شهدای ایران shohadayeiran.com

به گزارش سرویس یادداشت پایگاه خبری شهدای ایران؛مرتضي گلپور: محمدجواد ظريف نه تنها پديده كابينه يازدهم است، بلكه يك اتفاق در سطوح عالي مديريتي كشور در سال‌هاي پس از انقلاب محسوب مي‌شود. كابينه روحاني هرچه هم نمي‌داشت، يك ظريف او را بس است.


آنچه از ظريف يك پديده ساخته است، در درجه نخست تلاش‌ها، نشاط و خستگي‌ناپذيري اوست، امري كه حتي كاترين اشتون نيز به آن اشاره كرده‌است. دستاورد ديگر ظريف اين است كه او توانسته‌است فاصله‌هاي مرسوم و موجود ميان مديران و مردم را از ميان بردارد.


او توفيق خود در برداشتن اين حصار‌ها را مديون رسانه‌هاي جديد عصر اطلاعات است. وزير امور خارجه، نه تنها از ظرفيت‌هاي رسانه‌هاي ديجيتال به خوبي استفاده مي‌كند و آن را مي‌شناسد، بلكه توانسته‌است خود را به عنوان يك رسانه مطرح كند.

 اكنون شهروندان ايراني و هر كه به فيس‌بوك دسترسي دارد، مي‌تواند بدون فيلتر، سانسور يا مصلحت‌سنجي‌هاي مرسوم، به اخباري كه وزير امور خارجه منتشر مي‌كند، دسترسي داشته باشد. از آن مهم‌تر، زباني كه او براي بيان اين اخبار و اطلاعات برگزيده‌است، آنچنان بي‌پيرايه و ساده است كه هر خواننده‌اي معناهاي آن را در‌مي‌يابد. همچنان كه فيس‌بوك فرصت ارتباط دو‌سويه‌اي را ميان ظريف و ايرانيان فراهم آورده است، ارتباطي كه نه تنها مردم ديگر نامحرم نيستند، بلكه پيام‌هاي آنان نيز بدون واسطه به نفر اول دستگاه ديپلماسي كشور منتقل مي‌شود.


به عبارت دقيق‌تر، پديدگي ظريف در اين واقعيت نهفته است كه او در رابطه مديران و مردم، معناي جديدي افكنده است. در همه اين سال‌ها اين فاصله‌ها، پرده‌هاي حجابي ميان مردم و مسئولان ايجاد كرده بود، پرده‌هايي كه اين فرصت را براي مصلحت‌سنجان فراهم مي‌كرد تا اخبار را به صورت مديريت شده و دست‌چين شده در اختيار مردم قرار بدهند.


اما ظريف توانست با ابتكار خود، نه تنها اين فاصله را از ميان بردارد، بلكه براي مردم اين امكان را ايجاد كند كه ارتباط دوسويه‌اي با يكي از مهم‌ترين وزيران دولت داشته باشند. افكندن طرح نو، در ساختاري كه نسبت به تازه‌ها و تازگي‌ها حالت دافعه دارد، حضور ظريف در فيس‌بوك، باعث بروز بحث‌هاي زيادي در حاكميت شود. اما پشتكار وزير امور خارجه و ايمان او به راهي كه برگزيد، سبب شد كارشكني‌هاي جدي نتواند او را از راهي كه برگزيده، بازدارد.


ظريف يك مثال از مدير رو به آينده كشور است، مديري كه ذهنش انباشته از علم جهان جديد است، اما دلش از ايمان و اعتقاد مايه مي‌گيرد. او براي عصر جديد خود را آماده كرده است، همچنان كه كوله‌باري از تاريخ و سنت در انبان دارد. ظريف از اقتضائات عصر جديد و فردا آگاه است، همچنان كه با ديروز و سنت‌هاي اصيل پيوندهاي عميقي دارد. ارتباط او با شعراي بزرگ ايراني و شعرهايي كه او گاه از زبان خويش و گاه از زبان همسرش در صفحه فيس‌بوك خود منتشر مي‌كند، نشان از همين ارتباط دارد. همچنان كه در تاريخ فردي او نيز مي‌توان رد پاي جدي عنصر عرفان را به روشني پي‌گرفت، عنصري كه هنوز قدرت براي حركت را در او فراهم مي‌آورد.


توفيق بزرگ ظريف در اين است كه او هنوز يك انقلابي است. اما اين بار به جاي آن‌كه بلندگو به دست بگيرد و در خيابان‌هاي شهرهاي آمريكا خواسته‌هاي همفكران و همراهان خود را مطرح كند، انقلابي در سلوك اجتماعي و سياسي يك مدير سطح عالي كشور ايجاد كرده است. اتفاق بودن ظريف درست از همين انقلابي‌گري جديد او مايه مي‌گيرد. زيرا او همچنان فرزند زمانه خويش است، با اين توضيح كه اقتضائات هر زمان را مي‌داند و مي‌داند كه چگونه مي‌تواند از توسن سركش تغييرات عصر حاضر به نفع خويش بهره گيرد.


محمد جواد ظريف، همچنان كه يك اتفاق و پديده كابينه يازدهم است، يك نماد نيز هست، نماد راه و شيوه‌هاي خاص زندگي كه 18 ميليون ايراني در 24 خرداد آن را تاييد كرده‌اند. اين نماد، به تنهايي خود را در مقابل آن اسطوره زندگي و فكر ايراني قرار دارد كه برخي سعي داشتند در 8 سال گذشته تصوير آن را به جهان مخابره كنند. او و سلوك فكري و اجتماعي  و نگاهش به جهان ديپلماسي، در نقطه مقابل مردي قرار دارد كه نماد يك گروه و يك طرز فكر بود، طرز فكري كه مي‌خواست دائما به گذشته رجوع كند و از خلق آينده و ابزارهاي فناورانه آن نيز عاجز بود. به عبارت دقيق‌تر، ظريف خود نقطه مقابل و نماد جايگزين مردي است كه در صفحه مجازي خود از رفتنش خبر داد. با وجود همه اين‌ها، همچنان يك سوال باقي است و آن اينكه اگر فيس‌بوك نبود، آيا ظريف مي‌توانست يك پديده باشد؟
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار