شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۲۱۳۹۶۷
تاریخ انتشار: ۲۸ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۱:۵۸
یادگاران یادگار حضرت امام، می دانند چه رسالت عظیم و سختی برای ترویج تفکرات ناب و اصیل امام به عهده دارند؛ آنها حتما می دانند بودجه بیت المال برای نگه داشتن یاد امام است.
 شهدای ایران:وقتی خمینی کبیر قدس الله نفسه الزکیه، قیام بزرگش علیه طاغوت زمان را شروع کرد. بسیاری از یاران در کنار او بودند، در آن روزهای بسیار سخت و طاقت فرسا که اختناق و فشار ساواک ستم کار بر مردم عزیز روز افزون بود، فرزندان امام در کنار او جانانه نبرد کردند و مصداق «جاهدوا باموالهم و انفسم» شدند. آنروز نه خبر از کف و هورا برای آن یادگاران بود و نه خبر از بودجه های هنگفت برای تنظیم آثار. آن روزها یادگاران امام مصمم به انجام انقلاب اسلامی بودند.


رنج پدری که دیده نشد!

در تمام لحظات و سختی ها آن فرزندان رشید، خود را سپر بلای پدر می کردند. روزها گذشت، یکی از یادگاران قبل از انقلاب عظیم اسلامی بصورت مشکوک از دنیا رفت. یادگار دیگر، «حاج سید احمد خمینی» اعلی الله مقامه، هم سعی می کرد مانند گذشته در کنار خمینی کبیر باشد و هم جای خالی «مجتهد شهید» برای امام را پر کند. روز های پر تلاطم و التهاب و اضطراب یکی بعد از دیگری فرا می رسید و یادگار امام، به چشم خود مشکلات و مصیبت ها را می دید، مشکل خیانت و رذالت دشمنان و مشکل کمبود امکانات و منابع، امَّا هیچیک از آنها کاسه صبر آن یادگار بزرگ را لبریز نکرد.

 او که در زمان حیاتِ بنیانگذار کبیر زحمات فراوان کشیده بود، بعد از انقلاب هیچ گاه به فکر سهم خواهی از انقلاب و مردم نبود. نه بودجه ای از بیت المال دریافت می کرد و نه بخاطر نام پدر، برای خود جایگاه و منصبی درست کرده بود. او حتَّی بعد از پدر هم بر عهد دیرین خود با خدای متعال در جهاد و دفاع از انقلاب عظیم اسلامی و تبعیَّت محض از ولایت فقیه زمان استوار بود. او با امانت داری خود، انقلاب را از یک مرحله بسیار حسَّاس و خطرناک عبور داد و با تبعیَّت خود از ولیِّ فقیه زمان، به همگان درس ولایت مداری و انقلابی بودن داد.

امَّا در برحه ای از تاریخ«حاج سید احمد خمینی» صبور و بصیر، دچار یک رنج عظیم شد.رنج عظیمی که خون دل شد و در «رنج نامه» ای خروش یافت. این رنج، نه از ناحیه دشمنان انقلاب و نه از ناحیه منافقین، بلکه از ناحیه دوستان قدیمی، از کسانی که روزی به آنها عشق می ورزید، از ناحیه نزدیک ترین افراد به امام پدید آمد. رنج یادگار امام، آن انقلابی اصیل و استوار، و آن مجاهد دلیر برای آیندگان بسیار تلخ ولی آموزنده است. شاید همه فرزندان انقلاب از آن چراغ پر نوری فراهم کنند تا در ظلمت های راه سخت ِ استواری گُم نشوند.

در آن رنج نامه، حضرت یادگار امام در اخلاص و شجاعت وصف ناشدنی، «آیت الله منتظری» را خطاب قرار می دهند ، از خیانت لیبرال ها و مناقین می گویند، و از «التقاط های فکری جناب منتظری». ایشان اشتباهات خطرناک فکری در مورد قضیه «فدک»، «کتاب شهید جاوید»، نامه به امام در حمایت از منافقین ..را گوشزد می کند. همچون دیگر یاران مخلص و انقلابی از «منتظری» می خواهد که از القائات شیطانی عدول کند.

روح لطیف و استوار یادگار امام از «منتظری» می خواهد که عاقلانه رفتار کند و به خط امام باز گردد. فساد و تباهی مهدی هاشمی و دار دسته اش و همچنین نزدیکان فاسد را به جناب منتظری متذکر می شوند. اشتباهات متعدد و مرگبار منتظری در دفاع از «مهدی هاشمی» و لحن زشت و بی ادبانه او به حضرت امام را یاد آوری می کنند.

رنج پدری که دیده نشد!

حضرت یادگار امام که لحن مودبانه و قاطع خود را هیچ گاه تا پایان کنار نمی گذارد. با اخلاصی مثال زدنی «منتظری » را نصیحت می کند با ذکر اسناد متعدد اشتباهات فاحش و ویرانگر «منتظری» در قضیه «مهدی هاشمی» و برخود با انقلاب و نیرو های انقلابی را تذکار می دهند و از او می خواهد که از اشتباهات گذشته درس بگیرد و به دامان انقلاب عظیم و خط امام بازگردد.

«حاج سید احمد» عزیز ، «منتظری» را ساده اندیش می دانند و متذکر می شوند که حضرت امام همیشه مدافع «حزب الله عزیز» و حامی مردم بودند. ایشان «منتظری و تفکِّر» او را یک نگاه غیر واقع بینانه به قضایا و صرفا برای بازار گرمی و خوش تاریخ شدن می داند. از نگاه ایشان باید در میدان عمل بود و مشکلات را با تمام وجود لمس کرد و با اقدامات درست به فکر اصلاح بود.

آن مجاهد بزرگ خیلی زود از کنار ما رفت. و این ایام که سالگرد عروج ملکوتی آن یار عزیز امام و رهبری است.انقلابی شجاع و با اخلاصی با اینکه در به ثمر نشستن انقلاب و بقای آن بسیار زحمت کشیده بود ولی همیشه تمام آبروی خود را مدیون نام «خمینی کبیر» می دانست و هیچ گاه از مجاهدت ها و نام پدر برای خود از دنیا چیزی دست و پا نکرد.«حاج سید احمد عزیز» یک تفکر ناب از خط اصیل امام بود. بغض فروخته او در اعتراض به «منتظری» و بیت لیبرال پرورش هنوز هم به گوش جان حقیقت جویان می رسد. امروز ما هستیم و آن خون دل یادگار امام، امروز تمام مسؤولان نظام مخصوصا فرزندان آن یادگار عزیز مخاطب ِ آن پیام های ارزشمند و راهگشاه هستند.

رنج پدری که دیده نشد!

 هرچند «منتظری» بعد از رنجنامه تا پایان عمرش به زبان و رفتار نشان داد که نصیحت های برادرانه آن انقلابی اصیل را نپذیرفته است و همچنان اصرار داشت که بین خود و راه خمینی کبیر فاصله بگذارد و بیت او طنین انداز صدای منافقین و لیبرال ها باشد؛ امَّا آیا مسؤولان و فرزندان آن یار سفر کرده هم می خواهند آن رنج ها را نادیده بی انگارند؟ آیا قرار است «فرزند امام» مظلوم بماند؟ یا قرار است خون زلال و پر اخلاص آن مجاهد استوار در رگ های فرزندان ایشان نیز متجلِّی گردد؟ ایشان با اینکه کوهی از صبر و استقامت بود، امَّا هیچ گاه گستاخی به خمینی کبیر و راه اصیل انقلاب را برنتافت، پس ما چگونه قرار است با گستاخی های «لیبرال های منتظری چی» کنار بیاییم؟ وقتی حضرت یادگارِ امام از قول بنیانگذار کبیر انقلاب هشدار می دهند «الله الله در انتخاب اصحاب خود» آیا خطاب صرفا به شخص منتظری بوده یا ناظر به تمام مسئولین و فرزندان دیروز و امروز انقلاب است؟

یادگاران یادگار حضرت امام، حتما می دانند که چه رسالت عظیم و سختی برای ترویج تفکرات ناب و اصیل خط امام به عهده دارند. آنها حتما می دانند که بودجه بیت المال برای نگه داشتن یاد امام است و صدای پر از آه و اندوه «حاج سید احمد آقا» در گوش فرزندان امروز طنین انداز است و جامعه از آنها انتظار ادامه راه پدر را دارد و حتما این گونه خواهد شد.

*جعفر بحرینی محقق و پژوهشگر حوزه علمیه قم
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار