شهدای ایران shohadayeiran.com

این عکس همه چیز برای نوشتن داشت. همه عناصری که میشود برایش مترادف سازی کرد؛ خیمه سفید، دود و اندوه، رمل و خاکریز، اسارت و مظلومیت و سوزناکترین اِلِمانش خنجر و حنجر اما چه حیف که در جامعه عکاسی کسی برای این عکس، نقد و نظری ننوشت.
به گزارش شهدای ایران ، حسن قائدی عکاس باسابقه کشورمان که جوایز بسیاری را از جشنواره‌های بین المللی دریافت کرده،‌در اینستاگرامش نوشت:

عصر دوشنبه بود. من و سید احسان و حسین که دیروز از سوریه برگشته بود قدم میزدیم که یه‌هو آه از نهاد حسین برآمد. موبالیش را نشانم داد گفت یکی از بچه‌هارو اسیر کردن. چاقو و نگاه پُر از کینه داعشی را که دیدم تا آخرش را خواندم. عکس تا پس‌فرداش جلوی چشمانم رژه رفت تا عکس سر بریده‌اش منتشر شد. بعد از شهادتش بود که همه او را شناختیم، شهید محسن حججی.

این عکس همه چیز برای نوشتن داشت. همه عناصری که میشود برایش مترادف سازی کرد؛ خیمه سفید، دود و اندوه، رمل و خاکریز، اسارت و مظلومیت و سوزناکترین اِلِمانش خنجر و حنجر. اما چه حیف که در جامعه عکاسی کسی برای این عکس، نقد و نظری ننوشت. گویا برای دوستان قلم‌بدست عکاسی نه چیزی برای توصیف داشت و نه تفسیر!

چه می‌شود کرد؟! جامعه هنرمندان عکاس است و متفاوت اندیش و جامعه منتقدانی که نوشتن از باورهای ایدئولوژیک برایش کلاس و مرتبه هنری ندارد. گویا تراوشات هنری و خلاقیت نقادانه آنها را صرفا در زیر پستهای اینستاگرامی فرشته‌ها می‌شود دید!

۱۹آگِست رسیده و سیل تبریک‌ها. بله روز عکاس به افق گرنویچ است. گویا هر چیزی باید پسوند میلادی داشته باشد تا احساس لطیف برخی دوستان و همکاران تحریک شود. طبیعی‌ست که وقتی افق نگاهمان اروندرود و حلبچه نباشد عکاس‌رزمنده‌هایی چون سعید جانبزرگی و کاظم اخوان را نخواهیم دید. خوشبحال بهروز مرادی که‌ نیست و ندید اینروزها نان و دلار در مخالفت با خاک و آرمانی‌ست که برایش جان دادند و پرپر شدند. خوشبحال جانبزرگی که کوله‌بارش را فوری بست و رفت و امروزِ دانشگاهش را ندید. کاش محسن حججی به کاظم اخوان بگوید که بمان و نرو. نرو که زندان اسرائیل برای تو کم‌دردتر از زندانی‌ست که اینروزها برای تفکرت ساخته‌اند. در مسیر سوریه و لبنان چه سختی‌ها که نکشیدی اما همسنگران دیروز، روشنفکران امروز جامعه عکاسی شده‌اند و میگویند سوریه و عراق به ما چه! و آرمانهایشان را در گالریهای برلین و آمستردام جستجو میکنند. نیا حاج کاظم، نیا که انجمنهای عکاسی این مملکت صرفا دل به محصولات هُلندی بسته‌اند. امروز ماهی‌تابه مقابل چهره مادران شما میگیریم، در سنگر حمیدخرازی و علی هاشمی جشن میگیریم و خلاصه که عکس می‌دهیم و آفتابه فرانسوی میخریم تا خاکی که برایش جان دادید را آب و جارو کنیم که مبادا غبار بر پاچه شلوار کیوریتورها بنشیند.

در این‌روزهای سرد چشم امید به رزمنده‌های جوان و هنرمندی چون ظهروند، جلیلزاده، احمدخانی، خارا، فرجی‌ها، بدرلو، توکلی، عبایی، مرصادی، اسلامزاده و ولایتی و...دوخته‌ایم.

برای‌شان دعا کن حاج کاظم.

خودم که از لنگ لنگانِ طریقتم و بس


نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار