راس ساعت ۵ خودم را رساندم. آقای محمدی گرم استقبال کردند و گفتند صبح خدمت حضرت آقا بودم. ایشان به من گفتند از مجری برنامه دیروز تقدیر کنید. این انگشتر خودشان را هم دادند که به شما هدیه بدهم.
به گزارش شهدای ایران ، مجری دیدار رهبر انقلاب با دانشجویان در اینستاگرام خود با انتشار تصویری نوشت: فردای دیدار دانشجویی، هنگام نماز ظهر از بیت رهبری تماس گرفتند. فرد پشت خط گفت خودش را مسوول دفتر حسین آقای محمدی معاون سیاسی فرهنگی بیت معرفی کرد و گفت ساعت پنج بیت رهبری باش
پی‌جو شدم که ماجرا چیه؟! با خنده گفتند بیا! به نفعت هست!
راس ساعت ۵ خودم را رساندم. آقای محمدی گرم استقبال کردند و گفتند صبح خدمت حضرت آقا بودم. ایشان به من گفتند از مجری برنامه دیروز تقدیر کنید. این انگشتر خودشان را هم دادند که به شما هدیه بدهم.
انتظارش را نداشتم. چهار ستون بدنم از شدت هیجان و شوق می‌لرزید. بقیه‌ی صحبت‌های جناب محمدی را که با نهایت لطف، به تعریف از اجرا پرداختند را گنگ می‌شنیدم. حواسم جای دیگری بود. . . .
با خودم شعری که در حضور حضرت آقا خواندم زمزمه می‌کردم:
میزبان عشق است و وای از عشق، غوغا می‌کند
هر که مهمان است، بسم الله الرحمن الرحیم
موقع خروج حسین آقای محمدی بهم گفتند: کم پیش می‌آید آقا انگشتر دست‌شون رو به کسی بدهند. قدرش رو بدان!
و من همچنان در عالم و فضای دیگری بودم. . . . . خودم می‌دانم و خودشان!!
پ.ن.م: هر چه بود لطف خدا بود. می‌دانم که در مراسم افطاری دانشجویان با رهبری اجرای فاخر و درخوری نداشتم. ولی از اینکه به لطف خدا و با دعای عزیزانم این اجرا مورد توجه محبوب‌ترین خلق عالم در قلب‌م شد، از اعماق وجود خوشحالم.
پی‌جو شدم که ماجرا چیه؟! با خنده گفتند بیا! به نفعت هست!
راس ساعت ۵ خودم را رساندم. آقای محمدی گرم استقبال کردند و گفتند صبح خدمت حضرت آقا بودم. ایشان به من گفتند از مجری برنامه دیروز تقدیر کنید. این انگشتر خودشان را هم دادند که به شما هدیه بدهم.
انتظارش را نداشتم. چهار ستون بدنم از شدت هیجان و شوق می‌لرزید. بقیه‌ی صحبت‌های جناب محمدی را که با نهایت لطف، به تعریف از اجرا پرداختند را گنگ می‌شنیدم. حواسم جای دیگری بود. . . .
با خودم شعری که در حضور حضرت آقا خواندم زمزمه می‌کردم:
میزبان عشق است و وای از عشق، غوغا می‌کند
هر که مهمان است، بسم الله الرحمن الرحیم
موقع خروج حسین آقای محمدی بهم گفتند: کم پیش می‌آید آقا انگشتر دست‌شون رو به کسی بدهند. قدرش رو بدان!
و من همچنان در عالم و فضای دیگری بودم. . . . . خودم می‌دانم و خودشان!!
پ.ن.م: هر چه بود لطف خدا بود. می‌دانم که در مراسم افطاری دانشجویان با رهبری اجرای فاخر و درخوری نداشتم. ولی از اینکه به لطف خدا و با دعای عزیزانم این اجرا مورد توجه محبوب‌ترین خلق عالم در قلب‌م شد، از اعماق وجود خوشحالم.
پ.ن.م۲: از دوستان عزیز، بااخلاص و انقلابیم در جامعه اسلامی دانشجویان که سهمیه‌ی چندین سال یک‌بار اجرای مراسم را به من پیشنهاد دادند کمال تشکر را دارم. و نیز از مسوولین نهاد رهبری که به این بنده کمترین اعتماد کردند.
پ.ن.م۳: دوست دارم در فرصتی حاشیه‌نگاری این دیدار را بنویسم. خدا کند فرصت‌ش پیش بیاید
#حضرت #آیه_الله #خامنه‌ای
*مشرق
