شهدای ایران: سید زهیرمجاهد در یادداشت پیش رو به پاسخ های این سوال که «فاطمیون کی به دست فاطمیون سپرده می شود؟» پرداخته و آورده است: تمام علائق حزبی هر عضو فاطمیون محترم است و کسی حق انتقاد به آن را ندارد ولی برای رسیدن به یک تشکیلات منسجم لازم است فقط به هدف واحد فکر شود و از بیان هرمطلبی که در صفوف سربازان امام زمان(عج) شکافی ایجاد کند باید پرهیز شود تا بتوان به یکدستگی و اتحاد واقعی رسید و اگر این امر محقق شد آنوقت است که امور فاطمیون در اختیار فاطمیون قرار می‌گیرد.
متن این یادداشت به شرح زیر است:
پس از شهادت سردار شهید ابوحامد، بسیاری این سوال را در ذهن دارند؛ پس کی فاطمیون دوباره به خود فاطمیون تحویل داده میشود؟
اینکه فاطمیون توسط خودشان اداره شود و با توان بیشتر برای اسلام و مظلومین، خصوصا برای کشورش افغانستان مثمر ثمر باشد راه زیادی نمانده ولی ...
همه می‌دانیم فاطمیون متشکل از شیعیان افغانستانی است که برخی از آنان از قبل هم تعلقاتی به احزاب داخل افغانستان داشته و دارند و این مطلب نه‌تنها مشکلی نیست بلکه سلائق و علائق آنان محترم است اما آنچه در مسیر فاطمیون ممکن است خللی وارد کند منسوب کردن این حرکت به حزب و گروه خاصی میباشد که خود آغاز راه اختلاف و عقب‌رفت در این حرکت عظیم است.
فاطمیون بیشتر مسیر تکامل خود را رفته‌اند ولی همچنان در این مسئله به ظاهر کوچک متوقف مانده‌اند، مسئله و مشکلی که تازگی ندارد.
این مشکل در زمان سردار شهید ابوحامد بیشتر از الان بود و ابوحامد که خود سالها حضور در میدان‌های جهاد در افغانستان و در کنار رهبران_جهادی را داشت و دقیقا می‌دانست که شیعیان افغانستان از کجا ضربه خورده‌اند، بوی نفاق را حس میکرد و همیشه از مطرح کردن چنین مسائلی به شدت ممانعت میکرد و بارها می‌گفت؛ "مراقب باشید، اگر روزی من نبودم فاطمیون از نفاق و دودستگی ضربه نخورد".
به واقع عده‌ای از بزرگان فاطمیون که خود نیز سابقه حضور در احزاب را داشتند، چه می‌دیدند که اینقدر در سخنانشان بر این مسئله تاکید می‌کردند، چنانکه شهید حسینی می‌گفت؛ "ان‌شالله فاطمیون نماد وحدت و همبستگی محور مقاومت باشد" و شهید فاتح شعارش این بود؛ "امروز جایگاه فاطمیون بالاتر از نژاد و قوم و ملیت است!"
جایگاه فاطمیون به عنوان یک بازیگر اصلی در ادبیات سیاسی منطقه ثابت شده است و آینده روشنی برای منطقه و افغانستان ترسیم می‌کند ولی دشمنان اسلام و افغانستان از ترس کامل شدن این حرکت دست به کار شده‌اند و با همان روشی که توانستند سالها شیعیان افغانستان را به جان یکدیگر بیندازند، امروز نیز با همان حربه(ایجاد نفاق و یادآوری اختلافات گذشته) درصدد متوقف کردن فاطمیون هستند.
آنچه از کلام سردار شهید ابوحامد و دیگر شهدای فاطمیون برداشت میشود این است که؛ تمام علائق حزبی هر عضو فاطمیون محترم است و کسی حق انتقاد به آن را ندارد ولی برای رسیدن به یک تشکیلات منسجم لازم است فقط به هدف واحد فکر شود و از بیان هرمطلبی که در صفوف سربازان امام زمان(عج) شکافی ایجاد کند باید پرهیز شود تا بتوان به یکدستگی و اتحاد واقعی رسید و اگر این امر محقق شد آنوقت است که امور فاطمیون در اختیار فاطمیون قرار می‌گیرد.
به یاد داشته باشیم؛
آبـادی ميخــانه ز ويــرانــی ماست
جــمعيت كــفر از پــريــشانی ماست
متن این یادداشت به شرح زیر است:
پس از شهادت سردار شهید ابوحامد، بسیاری این سوال را در ذهن دارند؛ پس کی فاطمیون دوباره به خود فاطمیون تحویل داده میشود؟
اینکه فاطمیون توسط خودشان اداره شود و با توان بیشتر برای اسلام و مظلومین، خصوصا برای کشورش افغانستان مثمر ثمر باشد راه زیادی نمانده ولی ...
همه می‌دانیم فاطمیون متشکل از شیعیان افغانستانی است که برخی از آنان از قبل هم تعلقاتی به احزاب داخل افغانستان داشته و دارند و این مطلب نه‌تنها مشکلی نیست بلکه سلائق و علائق آنان محترم است اما آنچه در مسیر فاطمیون ممکن است خللی وارد کند منسوب کردن این حرکت به حزب و گروه خاصی میباشد که خود آغاز راه اختلاف و عقب‌رفت در این حرکت عظیم است.
فاطمیون بیشتر مسیر تکامل خود را رفته‌اند ولی همچنان در این مسئله به ظاهر کوچک متوقف مانده‌اند، مسئله و مشکلی که تازگی ندارد.
این مشکل در زمان سردار شهید ابوحامد بیشتر از الان بود و ابوحامد که خود سالها حضور در میدان‌های جهاد در افغانستان و در کنار رهبران_جهادی را داشت و دقیقا می‌دانست که شیعیان افغانستان از کجا ضربه خورده‌اند، بوی نفاق را حس میکرد و همیشه از مطرح کردن چنین مسائلی به شدت ممانعت میکرد و بارها می‌گفت؛ "مراقب باشید، اگر روزی من نبودم فاطمیون از نفاق و دودستگی ضربه نخورد".
به واقع عده‌ای از بزرگان فاطمیون که خود نیز سابقه حضور در احزاب را داشتند، چه می‌دیدند که اینقدر در سخنانشان بر این مسئله تاکید می‌کردند، چنانکه شهید حسینی می‌گفت؛ "ان‌شالله فاطمیون نماد وحدت و همبستگی محور مقاومت باشد" و شهید فاتح شعارش این بود؛ "امروز جایگاه فاطمیون بالاتر از نژاد و قوم و ملیت است!"
جایگاه فاطمیون به عنوان یک بازیگر اصلی در ادبیات سیاسی منطقه ثابت شده است و آینده روشنی برای منطقه و افغانستان ترسیم می‌کند ولی دشمنان اسلام و افغانستان از ترس کامل شدن این حرکت دست به کار شده‌اند و با همان روشی که توانستند سالها شیعیان افغانستان را به جان یکدیگر بیندازند، امروز نیز با همان حربه(ایجاد نفاق و یادآوری اختلافات گذشته) درصدد متوقف کردن فاطمیون هستند.
آنچه از کلام سردار شهید ابوحامد و دیگر شهدای فاطمیون برداشت میشود این است که؛ تمام علائق حزبی هر عضو فاطمیون محترم است و کسی حق انتقاد به آن را ندارد ولی برای رسیدن به یک تشکیلات منسجم لازم است فقط به هدف واحد فکر شود و از بیان هرمطلبی که در صفوف سربازان امام زمان(عج) شکافی ایجاد کند باید پرهیز شود تا بتوان به یکدستگی و اتحاد واقعی رسید و اگر این امر محقق شد آنوقت است که امور فاطمیون در اختیار فاطمیون قرار می‌گیرد.
به یاد داشته باشیم؛
آبـادی ميخــانه ز ويــرانــی ماست
جــمعيت كــفر از پــريــشانی ماست
*بولتن نیوز
...
قانون جامع خدمات رسانی به ایثارگران .
یک قانون ضد بچه های جبهه و جنگ است .
و یک قانون ظلم و رعب و وحشت است .
و دیکتاتوری و آزار و اذیت در آن است .
و ضد خلق است .
و ضد بشر است .
و بر گرفته از قانون دوران دولت سازندگی است .
و تاریکی است .
و غبار است .
و دشمن است .
دوران تاریکی سازندگی رفت .
و قانون جامع خدمات رسانی جایش را گرفت .
و چه چاهی عمیق و وحشتناک که ماندگار شد .
و خدا رحم کند .
به ایران عزیز .
و نجات دهد از این قانون .
و از این نامردمان .
...