شهدای ایران shohadayeiran.com

به گزارش شهدای ایران؛ حسین شمسیان امروز پنج شنبه 30/8/92 طی یادداتشی در روزنامه کیهان نوشت: حادثه خونبار روز سه‌شنبه لبنان و حمله وحشیانه تروریست‌ها به سفارت کشورمان که به شهادت و مجروح شدن عده‌ای بی‌گناه منجر شد، حادثه‌ای مهم و هدفمند بود که به نظر می‌رسد جنس آن با دیگر حوادث مشابه و عملیات وحشیانه‌ گروه‌های سلفی و تکفیری متفاوت بود و حاوی رفتار و پیام خاصی از سوی عاملان و آمران آن بود. برای اثبات این تفاوت لازم است حادثه از زوایای مختلف و نیز زمان و مکان آن مورد تحلیل قرار گیرد. برخی از این تحلیل‌ها عبارتند از:

1- در ابتدا باید به این نکته توجه کرد که انفجارهای روز سه‌شنبه، حمله به سفارت ایران در لبنان بود نه یک بمب‌گذاری در یکی از محلات شیعه‌نشین لبنان. عامل اول با موتورسیکلت به در ورودی سفارت حمله می‌کند تا راه را برای خودروی حامل بمب باز کند خودروی حامل بمب به قصد ورود به سفارت حرکت می‌کند اما پیش از رسیدن به مقصد باهوشیاری نیروهای امنیتی متوقف و همان جا منفجر می‌شود. پس حادثه حساب‌شده و به قصد سفارت ایران بوده است نه یک انفجار اتفاقی!

2- اما چرا سفارت ایران؟! بر کسی پوشیده نیست که حمایت همه‌جانبه ایران از محور مقاومت، سال‌هاست که خواب راحت را از چشم رژیم جعلی اسرائیل ربوده و هیمنه پوشالی و شعار دروغین شکست‌ناپذیری آن را باطل کرده است. جنگهای 33 روزه، 22 روزه و 8 روزه همگی با سرافکندگی و ذلت اسرائیل غاصب به پایان رسید و مقاومت به الگویی فراگیر و اثربخش تبدیل شد. این امر برای آنها گران آمد و البته ایران مقتدر را عامل اصلی آن می‌دانند. حضور مقتدرانه «سیدحسن نصرالله» در ایام محرم‌الحرام در منطقه ضاحیه و سپس در مراسم روز عاشورا و ناکام ماندن طرح ترور وی و نیز تحقیر سیستم جاسوسی و راداری اسرائیل توسط نیروهای حزب‌الله در همین روزها - که روزنامه‌های اسرائیلی به آن اعتراف کردند- آنها را به این جمع‌بندی رساند که به نحوی به فکر بازسازی چهره مخدوش و آبروی از دست رفته‌شان بیفتند.

3- کمی آن سوتر در سوریه، اتفاقاتی در شرف رخ دادن است که سرمایه‌گذاری آمریکا و اسرائیل را در معرض نابودی قرار داده است. پیشرفتهای اخیر ارتش سوریه و سرکوب شورشیان و سلفی‌ها و تروریست‌های اعزامی به سوریه، سبب تحقیر چندباره آمریکا و البته به هم خوردن توطئه شوم آنها در جنگ افروزی در منطقه شده است. این موفقیت‌‌ها از یک سو تروریست‌های ضد سوری را دچار از هم پاشیدگی کرده و از دیگر سو سبب کاهش حمایت‌های غرب - به دلیل بی‌فایده دانستن ادامه نبرد- و در نتیجه سرخوردگی شدید گروه‌های معارض و شورشی شده است. اما چه کسی است که نداند حمایت‌های بین‌المللی ایران مهم‌ترین عامل بازگشت تدریجی آرامش به سوریه است؟ پس اگر نمی‌توان در جبهه نبرد، پیروز میدان بود می‌توان با انفجار کور، رعب و وحشت را به لبنان آورد و به اصطلاح به ایران هشدار داد!

4- افزون بر موارد فوق، غرب در تلاش برای برگزاری کنفرانس ژنو 2 البته بدون حضور ایران و با تحمیل خواسته‌های خود از زبان گروه‌های معارض است. امری که تاکنون با همه تلاش آنها بی‌نتیجه مانده است و ایران مانع اصلی برای تحمیل نظرات گروه‌های افراطی در ژنو 2 شده است در کنار آن افزایش اقتدار حزب‌الله و مشاهده علایمی در سپهر سیاسی لبنان به نفع حزب‌الله هم نکته دیگری است که نباید از نظر دور داشت. این 2 عامل را می‌توان عوامل دیپلماتیک این عملیات وحشیانه نامید و در کنار عوامل نظامی پیش گفته مورد عنایت قرار داد. امری که به لحاظ زمانی قابل توجه و بررسی ویژه است.

5- اما به نظر می‌رسد باید یک عامل دیپلماتیک دیگر را، کیلومترها آن سوتر از لبنان در این انفجار دخیل بدانیم. عصر روز انفجار، تیم مذاکره‌کننده ایرانی برای ادامه گفت‌وگوهای خود با گروه 1+5 در موضوع هسته‌ای، تهران را به مقصد ژنو ترک کرد. اینکه این مذاکرات با آن عملیات تروریستی چه ارتباطی می‌تواند داشته باشد را باید در سوابق تاریخی جست‌وجو کنیم. در سال 1972، آمریکا تلاش زیادی برای وادار کردن ویتنام به حضور در پای میز مذاکره و دادن امتیاز به این کشور و عقب‌نشینی از مواضع خود، به کار گرفت. اما مقاومت ویتنام سبب اتخاذ روش دیگری از سوی آمریکایی‌ها شد. در آن سال، نیروی هوایی ایالات متحده یک عملیات محدود هوایی موسوم به «خط نگهدار2» را بر فراز آسمان ویتنام آغاز کرد. طرح عملیات با شخص رئیس‌جمهور وقت آمریکا- نیکسون- مطرح و مقرر شد این عملیات بسیار سریع و پرحجم و طی 72 ساعت انجام شود. آنها 129 فروند هواپیمای پیشرفته و غول‌پیکر B52 را راهی آسمان هانوی- پایتخت ویتنام- کردند و تمامی زیرساخت‌های هانوی را ویران کردند. هر چند این عملیات برای 3 روز طراحی شده بود اما با ساقط شدن 11 هواپیمای پیشرفته آمریکایی توسط ویتنامی‌ها و با هدف حفظ اعتبار آمریکا تا 11 روز ادامه پیدا کرد! و البته فرجام جنگ ویتنام بر کسی پوشیده نیست. اکنون مذاکرات دیگری در حال برگزاری است. آمریکا و متحدانش توان تحمیل نظرات ظالمانه خود به مردم ایران را ندارند و به گفته رهبر معظم انقلاب در بیانات حکیمانه و پرصلابت دیروزشان در جمع ده‌ها هزار تن از فرماندهان بسیج «ایران به هیچ‌وجه تسلیم فشار نمی‌شود و از حقوق خود یک قدم هم عقب نمی‌نشیند.» ضمن آن که ایران هم به هیچ‌وجه و در هیچ امری با ویتنام سال 1972 قابل قیاس نیست. اما منطق سردمداران کاخ‌سفید همان منطق غیرانسانی و ظالمانه است. تحریم‌های اقتصادی و صنعتی هم در عزم و اراده ما در مستقل و سربلند ماندنمان تاثیری نداشته است. آنها برگ دیگری برای رو کردن ندارند و ما به فضل خدا پیچ تاریخی را پشت سر خواهیم گذاشت. پس باید به شیوه دیگری به زعم خودشان ما را بترسانند و وادار به تسلیم کنند. حمله مستقیم به ایران چیزی است که به رغم همه رجزخوانی‌هایشان هرگز فکر عملیاتی شدن آن هم به مخیله‌شان خطور نخواهد کرد. چرا که می‌دانند در صورت کوچک‌ترین اقدامی، اسرائیل در چند دقیقه زیر صاعقه موشکهای ایرانی از نفس می‌افتد و باز هم به قول حضرت آقا، در صورت حماقت آنان، تل‌آویو و حیفا با خاک یکسان خواهد شد. پس به خیال خام خود حمله وحشیانه و کور به سفارت ما در لبنان را وسیله‌ای برای ترساندن ملت ایران و تیم مذاکره‌کننده‌اش قرار داده تا بتوانند در سر میز مذاکره امتیازی بگیرند! خیال باطلی که هرگز محقق نخواهد شد.

بار دیگر عوامل گوناگون موثر بر این عملیات را مرور کنیم: حضور مقتدرانه سیدحسن نصرالله و تحقیر اسرائیل، موفقیت‌های ارتش سوریه در سرکوب گروه‌های شورشی، ناکامی در برگزاری ژنو2، عجز از تحمیل خواسته‌های شورشیان به مردم سوریه و بالاخره تلاش برای مرعوب کردن ایران در جریان مذاکرات هسته‌ای، مجموعه عوامل موثر بر اثبات این تحمیل است که عملیات تروریستی روز سه‌شنبه لبنان، امری هدفمند و در بردارنده اهداف مهم سیاسی و حاوی پیام غرب برای ایران اسلامی است. با افتخار به فرزندان عزیز کشورمان که در این عملیات وحشیانه به شهادت رسیدند در پاسخ این پیام غرب باید گفت که عهد ما با جانان، ازلی و ابدی است و مردمی که هشت سال به تنهایی با جهان استکبار جنگیدند و از بذل جان و مالشان دریغ نکردند پای همه چیز ایستاده‌اند و با یک انفجار کور در عزمشان خللی پدید نخواهد آمد.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار