شهدای ایران shohadayeiran.com

بیکاری به‌عنوان یک بیماری اقتصادی- اجتماعی عزت‌نفس افراد را درهم می‌شکند و افراد فعال را از لحاظ روانی با مشکل مواجه می‌کند و از این طریق جریان توسعه را عقیم می‌سازد.
برای دیدن تصویر بزرگتر روی تصویر کلیک نمایید

یافته‌ها در ارتباط با میزان استرس جانبازان شاغل، غیر شاغل و حالت اشتغال نشان می‌دهد، تفاوت معناداری بین میزان استرس جانبازان شاغل، حالت اشتغال و بیکار وجود دارد. بررسی میانگین سه گروه نشان می‌دهد، بیشترین میزان استرس در جانبازان بیکار قابل مشاهده است در حالی که کمترین میزان استرس در جانبازان شاغل وجود دارد. بنابراین بیکاری می‌تواند به‌عنوان یکی از عوامل موثر در افزایش استرس جانبازان مطرح گردد.

بیکاری به‌عنوان یک بیماری اقتصادی- اجتماعی عزت‌نفس افراد را درهم می‌شکند و افراد فعال را از لحاظ روانی با مشکل مواجه می‌کند و از این طریق جریان توسعه را عقیم می‌سازد. از سوی دیگر تبعات اجتماعی فراوانی را بر اجتماع تحمیل می‌کند و بر امنیت ملی تأثیر زیادی می‌گذارد. با‌توجه به ضریب بالای امنیت‌زدایی آن، میزان جرم و جنایت و از هم گسیختگی خانواده و طلاق افزایش یافته و میزان محرومیتهای اجتماعی بالا می‌رود. این پدیده، آزادی انسان را محدود و موجب کاهش مهارت، دانش و افزایش آسیبهای روانی و بیماریها و مرگ و میرها و مهم‌تر از همه موجب از‌دست دادن انگیزه و امید به آینده در افراد شده و از این طریق موجبات کاهش مسئولیت پذیری و عدم انعطاف آنها را فراهم می‌نماید و بالاخره بهترین و پرانرژی‌ترین نیروی انسانی و متخصصین جویای کار کشور را جذب کشورهای پیشرفته نموده و به اصطلاح فرار مغزها را تشدید می‌نماید. بارتلی و همکاران(1992) –از روان‌شناسان اروپایی- در این زمینه معتقدند، کار و فعالیت به علت درگیر نمودن جسم و روان فرد و گرفتن قسمت زیادی از ساعات روزانه، می‌تواند یک شیوه درمانی مناسب برای افرادی باشد که توانایی مقابله با استرس را ندارند. در مطالعه‌ ای نشان داده شده که بیش از 9 مورد از عوامل استرس‌زا، جانبازان و خانواده آنها را به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم تهدید می‌كند که یکی از این عوامل نبودن اشتغال است. در نتیجه فراهم نمودن فرصت‌ها و شرایط اشتغال برای آنها می‌تواند افکار منفی و ناراحت کننده ناشی از جنگ را کمتر نماید. در مطالعه‌ اسمیت (1982) مشكلات روانی به‌صورت نسبتاً ثابتی در بازماندگان جنگ در برگیرنده مسائل روان‌شناختی از قبیل، انزوا و تنهایی و جست‌وجوی معنی بوده که این اثرات روانی ناشی از جنگ به شدت عملكرد اجتماعی و شغلی آنها را تحت تاثیر قرار داده و موجب افت این عملكردها شده است. همین ناتوانی درعملكرد اجتماعی و شغلی موجب استرس و انزوای بیشتر در آنها شده است. در تحقیقات دیگری كه اورسانو و روندل و كارپز در زمینه‌ مشكلات روانی و اجتماعی بازماندگان جنگ انجام دادند یافته‌ها نشان داد، مشكلات روانی اكثریت آنها اضطراب، افسردگی و استرسهای روانی بوده كه عملكرد اجتماعی آنها را به‌شدت تحت تأثیر قرار داده به‌صورتی كه برخی از آنها نتوانسته‌اند شغل مناسب و مداومی را داشته باشند و از نظر اقتصادی وابسته به كمكهای دولت بوده‌اند. درحالی‌كه تعدادی از آنها كه توانسته‌اند شغلی برای خود فراهم نمایند، وضعیت روانی بهتری را نسبت به دیگران داشته‌اند.

یافته‌های پژوهشگران ایرانی با یافته‌های پژوهشهای اورسانو و روندل و كارپزهمسو است زیرا نشان داده شد، جانبازانی که پس از جنگ اشتغال خود را حفظ نموده‌اند از سلامت روانی بهتری نسبت به‌جانبازان بیکار برخوردارند. بنابراین اشتغال یک عامل مهم جهت کم کردن مشکلات روانی جانبازان محسوب می‌گردد‌.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار