شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۲۱۵۱۱۳
تاریخ انتشار: ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۵:۵۳
اتفاقات رخ داده در تاریخ انقلاب اسلامی، نشان از آن دارد که اتفاقاً برعکس ادعای ظریف، میدان، پشتوانه‌ای برای هیئت‌های مذاکره کننده جمهوری اسلامی ایران بوده است تا در مذاکرات دست برتر را داشته باشند.
کدام جریان همواره «میدان» را قربانی «دیپلماسی» بی‌حاصل خود کرده است؟
به گزارش شهدای ایران،جواد ظریف در فایل صوتی افشا شده‌ای که اخیراً از وی منتشر شده، با تخریب و انتقاد از قدرت نظامی کشور، از اینکه در جمهوری اسلامی ایران «دیپلماسی» متأثر از قدرت نظامی کشور است، ابراز ناراحتی کرده است.

در نظر ظریف که ادعای دیپلمات بودن دارد و از سوی اصلاح‌طلبان سردار دیپلماسی لقب گرفته، قدرت نظامی کشور در میدان، مخل و مانع دیپلماسی است. این درحالی است که اتفاقات رخ داده در تاریخ انقلاب اسلامی، نشان از آن دارد که اتفاقاً برعکس ادعای ظریف، میدان، پشتوانه‌ای برای هیئت‌های مذاکره کننده جمهوری اسلامی ایران بوده است تا در مذاکرات دست برتر را داشته باشند.

مذاکرات برای پایان جنگ تحمیلی

پس از آزاد سازی خرمشهر از تصرف ارتش بعث عراق، مرحوم هاشمی رفسنجانی به‌عنوان فرمانده جنگ و حسن روحانی به ‌عنوان رئیس کمیسیون دفاع، به دنبال راه حلی بودند تا هرچه سریع‌تر به جنگ پایان دهند.

درحالی که هدف فرماندهان نظامی کشور طراحی سلسله عملیات‌هایی بود که نتیجه جنگ را به نفع ایران رقم بزنند، مسئولین سیاسی کشور به رهبری مرحوم هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی با علم کردن شعار جنگ جنگ تا یک پیروزی، به دنبال دستیابی به برگه برنده‌ای بودند تا دست پر به مذاکره در مجامع بین‌المللی بروند؛ و این برگ برنده نیز یک عملیات پیروزمندانه در میدان جنگ بود.

ماجرای مک ‌فارلین

جدای از ابعاد پنهانی که ماجرای مک فارلین داشت و پرداختن به آن در این گزارش نمی‌گنجد، در این مورد نیز، این اقدامات میدانی بود که به کمک دیپلماسی آمده و باعث شد تا ایالات متحده آمریکا تن به مذاکره با جمهوری اسلامی ایران بدهد.

به طور کلی ماجرای مک فارلین از این قرار بود که پس از گروگان گیری نیروهای آمریکایی توسط نیروهای مقاومت لبنان، ریگان رئیس جمهور وقت ایالات متحده حاضر شد تا در ازای فروش سلاح از جمله موشک تاو به جمهوری اسلامی ایران، نیروهای لبنانی نیز گروگان‌‎های آمریکایی را آزاد کنند. گرچه مذاکرات مخفیانه مقامات سیاسی ایران و آمریکا با مخالفت امام خمینی(ره) ناکام ماند، اما این مذاکرات از آن جهت که قرار بود در بحبوحه تحریم تسلیحاتی ایران، مقداری سلاح برای ایران به ارمغان بیاورد، دارای اهمیت بالایی است.

نکته جالب توجه موضوع این است که کسی که از سوی مرحوم هاشمی، رئیس وقت مجلس و رئیس اداره جنگ برای مذاکره با آمریکایی‌ها انتخاب شد، حسن روحانی رئیس وقت کمیسیون سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی بود و از آنجایی که جواد ظریف در صوت منتشر شده اخیر، اعلام می‌کند که از همان سالهای ابتدایی انقلاب همراه با حسن روحانی بوده است، احتمالا قرار بر این بوده که در مذاکرات مک فارلین نیز تحت مسئولیت روحانی حضور داشته باشد.

هزینه‌ای دیپلماسی روی دست کشور گذاشت

البته در طول تاریخ انقلاب اسلامی، مقاطعی نیز بوده است که همفکران ظریف، با مقابل هم قرار دادن «میدان» و «دیپلماسی»، خسارات سنگینی را به کشور وارد کرده‌اند. یکی از این مقاطع، ماجراهای کردستان است.

‌ماجرای کردستان درست از شب پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شد، به بحران بدل شد و تا شهریور ماه ۶۴ ادامه پیدا کرد. هفت سال طول کشید تا چالشی که می‌شد ظرف چند ماه حل و فصل شود، با اقدامات دولت موقت، به‌عنوان یک بحران و جنگی خانمان سوز به اتمام برسد.

‌تفکر دولت موقت که وظیفه داشت به‌عنوان دولت مرکزی به اتفاقات کردستان خاتمه دهد، این بود که بدون درگیری و از طریق مذاکره و مسامحه کار را پیش ببرد و از همین رو حضور نیروهای نظامی در منطقه را مانع کار می‌دانست و دستور به خروج سپاه پاسداران از منطقه را داد. نتیجه این طرز تفکر آن شد که مناطق غرب کشور، از جمله سنندج، یکی پس از دیگری به اشغال ضدانقلاب در آمد.

بر فرض صحت ادعای ظریف مبنی بر غلبه «میدان» بر «دیپلماسی» در نگاه جمهوری اسلامی، باید نظام حق داد که با توجه به کسب تجربه‌هایی مثل ماجرای کردستان، به «دیپلماسی» صرف تکیه نداشته باشد.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار