شهدای ایران shohadayeiran.com

اول_دوم دبستان بودم که دیوانه وار عاشقش شدم. با خودم همه جا می بردمش. به مدرسه، به سفر، به مهمانی. می بردم تا سمج بشوم و به دیگران هم بفهمانم چنین کتابی را باید زودتر خواند!
به گزارش شهدای ایران، یکی از فعالان حوزه کتاب در مطلبی برای کتاب پرواز تا بی نهایت نوشت:

نمی دانم این یادداشت کتابنوشت می شود یا معرفی کتاب!
بارها پیش آمده که دوست و آشنا موقع گشت و گذار در کتابخونه ام پرسیده اند که این کتابت چرا به این حال و روز افتاده؟! تعجب نزدیکان بیشتر است چون می دانند من چقدر با کتاب ها مهربانم و نمیگذارم آب در دلشان تکان بخورد.


کتابی که بر یک دانش آموز دبستانی اثر گذاشت + عکس


این کتاب، همین «پرواز تا بی نهایت»، رفیق قدیم من بوده از کودکی. باید به جرئت بگویم که این اولین مطالعه ی جدی من است. اولین کتابی که تاثیری عمیق بر شخصیتم گذاشت. اول_دوم دبستان بودم که دیوانه وار عاشقش شدم. با خودم همه جا می بردمش. به مدرسه، به سفر، به مهمانی. می بردم تا سمج بشوم و به دیگران هم بفهمانم چنین کتابی را باید زودتر خواند! الان روی فهرستش کلی علامت هست، علامت هایی که در عالم کودکی می زدم تا فلان دوستم بداند کدام صفحه ها را باید بخواند، یا به مادرم بگویم این خاطره ها را دوباره بخوان، یا مثلا عمه ام که از شهرستان آمده متوجه بشود برای مطالعه ی قبل از خوابش چه صفحه هایی را انتخاب کردم! (بماند که دوستم هرگز در این اشتیاق همراهم نشد و پیشنهاداتم را نخواند و به کتاب درسی اش بیشتر علاقه نشان داد!)
می دانید... گاهی می نشینم و پرواز تا بی نهایت را ورق می زنم و کودکی هایم را سرزنش می کنم! اخم می کنم و می گویم: بچه جان! چرا روی کتاب خط کشیدی؟ آن هم با خودکارهای رنگی و مداد قرمزی که پاک نمی شود! اما بعد که یکی دو صفحه ی ستاره دار را می خوانم دلم نرم می شود. اخم هایم باز می شود. می گویم عیبی ندارد... بچگی کرده است دیگر! اما در عوض قهرمان کودکی اش عباس بابایی بوده و با آرزوی زیارت مزارش هر تابستان در گوش پدر میخوانده که بابا! برویم قزوین؟ اگر خطی به کتاب افتاده، اگر جلدش نو نیست و برق نمی زند، در عوض دست ده ها نفر گشته و می توانم یقین داشته باشم تک تک جملاتش با عشقی صادقانه و زلال بارها و بارها خوانده شده...
این شد که وقتی رفتم کتابستان رضوی و پرواز تا بی نهایت را در قفسه اش دیدم، ذره ای تمایل به خرید نسخه ی جدیدش را در خودم احساس نکردم. بین تمام کتاب های بی عیب و نقص کتابخونه ی من، پرواز تا بی نهایت همیشه خاص بوده و می خواهم خاص بماند.
 عید قربان سالگرد شهادت شهیدِ سعیدِ امام خمینی ست؛ عباس بابایی. کسی که با چشم های کودکی ام شیفته ی مرام و شخصیتش شدم و گریه ها کردم با خواندن پرواز آخرش...
یک وقت فکر نکنید این کتاب کودک یا نوجوان است. با خاطره ی من رده سنی کتاب را نسنجید که خطای محاسباتی بزرگی رخ می دهد!
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار