به تاریخ انقلاب نگاه می‌کنیم، می‌بینیم هیئت‌های مذهبی در روند پیروزی انقلاب تأثیر بسزایی داشتند. مردم پای همین منبر‌ها بیشتر در جریان نهضت حضرت امام قرار می‌گرفتند. هیئت‌های مذهبی چنین نقشی را در دفاع مقدس هم ایفا کردند؟
نکته جالبی را به شما بگویم. در لشکر امام حسین (ع) هر گردانی یک هیئت داشت. حتی گردان بهداری لشکر هم برای خودش یک هیئت داشت و عزاداری آقا امام حسین (ع) و دیگر مناسبت‌های خاص را در همین هیئت‌ها برگزار می‌کردند. مثلاً گردان یازهرا (س) هیئت پرشوری داشت، این هیئت را تا بعد از دفاع مقدس و همین الان هم ادامه دادند و اکنون هیئت گردان یا زهرا (س) با نام هیئت رزمندگان اسلام به کار خودش ادامه می‌دهد، یعنی شالوده هیئت رزمندگان که بعد از جنگ ایجاد شد، هیئت گردان یازهرا (س) در دفاع مقدس بود. حالا موضوع را از همان جایی که شما اشاره کردید بررسی کنیم؛ در تاریخ انقلاب می‌بینیم که حزب مؤتلفه اسلامی از ائتلاف هیئت‌های مذهبی تشکیل می‌شود. در دیگر مسائل و موضوعات نیز این هیئت‌ها هستند که پایگاه اصلی انقلاب می‌شوند و پای منبر آن‌ها روشنگری‌ها رخ می‌دهد. مردم ساماندهی و وارد عرصه مبارزه می‌شوند. همین روند بعد از پیروزی انقلاب و شروع جنگ تحمیلی ادامه می‌یابد. خاستگاه بسیج از کجا بود؟ در مساجد و هیئت‌های مذهبی است که اولین پایگاه‌ها تشکیل می‌شود و به همین ترتیب خط سرخی که در جبهه‌ها شکل می‌گیرد یک سرش در مساجد و تکایاست و باور‌های عاشورایی که مردم را پای کار انقلاب و جنگ می‌کشاند.


اصحاب عاشورایی امام خمینی حماسه کربلا را تکرار کردند


غیر از نماد‌هایی مثل شعار‌ها و پرچم‌ها و نام عملیات و یگان‌ها و... در واکاوی خاطرات جنگ هم می‌بینیم که باور‌های عاشورایی در بسیاری از حوادث مختلف خودش را نشان می‌دهد. اگر می‌شود یک مصداق بارز این رخداد‌ها را بیان کنید.
روایتی بین بچه‌های رزمنده اصفهان مشهور است که مربوط به بعد از شهادت حاج حسین خرازی فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین (ع) می‌شود. بعد از شهادت حاج حسین، پیکر ایشان را به مسجد شهرک دارخوین می‌آورند تا بچه‌ها با ایشان خداحافظی کنند، شهید تورجی‌زاده را که مداح و فرمانده گردان یازهرا (س) بود می‌آورند بالای پیکر ایشان که مداحی و سخنرانی کند. ایشان در همان مراسم که فیلمش هم موجود است می‌گوید: یک بار عصر پنج‌شنبه‌ای بود که حاج حسین من را از پشت بیسیم خواند (حالا این عنوان عینش اینطور می‌شود که حاج حسین آقا دلش گیر کرده یا کار در جایی گیر کرده و خواسته که تورجی‌زاده برایش روضه بخواند) شهید تورجی‌زاده در ادامه می‌گوید: من فقط دو بیت خواندم که از پشت بیسیم گفتند دیگر نخوان! همین دو بیت کار خودش را کرده است. گفتم من فقط دو بیت خواندم و تازه می‌خواستم به اصل روضه‌ام ورود کنم، ولی آن طرف گفتند همین دو بیت اشک حاج حسین را درآورده و ما نمی‌خواهیم بچه‌ها در چنین موقعیتی گریه فرمانده لشکر را ببینند. نظیر همین اتفاق را من در جبهه کردستان (بعد از پایان جنگ تحمیلی کردستان همچنان درگیر ضد انقلاب بود) شاهد بودم. آنجا از پشت بیسیم اعلام کردند یکی از فرماندهان گردان از مداحی که در مقر ما بود درخواست کرده است برایش مداحی کند. ایشان گفته بود اگر می‌شود از طریق همان بیسیم فقط یک بیت روضه برایش خوانده شود. مداح هم حرفش را گوش کرد و فقط یک بیت خواند: «مادر آب کجایی که پسرت آب نخورد/ پدر خاک کجایی که پسرت خاک نشد» توسل به آقا امام حسین و تأسی به فرهنگ عاشورایی را در جای جای جبهه‌ها و در خاطرات بسیاری از رزمنده‌ها می‌بینیم. یادم است یک جایی پرچم برای راه‌اندازی هیئت نداشتیم، یکی از بچه‌ها چفیه‌اش را روی چوبی گذاشت و به عنوان پرچم از آن استفاده کرد و بعد کم‌کم باقی بچه‌ها جمع شدند و عزاداری پرشوری راه افتاد.

در صحبت‌هایتان اشاره‌ای به ارادت حاج حسین خرازی به روضه خوانی مداحان کردید، نقش فرماندهان در برگزاری مراسم عزاداری محرم در فضای جبهه‌ها چه بود؟
از خود شهید حاج حسین خرازی شروع کنم که یکی از متولیان اصلی برگزاری مراسم ماه محرم در مقر‌های عقبه لشکر بود. چون می‌دانید که بچه‌های خط مقدم به واسطه خطرات موجود در آنجا نمی‌توانستند به صورت گروهی مراسم برگزار کنند، مراسم عزاداری بیشتر در عقبه‌ها برگزار می‌شد. از شهید خرازی روایت می‌شود که در مراسم ماه محرم مثل یک متولی یا حتی خادم‌الحسین نقش‌آفرینی می‌کرد. جالب است بدانید ایشان در دوران نوجوانی در مساجد تکبیر می‌گفت. یک بار در نماز جماعتی که قبل یا بعد از مراسم عزاداری برگزار شده بود، خودش بلندگو را به دست می‌گیرد و مکبری می‌کند. غیر از ایشان، دیگر فرماندهان هم خودشان متولی برگزاری مراسم می‌شدند. اینطور هم نبود که بالای مجلس بنشینند، من شاهد بودم که فرمانده گردانمان دم در مراسم ماه محرم می‌ایستاد و مثل یک خادم‌الحسین (ع) به رزمنده‌هایی که وارد هیئت می‌شدند خوشامد و تهنیت می‌گفت. فرماندهان در دفاع مقدس الگوی رزمنده‌ها بودند و این الگو را در مراسم ماه محرم به بهترین شکل ایفا می‌کردند.

*علیرضا محمدی/جوان آنلاین
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار