شهدای ایران shohadayeiran.com

قتل عام فرودگاه نظامی «طبقه» چیز دیگری بود. ۲۰۰ سرباز سوری را برهنه و به صف کردیم، بعد با شلیک مستقیم به پشت سر همه را قتل عام کردیم.
به گزارش شهدای ایران، «در رقه بودم»، داستان «ابو زکریای داعشی» است ‏که دل در گرو «داعش» به امیدزندگی در «جنت» این دنیا به ‏‏«شام» سفر می کند. اما یک سال بعد در می یابد، بهشتی که به دنبال آن بوده، جهنم هولناکی است که باید خیلی زود خود را خطراتش نجات دهد.

پس با جا زدن خود به دامادی که برای آوردن عروس اش راهی روستایی مرزی در شمال سوریه می شود، خود را به مرزهای ترکیه می رساند و از آنجا به تونس باز می گردد.

در بازگشت به تونس با «هادی یحمد»، نویسنده تونسی آشنا می شود که کتابی درباره داعش نوشته بود و حالا درصدد تالیف کتاب دوم بود. ابو زکریای داعشی تصمیم می گیرد، روایت یک ساله خود در جنت این دنیایی داعش را نقل کند. «یحمد» نیز خاطرات ابو زکریا را پس از تنظیم و ویرایش، به صورت کتابی چاپ و منتشر می کند.

در ادامه جوان فریب خورده نحوه سفر از لیبی به ترکیه و در ادامه سوریه را نقل می کند و اززنی به نام «ام مهاجر» یاد می کند که بدون او نمی توانست، پای به سرزمین شام بگذارد.

اولین ضربه را برسر مرزها دریافت، می کند، وقتی داعش هویت اصلی اش را سلب کرده، از وی می خواهد، ضمن به خاک سپردن آن هویت، به هویت نامأنوس جدید خو بگیرد.

«ابو زکریا» در ادامه از تشریفات اداری ورودش به سرزمین شام و پیوستن به داعش و تلاش سرکردگان این گروه بر جذب عناصر انتحاری تا خوشگذارنی سه هفته ای در مناطق تفریحی و سیاحتی شهر «طبقه» به عنوان تدارک برای حمله به «تدمر» و خاطراتش از نبردهای شمال استان حلب و همچنین سقوط تدمر می گوید و اینکه پس از تحویل تدمر به کتیبه های مسئول به سرعت راه رقه را پیش می گیرد.

در رقه از روزهایی که پشت سر گذاشته می گوید، از روابط حاکم بین عناصر داعش و اینکه در این دیدارها متوجه تحول بزرگی در شخصیت دوستان خود می شود، اینکه تبدیل به حیوان های متوحشی شده اند که سرتا پای آنها را غرور و تکبر فرا گرفته است.

و حالا ادامه داستان:

سرانجام تسلیم پافشارها شدم و در دوره های آموزشی نظامی و مذهبی که داعش برای عناصر خود برگزار می کرد، شرکت کردم. در دوره های دینی درس هایی درباره توحید، ایمان، تکفیر، مبارزه با مرتدین، اطاعت از ولی امر و اطاعت ممتنعه یاد دادند. از کلاس ها تا جایی که می توانستم، فرار می کردم، چون اعتقاد داشتم، نیازیی به این آموزش ها ندارم.

یکی از ویژگی های این کلاس ها، بحث و مناقشات شدیدی بود که بین شرکت کنندگان از جمله موضوع تکفیر انجام می شد. مناقشه شدید یکی از دوستان تونسی ام با یک ازبکی که در مدارس وهابی سعودی تحصیل کرده بود، را به یاد می آورم.

دوره پایان یافت. امتحان دادیم و جمعی از ما بیعت گرفتند. هیچ چیز برایم اهمیتی نداشت، فقط می خواستم به رقه و جمع دوستانم بازگردم. پس از پایان دوره شرعی، آموزش نظامی را آغاز کردیم که در یک کارخانه گاز برگزار می شد.

کارخانه در مکانی دور افتاده واقع شده بود و چون از حملات هوایی در امان بود، آموزش ها در سالن بزرگ کارخانه برگزار می شد. در این دوره کار با سلاح هایی مثل هفت تیر، کلاش، ارپی جی وغیره را یاد گرفتیم.

خوشبختانه طی دوره در معرض حمله ای قرار نگرفتیم. شاید یک دلیل آن مصادف شدن دوره با عملیات کوبانی بود که نگاه ها را به سمت این شهر جلب کرده بود.

طی دوره هر از چندگاهی یکی از امرای داعش می آمد و سراغی از ما می گرفت، می خواست بداند، توان شرکت در نبردها یا عملیات های انتحاری را داریم؟ تمایلی به شرکت در عملیات انتحاری نداشتم، اما تمایل داشتم، به خطوط مقدم رویارویی اعزام شوم.

وقتی یکی از امرای تونسی متوجه شد، برای رفتن به نبردهای کوبانی داوطلب شده ام، به سرعت با من تماس گرفت. آن وقت به همراه دیگر داوطلبان اعزام به یکی از مقرهای اعزام داعش منتقل شده بودیم.

با من تماس گرفت و با لهجه تونسی گفت: «معلومه چیکار میکنی؟ اصلا می دونی، کوبانی چه خبره؟ سریع انصراف بده، برگرد، رقه». منظورش از این حرفاها را نفهمیدم، تا اینکه در آن شرایط بسیار سخت در کوبانی قرار گرفتم.

نبرد کوبانی را باید فقط کشتار عمدی مهاجرین توسط داعش توصیف کرد که داعش عمدا 4 هزار مهاجر از زبده ترین عناصرش را به قربانگاه کوبانی فرستاد و همه آنها را به کشتن داد.

طی دوره آموزش اگرچه با دوستان جدیدی آشنا شدم، اما نمی دانم، چرا همچنان احساس تنهایی و غریبی می کردم. دو ماه از ورودم به رقه می گذشت. دلم برای خانواده ام، بخصوص مادرم تنگ شده بود. هر وقت با خودم تنها می شدم، اندوهی عمیق سراسر وجودم را گرفته بود.

هوا که تاریک می شد، به جنگل کوچک اطراف کارخانه پناه می بردم. پشت یکی از درختان پنهان می شدم. با چنان سوزی از عمق وجودم گریه می کردم و اشک می ریختم که قبلا در خود سراغ نداشتم.

مرتب خودم را سرزنش می کردم، چه شد، به اینجا آمدم؟ اصلا چرا به اینجا آمدم؟ چرا از مادرم جدا شدم؟ هرچه بود، فشار روحی شدیدی را تحمل می کردم؟ به سرزمین خلافت آمده بودم، اما با ارزش ترین چیزی که در دنیا داشتم، مادرم، را از دست داده بودم. باورم نمی شد، دیگر نمی توانم او را ببینم.

اینگونه بود که تمام حس شادی و خوشحالیم از اینکه به رقه آمده بودم، با به یاد آوردن مادرم به غمی بزرگ و رقه به سرزمینی غریب و بیگانه تبدیل می شد.

بعد از یک ماه و نیم دوره آموزش نظامی پایان یافت. در پایان دوره به هریک از ما 200 دلار تشویقی پرداخت کردند. پس از آن نیروها را بین کتیبه های داعش تقسیم کردند. به من دستور داده شده بود، خود را به «کتیبه سیف الدوله» معرفی کنم که یکی از ده ها کتیبه داعش بود.

برخلاف گردان های ولایت های داعش مانند گردان رقه، حلب، موصل وغیره که عناصر آن از اهالی منطقه و بومی بودند، عناصر کتیبه های داعش را مهاجرین تشکیل می دادند.

کتیبه سیف الدوله، متشکل از 200 عنصر مسلح، یکی از بارزترین کتیبه های داعش بود که برای مدتی «ابو یحیی العراقی» و سپس «ابو عمر الشامی» فرماندهی آن را برعهده داشتند و از آنجا که مورد توجه بسیار شورای مشورتی داعش بود و همواره از بهترین امکانات و مهمات برخوردار بود.

هر کتیبه هنگام جنگ به چندین سریه متشکل از 12 نفر شامل سریه نفوذی ها، سریه تجهیزات سنگین، سریه لجستیکی و پشتیبانی و سریه پیاده نظام تقسیم می شد. در کتیبه سیف الدوله افراد به راحتی می توانستند، موقعیت خود را در سریه ها تغییر دهند.

مخالفتی با پیوستن به سریه سیف الدوله نداشتم که عناصر نخبه داعش را دربر می گرفت، اما بیشتر دوست داشتم، در کنار دوستانم در رقه باشم. به همین دلیل پیوستن به کتیبه سیف الدوله را جدی نگرفتم و با دوستانم به دیدن شهرهای مختلف در تصرف داعش از جمله موصل ادامه دادم. خیلی دوست داشتم، موصل را از نزدیک ببینم.

بعد از نماز صبح به همراه دوستانم سوار نفربری شدم که به جز ما، قرار بود، شماری از مربیان نخبه داعش را به موصل انتقال دهد. آنها قرار بود، در پایگاه ها و مراکز نظامی داعش دوره های آموزشی دایر کنند.

از مسیر «سنجار» به موصل رسیدیم. در ورودی شهر تابلویی بزرگ توجه ما را به خود جلب کرد. روی آن «به ولایت نینوی، در دولت اسلامی(داعش) خوش آمدید» نوشته شده بود.

سفر به موصل یکی از بهترین خاطراتم طی حضورم در صفوف داعش و زندگی در رقه بود. در یکی از خانه های موصل اقامت کردیم. این از ویژگی های خانه های موصل بود که به ظاهر خیلی ساده نشان می دادند، اما در داخل مجهز به تمام انواع وسایل رفاهی بودند.

مالکان این خانه ها افسران، پزشکان، وکلا و تجار و بازرگانان موصل بود که پس از سقوط شهر، خانه های آنها توسط داعش مصادره شد و در اختیار مهاجرین و عناصر بدون مسکن قرار گرفت.

همچنین خانه های شیعیان و مسیحیان موصل نیز بعد از آواره شدن یا بیرون راندن صاحبان آنها نیز مصادره و برای اداره آنها و دیگر شهرها و مناطق استان نینوی، اداره املاک و اموال غیرمنقول داعش در موصل دایر گردید.

اولین چیزی که در موصل توجه مرا جلب کرد، تعداد بیشمار بیلبوردهای تبلیغانی بود که در آنها از مردم به اقامه نماز و عدم کشیدن سیگار و زنان را به حفظ پوشش و زدن نقاب دعوت می کرد.

برخلاف رقه و دیگر شهرهای تحت تصرف داعش، در موصل سختگیری چندانی نسبت به پوشش زنان نمی شد و در مواردی چشمان زنان و دخترانی که در سطح شهر درحال تردد بودند، کاملا مشاهده می شد.

طی گشت و گذار در بازارهای موصل خریدهای یکی از دوستان الجزایریم توجه ام را جلب کرد.برایم تعریف کرد که آنها را به عنوان سوغاتی برای کنیزی «ایزدی» از اهالی «زمار» از توابع «سنجار» می خرد که به او هدیه داده شد و اکنون در خانه اش زندگی می کند.

داستان های بسیار و عجیب و غریبی درباره زنانی که توسط داعش به اسارت گرفته شده و به عنوان کنیز به عناصر این گروه هدیه شده یا خرید و فروش شده بودند، نقل می شد، از زنانی که مورد انواع بد رفتاری ها و سوء استفاده ها قرار می گرفتند تا آنهایی که عاشق خریدار و مالک خود می شدند و التماس می کردند، آنها را به کسان دیگری نفروشند و در خانه خود نگهداری کنند.

یک سال قبل از پیوستنم به داعش، پس از تصرف سنجار و به اسارت گرفتن صدها زن ایزدی، داعش به عنوان غنیمت جنگی تعدادی از آنها را بین عناصر شرکت کننده در این نبرد توزیع کرد.

دیوان غنایم نیز اقدام به فروش یک پنجم این زنان به عناصر داعش کرد که به قیمت های مختلف خرید و فروش می شدند. قیمت کنیزهای کم سن حدود 12000 هزار دلار بود. مابقی هم برحسب سن و متاهل و مجرد بودن یا زیبایی و عدم زیبایی قیمت گذاری می شدند.

برخی از این زنان ایزدی موفق به فرار شده و آنچه بر سرشان رفته بود، را به گوش دنیا رسانده بودند. اکتبر 2014 داعش برای اولین بار به اسارت این زنان طی مقاله ای تحت عنوان «احیای برده داری پیش از قیام قیامت» که در شماره 4 مجله «دابق» منتشر شد، اذعان کرد.

واقعیت این بود که تنها بخشی از مهاجرین از جمله الجزایری ها که وضع مالی خوبی داشتند، خریدار کنیزها بودند، مابقی استقبال چندانی از این زنان نکردند، چون نیازی به آنها احساس نمی شد.

داعش در تمام مناطق تحت تصرفش اقامتگاه هایی را دایر کرده بود که در آن زنانی که می خواستند به این گروه ملحق شوند، نگهداری می شدند و فقط پس از ازدواج بود که می توانستند، از اقامتگاه خارج شوند. از جهتی آنها موظف بودند، نیازهای عناصر داعش را نیز تامین کنند، می توان گفت، زندگی آنها با زندگی در زندان تفاوت چندانی نداشت.

پس از بازگشت از موصل خود را به کتیبه ام معرفی کردم. داعش خیلی سعی می کرد، زمینه ادغام و اختلاط مهاجرین که هر کدام از گوشه ای به این گروه پیوسته بودند، را فراهم کند. اما بیفایده بود، مثلا من نتوانستم با مهاجرین غیرتونسی به خصوص، در کتیبه ای که خدمت می کردم، رابطه برقرار کنم.

اولین فرمانی که پس از پیوستنم به کتیبه سیف الدوله رسید، حرکت به سمت عراق برای شرکت در عملیات تصرف شهر «حدیثه» بود. باید از مسیر البوکمال و دیرالزور سوریه خود را به شهر «هیت» عراق می رساندیم و آنجا مستقر می شدیم.

مسیر طولانی بود و علاوه بر اینکه باید به صورت پراکنده حرکت می کردیم، مجبور بودیم، در مواقعی که شرایط مناسب نبود و عدم جلب توجه هواپیماهای شناسایی، بین راه در پایگاه ها و مواضع داعش توقف می کردیم.

شهر «قائم» آخرین و خطرناکترین ایستگاه در مسیر هیت بود. جاده قائم – هیت بیابانی باز و هموار بود که هدف گرفتن ما را به امری بسیار راحت و آسان تبدیل می کرد.

ما را به گروه های 12 نفره تقسیم کردند که با فواصل زمانی خاص به هیت منتقل می شدیم. چوپان ها و تجار که در واقع نیروهای تجسس داعش بودند، جاده را شلوغ می کردند تا انتقال ما بدون خطر صورت گیرد.

به هیت که رسیدیم، در مواضع و پایگاه های داعش تقسیم شدیم. احساسات متناقضی داشتم. بیم و امید. دوست داشتم، در نبردها شرکت کنم، اما چیزی در درون مانع می شد.

به هرکس می رسیدم، از تجربه اش طی شرکت در نبردها سوال می کردم. چند بار داعش به الحدیثه حمله کرده بود، اما شکست خورده بود. الحدیثه به نقطه کور داعش تبدیل و باعث شده بود، «محمد العدنانی»، سخنگوی داعش با انتشار پیامی صوتی علنا برای عشیره «الجفایفه» که تاکنون حملات این گروه برای تصرف شهر را دفع کرده بودند، خط و نشان کشید و وعده داد، انتقامی سخت از آنها خواهد گرفت.

اما چند ساعت مانده به آغاز عملیات، ناگهان دستور لغو عملیات و عودت کتیبه سیف الدوله به شام برای شرکت در عملیاتی بزرگ داده شد. نفس راحتی کشیدم. دوباره به رقه و نزد دوستانم بازمی گشتم.

زندگی در رقه را روزها با مشغول کردن خود به انجام کاری در این اداره و آن اداره داعش که به آن دیوان می گفتند، سپری می کردیم و بعداز ظهر تا پاسی از شب را با دور هم بودن و از این در و آن در سخن گفتن و جشن گرفتن به صبح می رساندیم.

طی جشن ها قربانی ها و کباب ها را فراموش نمی کردیم. مسئولیت تهیه قربانی ها با دوستم، ابو الشهید بود که بین مردم محلی نفوذ داشت. در نشست هایمان درباره موضوعاتی مثل کشت و کشتار کسانی که آنها را مرتد و کافر می دانستیم، اجتناب می کردیم.

به بهانه عدم ریا و خودنمایی حکایت های قتل و کشتار و جنگ و خونریزی که تونسی ها در آن سرآمد بودند، مسکوت می ماندند. آنها در نبردهای بسیاری شرکت کرده و چه خون ها که نریخته بودند.

در میان این نبردها، نبرد تصرف فرودگاه نظامی «طبقه» در 14 ماه مه 2014 حکایت دیگری بود.قتل عام طبقه، کشتاری تاریخی بود که طی آن بیش از 200 سرباز سوری در میان تکبیرها و هلهله ها قتل عام شدند و تونسی ها سرآمد این کشتار بودند.

آن روز را به یاد می آورم. سربازان سوری پا برهنه بودند، همه برهنه کردند، هیچ لباسی به تن نداشتند. پس آنکه آنها را به صف کردند، با شلیک از پشت سر به قتل رساندند.

همانگونه که گفتم، از صحبت درباره این موضوعات اجتناب می کردیم. اما یک موضوع به شدت مرا آزار می داد. بازداشت و زندانی کردن محمد الزین مقلب به ابو دجانه که همچنان از سرنوشتش بی اطلاع بودم.

ابو دجانه از هسته های اولیه داعش در رقه بود که نقش بسزایی در شکل گیری و اعلام موجودیت رسمی آن رمضان سال 2014 میلادی داشت. از هرکس سراغ او را می گرفتم، با سکوت پاسخم را می داد.

آنچه تعجبم را به ترس تبدیل می کرد، افزایش تعداد بازداشت ها و سکوتی بود که ملزم به رعایت آن شده بودیم. از جهتی احترام برخی به ابو بکر البغدادی به حدی رسیده بود که او را تبدیل به بت کرده بود. تمام این موضوعات را گفتن اینکه البغدادی از این مسائل و رخدادها بی اطلاع است، برای خود حل و فصل می کردم.

بطور مستمر رسانه ها را رصد می کردم تا از خبرهایی که درباره ما منتشر می شد، مطلع شوم. تمام دنیا از ما وحشت دادند. درحالی که آنچه درباره داعش نقل می شد، با حقیقت امر تفاوت بسیار داشت.

اوضاع مردم در رقه اصلا خوب نبود. هر روز زنانی که مجبور به پوشیدن نقاب و پوشش سر تا پا سیاه بودند، ساعت ها در صف های طولانی با ظرف های خالی در دست منتظر می ماندند تا آشپزخانه رایگان داعش در محله «الثکنه» یه کفکیر برنج به دست آورند.

روی تمام اینها چشم می پوشیدم تا مبادا شادی زندگی در رقه و لذت بردن از کیف و خوشی هایش را از دست بدهم. روزهایم به همین ترتیب می گذشت. یکی از روزهای جمعه برای شرکت در نماز جمعه در مسیر مسجد «الفردوس» معروف به مسجد «تونسی ها» بودم که در نرسیده به مسجد تجمع مردم و توقف ماشین های آمبولانس و نیروهای حسبه توجه ام را جلب کرد.

پس از نماز جمعه امام جماعت دلیل این تجمع را تدارک برای اجرای حد شرعی در مورد زنی عنوان کرد که متهم به زنا شده بود. به آنجا رفتم و برای اولین بار در مراسم اجرای حد شرعی که سنگسار کردن آن زن بود شرکت کردم.

در اول صف قرار گرفتم تا به آن زن نزدیک باشم. حدودا 50 ساله نشان می داد. بسیار چاق بود، به راحتی لرزش بدنش دیده می شد. با سنگ های متوسطی که برای زدن به وی جمع شده بودند، فاصله چندانی نداشت.

قاضی شرع سریع حکمش را جهت اجرا خواند. فاصله زیادی با او نداشتم. قاضی شرع از او خواست، آخرین وصیتش را انجام دهد. زن گفت، وصیتی ندارد، اما تشنه است.

گوشه ای از نقابش را کنار زد. با ولع آب می خورد. قبل از برگرداندن ظرف آب، با لهجه محلی ساکنان رقه، در حالی که به زحمت صحبت می کرد، قسم خورد که بی گناه است، اما بی فایده بود. اجرای حد سنگسار کردن شروع شده بود.

سنگ ها از همه طرف بدن او را نشانه گرفته بودند. ابتدا روی زانو خم شد، بعد شروع به فریادهای دیوانه وار کرد. صدای برخورد سنگ ها به استخوان هایش شنیده می شد. من نیز مثل کسانی که آنجا بودند، به او سنگ می زدم.

وقتی همه تصور می کردند، رمقی برای زن نمانده و در شرف مردن است، یکباره از زمین بلند شد و با سرعت تمام شروع به دیدون به سمت تجمع کنندگان کرد که راه را برای فرار باز می کردند.

در میان تعجب قاضی شرع و عناصر حسبه وارد نزدیکترین خانه به محل اجرای حکم شد. عناصر حسبه تلاش کردند، با توسل به زور او را از خانه بیرون بکشند. اما قاضی شرع آنها را از هرگونه اقدام بازداشت و با استناد به اینکه حکم در حق وی اجرا شده و قابل تکرار نیست، از صاحب خانه خواست او را جهت انتقال به بیمارستان و مداوا تحویل دهد.

اما صاحبخانه با التماس خواست، از تحویل او چشم پوشی کند. بلاخره قرار شد، صاحبخانه شخصا زن را به بیمارستان برساند. این حادثه نشان داد که علی رغم زور و قدرت داعش و سیطره این گروه بر آنها، همچنان پشت یکدیگر بودند.

*مشرق
انتشار یافته: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
بابائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۰۸ - ۱۳۹۶/۰۷/۰۲
0
0
درپاسخ به رئیس جمهورآمریکا جنایتکارشماره یک درمنطقه خاورمیانه وجهان
دوستان آمریکا حامی داعش هستند.
رفتارآمریکا بی شرمانه است.
درپاسخ به وزیرخارجه عربستان سعودی جنایتکارشماره یک درخاورمیانه
رفتارعربستان سعودی بی شرمانه است.
درپاسخ به وزیرخارجه امارات جنایتکارشماره یک درمنطقه
رفتارامارات بی شرمانه است
دختر صدام: از قطر، سعودي و امارات به خاطر حمايت از داعش تشکر مي کنم/اولين مجاهد زن در داعش خواهم بود
تاریخ: 1393/01/01 -
دختر صدام معدوم به صراحت از عربستان و قطر به سبب حمايتهاي گسترده از تروريستهاي تکفيري داعش در عراق تشکر کرد.

به گزارش کوهرنگ خبر به نقل از مهر، "رغد صدام" در پيامي در تويتر اعلام کرد از عربستان و قطر به خاطر حمايت از گروه داعش تشکر مي کند.


دختر ديکتاتور معدوم عراق همچنين از تمايل خود براي ديدار با تروريستهاي تکفيري در صحراي الانبار عراق سخن گفت.

رغد صدام آورده است :" به زودي به صحراي الانبار خواهم رفت تا در کنار دولت اسلامي عراق و شام(داعش) با ارتش عراق بجنگم و اولين مجاهد زن در اين گروه خواهم بود و براي افزايش روحيه آنها در جنگ با ارتش عراق تلاش خواهم کرد.



تاریخ انتشار: جمعه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۳ ۰۷:۳۴
رغد صدام : از قطر و عربستان به خاطر حمایت از داعش تشکر می کنم


"رغد صدام" در پیامی در تویتر اعلام کرد از عربستان و قطر به خاطر حمایت از گروه داعش تشکر می کند.
دختر دیکتاتور معدوم عراق همچنین از تمایل خود برای دیدار با تروریستهای تکفیری در صحرای الانبار عراق سخن گفت.
رغد صدام آورده است :" به زودی به صحرای الانبار خواهم رفت تا در کنار دولت اسلامی عراق و شام(داعش) با ارتش عراق بجنگم و اولین مجاهد زن در این گروه خواهم بود و برای افزایش روحیه آنها در جنگ با ارتش عراق تلاش خواهم کرد.
رغد در پایان اظهار داشت از قطر، سعودی و امارات به خاطر حمایت از داعش تشکر می کنم.



مجتهد: عربستان و امارات هزینه جنگ غزه را میپردازند

شنبه 4 مرداد 1393 - 10:25
فعال عربستانی که به دلیل افشای مسائل پشت پرده خاندان حاکم در عربستان از طریق توییتر با نام مستعار مجتهد شهرت و هواداران بسیاری را کسب کرده است، عربستان و امارات را به تأمین هزینه های حمله زمینی رژیم صهیونیستی به غزه متهم کرد.
به گزارش روز شنبه پایگاه خبری شبکه العالم، "مجتهد" در صفحه توییتر خود نوشت: عربستان و امارات علاوه بر اینکه هزینه های حمله زمینی (به غزه) را برعهده گرفته اند؛ به بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی قول داده اند که در صورت تکمیل یورش به غزه و پایان دادن به حماس، سفارتهای این رژیم را در پایتختهایشان بگشایند."

توييتر مجتهد

وی افزود: "این امر مشخص می کند که چرا نتانیاهو با وجود خسارتهای سنگین (رژیم صهیونیستی)، بر ادامه جنگ غزه پافشاری می کند؛ زیرا معمولا اسرائیلیها، بیش از یک هفته ترس از موشکهای مقاومت را تحمل نمیکنند."
هفته گذشته نیز "دیوید هرست" در مطلبی در روزنامه آمریکایی "هافینگتون پست" تأکید کرد که تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی به غزه، با چراغ سبز طرفهای بین المللی و منطقه ای و در رأس آنها عربستان، آمریکا و مصر آغاز شده است.
"دیوید هرست" خاطرنشان کرد که عربستان و مصر با حمایت از این تجاوزگری، به دنبال آن بودند تا ضربه ای بزرگ به مقاومت در غزه وارد و آن را مجبور کنند که شرایط آتش بس و طرح "صلح عربی" را بپذیرد.
هرست خاطرنشان کرد: بر اسرائیلیها (صهیونیستها) پوشیده نیست که حمله به غزه با فرمان پادشاه عربستان سعودی آغاز شد .. و این فرمان یک راز اعلام شده در "اسرائیل" (اراضی اشغالی فلسطین) است.
هرست خاطرنشان کرد: شاوول موفاز (وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی) مجری خبر شبکه دهم تلویزیون اسرائیل را با سخن خود شوکه کرد. موفاز گفت که اسرائیل باید نقشی را برای عربستان و امارات در روند خلع سلاح حماس ایفا کند. وقتی مجری پرسید مقصود شما چیست، موفاز جواب داد که باید از پول های عربستان و امارات برای بازسازی غزه بعد از نابودی حماس استفاده شود.
هرست نوشت: اما عموس جلعاد مرد نهاد نظامی اسرائیل که حلقه وصل بین اسرائیل و مصر در دوره مبارک بود و اکنون پست مدیر بخش سیاسی و روابط سیاست نظامی اسرائیل را برعهده دارد، به فردی به نام "جمیز دورسی" گفت: همکاری امنیتی ما با مصر و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس بی نظیر است. ما اکنون در بهترین دوره روابط امنیتی و دیپلماتیک با اعراب به سر می بریم.
وی افزود: عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه عربستان سعودی اعلام کرد که با عبدالفتاح السیسی رئیس جمهوری مصر تلفنی گفت وگو کرد تا موافقت خود را با طرح پیشنهادی مصر برای آتش بس - که برای بررسی به حماس ارایه نشد- اعلام کند. این امر روزنامه جروزالم پست را بر آن داشت که به نقل از تحلیلگران سیاسی درباره قصد واقعی برای آتش بس سوالاتی را مطرح کند.
هرست گفت: مسؤولان سازمان اطلاعات سعودی به طور منظم با مسؤولان موساد ملاقات می کنند.
هرست به تغییر شرایط کنونی منطقه و هماهنگی علنی نهادهای نظامی عربستان و رژیم صهیونیستی برای اولین بار در تاریخ آنها اشاره کرد و نوشت: امیر ترکی فیصل تابلوی علنی این نزدیکی روابط اسرائیل و عربستان است. اولین نشانه، انتشار کتاب یک فرد دانشگاهی اسرائیلی در عربستان بود و نشانه دیگری، سفر ترکی فیصل به بروکسل برای دیدار با عموس یادلین رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی اسرائیل. یادلین در ترکیه به علت نقش داشتن در حمله به کشتی مرمره محکوم شد. گفته شده است ضرری ندارد که امیر ترکی برخی از خطوط قرمز را زیر پا بگذارد. او یکی از حامیان اصلی طرح صلح شاه سعودی است.
هرست خاطرنشان کرد: ترکی فیصل مقاله ای در روزنامه هارآتس درباره افق های صلح نوشت.
وی تأکید کرد: شکی نیست که همگان از صلح استقبال می کنند، اما شیوه مصر و عربستان به عنوان هم پیمان اسرائیل برای تحقق این صلح از طریق تشویق اسرائیل به وارد کردن ضربه سنگین به حماس، شک برانگیز است.
مسؤولان سعودی هنوز واکنشی در رد یا تأیید این موضوع، از خود نشان نداده اند.


حمایت قطر، عربستان و امارات از تروریست ها و سپاس دختر صدام

جمعه 23 خرداد 1393 - 12:35
العالم - "رغد صدام" با تشکر از قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی اعلام کرد که به زودی به الانبار می روم تا به داعش بپیوندم.
به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم به نقل از "القدس العربی"، "رغد صدام" دختر صدام دیکتاتور معدوم عراق در صفحه تویترش نوشت: من اولین مجاهد زن در تشکیلات داعش خواهم بود و در بالا بردن روحیه اعضای داعش برای جنگ علیه ارتش عراق تلاش خواهم کرد. من ازعربستان ، قطر و امارات به خاطر پشتیبانی‌های شان از داعش بسیار متشکرم.
دختر رئیس معدوم حزب "بعث" در گفتگوی تلفنی با روزنامه قدس العربی ضمن حمایت از جنایات تروریست ها به ویژه "عزت ابراهیم الدوری" در شهرهای عراق اذعان کرد که تحولات عراق را لحظه به لحظه پیگیری می کند.
چندی پیش پلیس اینترپل اعلام کرد، دولت عراق نام رغد صدام را در فهرست ۲۰ نفره افراد تحت پیگرد در اردن قرار داده است؛ بغداد همچنین از اردن خواست تا این افراد را از طریق اینترپل به دولت عراق تحویل دهد.
منابع رسانه‌ای اعلام کردند که مسئولان اردنی به رغد صدام ابلاغ کردند که آنها هرگز به این درخواست‌ها توجهی نخواهند کرد و همچنان از او حمایت می‌کنند. البته تا زمانی که وی هیچ‌گونه فعالیت سیاسی و رسانه‌ای در اردن نداشته باشد.
بر اساس اين گزارش، رغد صدام به اتهام پشتيباني و حمايت مالي از عمليات هاي تروريستي در عراق از سوي اينترپل تحت تعقيب است.
پلیس بین الملل اين حكم بازداشت را به درخواست دولت عراق و بدليل نقش دختر ديكتاتور سابق عراق در عملياتهاي تروريستي و قرباني‌ كردن افراد بي‌گناه صادر كرده است.



تاریخ: ۲۸ شهريور ۱۳۹۵ - ۰۴:۳۴
سفیر اسبق آمریکا در افغانستان و عراق فاش کرد:
اعتراف سران سعودی درباره حمایت ریاض از داعش
زلمای خلیل زاد در مطلبی، اعترافات سران سعودی در خصوص حمایت آنان از تروریسم را برملا کرد.
به گزارش گروه بین الملل باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از پایگاه خبری شبکه العالم، زلمای خلیل زاد -- سفیر اسبق آمریکا در افغانستان و عراق -- با انتشار مقاله ای، اعترافات سران آل سعود در خصوص حمایت آنان از تروریسم در مصر، افغانستان، سوریه و عراق را برملا کرد.

بر این اساس، زلمای خلیل زاد این مطلب را در مجله پولتیکو آمریکا به نقل از یک مسئول سعودی منتشر کرد که نامش را در این مقاله نبرده است.

پایگاه اینترنتی ایلاف به نقل از خلیل زاد گزارش کرد: این مسئول نسبت به حمایت ریاض از سازمان های تروریستی در اوایل دهه 60 قرن بیستم برای مقابله با ناصریسم (خط مشی جمال عبدالناصر رییس جمهور اسبق مصر) اعتراف کرد که به جنگ دو کشور در یمن منجر شد.

همچنین همکاری با آمریکا برای مقابله با شوروی سابق در افغانستان در دهه 80 قرن گذشته و حمایت از گروه های ضد شیعه مانند القاعده، داعش و النصره پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به ویژه پس از سرنگونی صدام حسین -- دیکتاتور عراق -- جزو این خط مشی بوده است.

خلیل زاد به نقل از سعودی ها نوشت این تروریسم و افراط گرایی اکنون تهدیدی برای عربستان و غرب شده و به همین دلیل سران سعودی برای رفع این تهدید، طرح گسترده ای را برای اصلاحات اقتصادی و کاهش نفوذ ایدئولوژی وهابیت در ساختار حکومت و افزایش نفوذ لائیسم طراحی و اجرا کرده اند.

وی به نقل از یک مسئول ارشد سعودی نوشت وهابیت مانع مدرنیزه شدن عربستان است به همین دلیل عربستان پس از افشای ارتباط نظام قبیله ای و نهادهای وهابی دینی اش با تروریسم تلاش گسترده ای را به منظور بهبود وجهه اش در غرب آغاز کرده است.




مؤسس ویکیلیکس:
آمریکا از کمک عربستان و قطر به داعش آگاه است

جمعه 14 آبان 1395 - 13:17
مؤسس سایت افشاگر ویکیلیکس اعلام کرد: ایمیل های هیلاری کلینتون نشان می دهد که واشنگتن از کمک های مالی عربستان سعودی و قطر به گروه تروریستی داعش مطلع بوده است.
به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، جولیان اسانج در مصاحبه ای ویژه گفت: ما ایمیلی از هیلاری کلینتون به جان پودِستا رئیس کنونی ستاد انتخاباتیش در تاریخ اوایل 2014 پیدا کرده ایم، یعنی متعلق به کمی پس از ترک منصب وزارت خارجه آمریکا.
وی افزود: در این ایمیل آمده است که هم عربستان سعودی و هم قطر از داعش حمایت مالی می کنند. من واقعاً معتقدم که این ایمیل از سایر ایمیل های هیلاری مهمتر است زیرا نشان می دهد که اموال عربستان و قطر در سراسر جهان خصوصاً در بسیاری از مراکز رسانه ای، هزینه می شود.
اسانژ گفت: همه کارشناسان کارکشته حتی برخی از کارکنان دولت آمریکا معتقدند که چند مقام سعودی در تشکیل داعش دست داشته اند. ولی به دروغ ادعا می شود که برخی از شاهزادگان و بزرگ زادگانِ خودسر دلارهای نفتی کلانی را به افراطیون می دهند و دولت های عربستان و قطر این اقدام شاهزادگان و بزرگ زادگان را محکوم می کنند.
اسانژ تأکید کرد: آنچه ما در ایمیل هیلاری دیدیم ، نشان می دهد که مشخصاً دولت های عربستان سعودی و قطر از داعش حمایت مالی می کنند.
بنیانگذار سایت جنجالی ویکیلیکس افزود : افرادی که اموالی را به صندوق هیلاری می ریزند ، همان کسانی هستند که در گروه تروریستی معروف داعش سرمایه گذاری کرده اند .
اسانژ گفت: نامه های هیلاری نشان می دهد که در زمان ریاست وی بر دستگاه دیپلماسی (وزارت خارجه) آمریکا قراردادهای تسلیحاتی که بزرگترین قراردادهای جهان بود ، امضا شد، که قرارداد فروش اسلحه به عربستان به ارزش 80 میلیارد دلار یکی از این قراردادها است. هنگام ریاست هیلاری بر دستگاه دیپلماسی ارزش قراردادهای صادرات اسلحه 2 برابر شد.
اسانژ درباره شانس دونالد ترامپ نامزد جمهوریخواه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برای پیروزی در انتخابات، اظهار داشت: به ترامپ اجازه داده نخواهد شد که پیروز شود! می دانید برای چه؟ چون بجز مرکز مسیحیت انجیلی که شاید در حد و اندازه مرکز نباشد، هیچ مرکز و سازمان دیگری از ترامپ حمایت نمی کند. بانک ها، سرویس های امنیتی و اطلاعاتی، شرکت های اسلحه سازی و شرکت های بزرگ خارجی همگی پشت سر هیلاری ایستاده اند، و رسانه ها با مسئولان و کارکنانش نیز از هیلاری حمایت می کنند.
214


تجاوزگری رژیم صهیونیستی در سوریه با تشویق عربستان
عضو شورای مرکزی حزب الله لبنان تصریح کرد سوریه همچنان به مانند هفت سال گذشته با تشویق و ترغیب عربستان سعودی در معرض تجاوزگری اسرائیل قرار دارد.
تاریخ: ۰۲ مهر ۱۳۹۶ - ۲۰:۳۹
عضو شورای مرکزی حزب الله لبنان گفت سوریه همچنان به مانند هفت سال گذشته با تشویق و ترغیب عربستان سعودی در معرض تجاوزگری اسرائیل قرار دارد.
شیخ نبیل قاووق عضو شورای مرکزی حزب الله لبنان، تجاوز اسرائیل به سوریه را بیانگر شکست نقشه اسرائیل در این کشور به شمار آورد و گفت: همین مسئله موجب شده است اسرائیل نقش خود را درخصوص حمایت از داعش و جبهه النصره علنی کند.
شیخ بیل قاووق با زیر سوال بردن سکوت اتحادیه عرب و کشورهای عربی در برابر تجاوزگری های اسرائیل به یک کشور عربی گفت عربستان سعودی شریک اسرائیل در تجاوزگری به سوریه است.
وی که در مراسم عزاداری ویژه ایام محرم درمجتمع اهل البیت درشهر بنت جبیل سخنرانی می کرد تصریح کرد: سوریه همچنان به ماننده هفت سال گذشته با تحریک و تشویق سعودی در معرض تجاوزات خارجی قرار دارد.
وی همچنین خاطر نشان کرد محور مقاومت و در رأس آن حزب الله، امروز درحال آماده شدن برای اجرای مراسم دفن داعش در سوریه هستند به ویژه قهرمانان عاشورائی در صف نخست مقاومت و خط مقدم جبهه دیرالزور و البوکمال و المیادین حضور دارند تا عملیات نهائی را اجرا کنند و داعش و پروژه داعش را در همانجا دفن کنیم.




یکشنبه, 01 قوس 1394 19:12
هفت حامی اصلی داعش را بشناسید
حامیان اصلی داعش چه کسانی هستند؟/ آمریکا حامیان داعش را مدیریت میکند یک پایگاه تحلیلی در گزارشی به هفت حامی اصلی تکفیریهای «داعش» که به رشد و پرورش این گروه تروریستی منجر شد، اشاره کرد و نوع کمکهای آنها را شرح داد.

به گزارش زمان پایگاه تحلیلی «گلوبال ریسرچ» در گزارشی به هفت کشوری اشاره کرد که از تکفیریهای «داعش» حمایت میکنند.
این هفت کشور طبق گزارش منتشر شده، «عربستان سعودی»، «ترکیه»، «قطر»، «رژیم صهیونیستی»، انگلیس، فرانسه و آمریکا میباشند.
این پایگاه تحلیلی سپس نوع حمایت این کشورها از این گروه ترویستی را توضیح داد و نوشت، عربستان سعودی در سال 2006 به دستور واشنگتن القاعده را به وجود آورد تا از نزدیک شدن عراق به ایران جلوگیری کند.
طبق این گزارش، در سال 2011، عربستان، گروههای افراطی را در «درعا» سوریه تسلیح کرد و تقریباً تمامی افراطیهای سوریه را تسلیح کرد و اختلافاتی را به وجود آورد تا قدرت مستقل آنها را محدود کند.
«ترکیه» دومین کشور حامی تکفیریهای داعش است زیر مسیر امنی را برای افراطیهای خارجی برای عبور از مرز این کشور به سوی شمال سوریه به وجود آورد.


طبق این گزارش، ترکیه به همراه عربستان سعودی، گروه تروریستی «جبهه النصره» را به وجود آورد تا در سال 2015 به شمال حمله کنند.
ترکیه میزبانی حاکمیت گروههای افراطی را برعهده دارد و فروش نفت ربوده شده سوریه توسط داعش را هماهنگ میکند و همچنین در اختیار تکفیریهای داعش، خدمات پزشکی قرار میدهد.
کشور سوم که حامی تکفیریهای داعش میباشد، «قطر» است. این کشور در بین سالهای 2011 تا 2013، میلیاردها دلار صرف اخوان المسلمین که با گروههای افراطی همچون «فاروق» در ارتباط هستند، کرد. بعد از سال 2013، قطر از ائتلاف جبهه النصره و محور ترکیه-عربستان حمایت کرد.
رژیم صهیونیستی نیز از طریق تأمین سلاح و خدمات پزشکی برای تکفیریهای سوریه از جمله جبههالنصره و داعش و هماهنگی امور در مرز جولان از این گروه تروریستی حمایت میکند.
گلوبال ریسرچ ادامه داد که انگلیس و فرانسه از طریق تأمین سلاح برای افراطگرایان که همکاری نزدیکی با گروههای القاعده دارند از تکفیریهای داعش حمایت کرده است زیرا این گروهها به طور سیستماتیک به تکفیریهای داعش پیوستهاند و در اختیار آنها سلاح قرار دادند.
آمریکا آخرین کشور از این هفت کشور مذکور است که تمامی اقداماتی که در بالا مطرح شد را مدیریت و هماهنگ میکند و از پایگاههای نظامی خود در ترکیه، اردن، قطر، عراق و عربستان برای تحقق اهداف خود بهره میبرد.
طبق این گزارش، آمریکا شورشیان سوری را که به سوی داعش پناه میبرند، تسلیح میکند. آمریکا داعش را از مناطق کردنشین دور میکند اما به آنها اجازه حمله به سوریه را میدهد. مقامات عراقی میگویند که آمریکا مستقیماً از طریق کمکهایی که از طریق هواپیما انتقال میدهد، از تکفیریهای داعش حمایت میکند.
تکفیریهای داعش شنبه هفته گذشته به پاریس حمله کردند و در حملات آنها به نقاط مختلف این شهر، 129 نفر جان خود را از دست دادند و صدها نفر دیگر زخمی شدند.
از آن روز به بعد، موجی از ترس و نگرانی در بین کشورهای اروپایی از ادامه حملات داعش به این کشورها به وجود آمده است به طوریکه کشورهایی همچون بلژیک، فرانسه و انگلیس سطح امنیت خود را به بالاترین حد افزایش دادها




تاریخ : ۹۴/۰۹/۰۱ - ۰۰:۰۳
گلوبال ریسرچ گزارش داد حامیان اصلی داعش چه کسانی هستند؟/ آمریکا حامیان داعش را مدیریت میکند یک پایگاه تحلیلی در گزارشی به هفت حامی اصلی تکفیریهای «داعش» که به رشد و پرورش این گروه تروریستی منجر شد، اشاره کرد و نوع کمکهای آنها را شرح داد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری فارس، پایگاه تحلیلی «گلوبال ریسرچ» در گزارشی به هفت کشوری اشاره کرد که از تکفیریهای «داعش» حمایت میکنند.
این هفت کشور طبق گزارش منتشر شده، «عربستان سعودی»، «ترکیه»، «قطر»، «رژیم صهیونیستی»، انگلیس، فرانسه و آمریکا میباشند.
این پایگاه تحلیلی سپس نوع حمایت این کشورها از این گروه ترویستی را توضیح داد و نوشت، عربستان سعودی در سال 2006 به دستور واشنگتن القاعده را به وجود آورد تا از نزدیک شدن عراق به ایران جلوگیری کند.
طبق این گزارش، در سال 2011، عربستان، گروههای افراطی را در «درعا» سوریه تسلیح کرد و تقریباً تمامی افراطیهای سوریه را تسلیح کرد و اختلافاتی را به وجود آورد تا قدرت مستقل آنها را محدود کند.
«ترکیه» دومین کشور حامی تکفیریهای داعش است زیر مسیر امنی را برای افراطیهای خارجی برای عبور از مرز این کشور به سوی شمال سوریه به وجود آورد.


طبق این گزارش، ترکیه به همراه عربستان سعودی، گروه تروریستی «جبهه النصره» را به وجود آورد تا در سال 2015 به شمال حمله کنند.
ترکیه میزبانی حاکمیت گروههای افراطی را برعهده دارد و فروش نفت ربوده شده سوریه توسط داعش را هماهنگ میکند و همچنین در اختیار تکفیریهای داعش، خدمات پزشکی قرار میدهد.
کشور سوم که حامی تکفیریهای داعش میباشد، «قطر» است. این کشور در بین سالهای 2011 تا 2013، میلیاردها دلار صرف اخوان المسلمین که با گروههای افراطی همچون «فاروق» در ارتباط هستند، کرد. بعد از سال 2013، قطر از ائتلاف جبهه النصره و محور ترکیه-عربستان حمایت کرد.
رژیم صهیونیستی نیز از طریق تأمین سلاح و خدمات پزشکی برای تکفیریهای سوریه از جمله جبههالنصره و داعش و هماهنگی امور در مرز جولان از این گروه تروریستی حمایت میکند.
گلوبال ریسرچ ادامه داد که انگلیس و فرانسه از طریق تأمین سلاح برای افراطگرایان که همکاری نزدیکی با گروههای القاعده دارند از تکفیریهای داعش حمایت کرده است زیرا این گروهها به طور سیستماتیک به تکفیریهای داعش پیوستهاند و در اختیار آنها سلاح قرار دادند.
آمریکا آخرین کشور از این هفت کشور مذکور است که تمامی اقداماتی که در بالا مطرح شد را مدیریت و هماهنگ میکند و از پایگاههای نظامی خود در ترکیه، اردن، قطر، عراق و عربستان برای تحقق اهداف خود بهره میبرد.
طبق این گزارش، آمریکا شورشیان سوری را که به سوی داعش پناه میبرند، تسلیح میکند. آمریکا داعش را از مناطق کردنشین دور میکند اما به آنها اجازه حمله به سوریه را میدهد. مقامات عراقی میگویند که آمریکا مستقیماً از طریق کمکهایی که از طریق هواپیما انتقال میدهد، از تکفیریهای داعش حمایت میکند.
تکفیریهای داعش شنبه هفته گذشته به پاریس حمله کردند و در حملات آنها به نقاط مختلف این شهر، 129 نفر جان خود را از دست دادند و صدها نفر دیگر زخمی شدند.
از آن روز به بعد، موجی از ترس و نگرانی در بین کشورهای اروپایی از ادامه حملات داعش به این کشورها به وجود آمده است به طوریکه کشورهایی همچون بلژیک، فرانسه و انگلیس سطح امنیت خود را به بالاترین حد افزایش دادهاند.



تاریخ انتشار: ۰۹ آذر ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۹

سند حمایت عربستان از داعش در عراق +عکس
نیروهای عراقی در جریان پاکسازی یکی از مناطق شهر الرمادی، سند دیگری مبنی بر حمایت آل سعود از تروریستهای داعش را کشف کردند.
به گزارش شهدای ایران به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان،در ادامه پاکسازی کوچه به کوچه منطقه "کیلومتر پنج" در شهر الرمادی واقع در استان الانبار توسط رزمندگان ارتش و سازمان بسیج مردمی عراق (الحشد الشعبی)، اسنادی مبنی بر حمایت رژیم سعودی از تروریستها کشف شد.


در جریان این عملیات، رزمندگان عراقی خودروهایی را کشف کردند که دارای پلاک عربستان سعودی بودند و عناصر داعش از آنها برای اقدامات تروریستی خود استفاده میکردند.

البته امروزه کشف اینگونه اسناد در مواضع تروریستها در عراق و سوریه به موضوعی معمول تبدیل گشته است و تا کنون مواد غذایی، تسلیحات، ابزار آلات جنگی، خودرو و ... که آثاری از رژیم آلسعود بر آن نقش بسته بود توسط نظامیان ارتش و رزمندگان کمیتههای مردمی کشف و ضبط شده است.



اسناد جدید حمایت عربستان از القاعده در یمن+ تصاویر

سه شنبه 7 دی 1395 - 13:24
براساس اسناد منتشر شده توسط شبکه "المسیره"، سابقه حمایت آل سعود از گروه تروریستی القاعده در یمن به قبل از تجاوز عربستان به این کشور برمی گردد.
العالم – عربستان سعودی
اسناد و مدارک جدید منتشر شده از سوی شبکه المسیره یمن بیانگر آن است که سابقه حمایت عربستان سعودی از گروه تروریستی القاعده در یمن به قبل از تجاوز ائتلاف سعودی به این کشور برمی گردد و این حمایت به پشتیبانی مالی و نظامی محدود نمیشود بلکه زمینه را برای سرکرده های القاعده هموار می کرده است تا به دستگاه های کلیدی و مهم یمن نفوذ کنند.
یکی از اسنادی که شبکه المسیره به آن دست یافته، نامه شیخ یحیی مقیت، یکی از هواداران حمله آل سعود به یمن، به عربستان است، نامهای که دربرگیرنده گزارشی اطلاعاتی بوده و حکایت از آن دارد که مقیت ماموریت داشته است که گزارش های دوره ای از یمن برای عربستان سعودی ارسال کند.
این سند که به سال 2010 مربوط می شود بیانگر آن است که حزب "اصلاح"، بازوی سعودی در یمن، " در انتخابات استانداران یمن، به همراه احزاب لقاء مشترک تلاش کرد تا "ناجی علی الزایدی" یکی از سرکردگان القاعده را به عنوان استاندار استان مارب انتخاب کند.
این سند که نظام سعودی را خطاب قرار می دهد، بیان می کند که حزب اصلاح در این زمینه موفق شد و توانست این سرکرده القاعده را بر کرسی استاندار استان مارب بنشاند.
براساس این گزارش، تصدی کرسی استانداری استان مارب از سوی ناجی علی الزایدی سرکرده القاعده در یمن، در حقیقت آغاز برنامه ریزی سعودی برای تحمیل القاعده به دولت وقت یمن بود، امری که با فرار عبدربه منصور هادی رئیس جمهوری مستعفی یمن با تصمیم ریاض در اواخر دسامبر سال گذشته، جوانب آن بیشتر آشکار شد.
خاطرنشان می شود که حمایت نظامی سعودی از القاعده در زمان حمله ائتلاف سعودی به یمن، بیش از پیش آشکار شد و کار به جایی رسید که به شبکه تلویزیونی بی بی سی انگلیس اجازه داده شد گزارش میدانی از مناطق درگیری در تعز منتشر کند؛ گزارش هایی که به صراحت با صوت و تصویر، حضور عناصر تروریستی القاعده را در کنار مزدوران سعودی یمن ثابت می کند.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار