شهدای ایران shohadayeiran.com

نماینده مجلس دهم گفت: معتقدم که آقای روحانی بیشترین تهدید را از ناحیة کسانی مانند آقای احمدی‌نژاد می‌داند. ایشان نگران است که آقای احمدی‌نژاد رقیبش شود به ویژه اینکه اگر شرایط اقتصادی به همین منوال ادامه یابد. به هر حال حتماً کسانی در دولت به آقای روحانی توصیه می‌کنند که کارت آقای احمدی‌نژاد را با استفادة نهادی از جناح راست خنثی کند.
به گزارش شهدای ایران، قسمت‌هایی از گفت و گوی حشمت الله فلات پیشه با خبرآنلاین را در ادامه می خوانید:

*معتقدم تا انتخابات آیندة هیئت رئیسه، فراکسیونی به صورت جدی در مجلس تشکیل نمی‌شود؛ چون معمولاً‌ فراکسیون‌های سیاسی در ایران همچون احزاب سیاسی قائم به ذات نیستند؛ بلکه قائم به اعتبار هستند؛ مثلاً وقتی یک امر اعتباری مانند ریاستِ یک شخصِ خاص یا کسب کرسی‌هایی در مجلس شکل می‌گیرد، در نهایت تحت هر عنوانی افراد یا نماینده‌ها را یک جا جمع می‌کنند و وقتی به هدف خود رسیدند تشکیل جلسه‌ای نمی‌دهند یا اگر جلسه‌ای هم شکل بگیرد به سختی به عدد می‌رسد. این موضوع واقعیت تلخ مجلس ایران است.

* دربارة مجلس باید بگویم که شخصی مانند عارف حاضر نشد که دوباره کاندیدای ریاست شود؛ چون قصد دارد پتانسیل انتخاباتی خود را حفظ کند و اگر شرایط انتخابات ریاست جمهوری به گونه‌ای باشد که ایشان بتواند اکثریت اصلاح‌طلبان را دنبال خود بکشاند حتماً وارد عرصة انتخابات ریاست‌جمهوری خواهد شد. منتها بخشی از نخبگان سیاسی فراتر از عارف شاید فعلاً با این شرایط همخوان نیستند، در غیر این صورت ایشان پتانسیل انتخاباتی خود را برای انتخابات مجلس آینده به کار می‌گیرد. به هر حال همان شرایطی که ابتدا عرض کردم در این مجلس نیز شکل گرفته است. برخی از نمایندگان در قالب فراکسیون فراگیر اصولگرایان، فراکسیون ولایت را شکل دادند که به نظرم در چینش کمیسیونی ناپختگی سیاسی کردند و از طرفی اشخاصی مانند عارف روی کاندیداتوری خود حساب باز می‌کنند.

*اصولگرایان در مجلس هفتم سیاست تثبیت قیمت‌ها را توجیه کردند و ضرر پنج هزار میلیارد تومانی را در سال به خزانه‌ای کشور وارد کردند که که میشد آن را برای ایجاد اشتغال استفاده کرد، اما اصولگرایان از تثبیت قیمت‌ها دفاع کردند و از آن زمان به بعد هر چه اقتصاد دست و پا زد تا پنج هزار میلیارد را به حوزة اشتغال بازگرداند نتوانست و این یکی از آفت‌هاست.

*در ایران هرگونه دست‌اندازی دزدگونه که باعث فساد شده دست‌اندازی به پول و منابعی است که برای کمک به مردم فقیر کنار گذاشته شده است و هیچ‌گاه اشراف به کیسة یکدیگر دست‌اندازی نمی‌کنند؛ چون اشراف به خوبی از اعمال خود دفاع می‌کنند. مثلاً یکی از دست‌اندازی‌ها به تسهیلات قرض‌الحسنه است، تسهیلات قرض‌الحسنه متعلق به کسانی است که نمی‌توانند سود اقتصادی داشته باشند و برای رفع مشکلات و بدبختی‌های خود به این تسهیلات نیاز دارند. عملاً چند سالی است که وام قرض‌الحسنه در ایران متوقف شده است؛ چون مدیران بانک‌ها قرض‌الحسنه را خاص خود و کارمندان‌شان تعریف کرده‌اند. بسیاری از کارمندان جز بانک‌ها هم سالی پنجاه میلیون وام قرض‌الحسنه یا بدون سود دریافت می‌کنند و آن وقت کسی که برای معالجه وام می‌خواهد باید وام 24 درصد دریافت کند.

*مظلوم‌ترین افراد جامعه رفتگران، کارگران فصلی و رزمندگان هستند. رزمندگان در زمان جنگ برای مملکت جنگیده‌اند و امروز برای زندگی پولی ندارند و ناتوان هستند. طبق قانون، دولت موظف است ماهی 500 هزار تومان به رزمندگان ناتوان پرداخت کند؛ اما 30 درصد از این پول را قطع می‌کند؛ چون باید از فقرا دریافت کند و نمی‌توانند از اشراف پولی بگیرد. همین‌طور در حوزه‌های مختلف دیگر. این واقعیت جامعة ماست و با روح قانون اساسی همخوانی ندارد. متأسفانه دید برنامه‌ریزان اقتصادی کشور ما اشرافی است و در جایی که به مردم می‌رسند دیدشان کاملاً پوپولیستی می‌شود؛ چون در ایام خاصی به رأی مردم نیاز دارند و در آن ایام خاص بخشی از حقوق مردم را با عنوان هدیة سیاسی پرداخت می‌کنند و رأی‌شان را می‌گیرند و پس از آن حقوق‌ قطع می‌شود؛ مانند سهام عدالت و یارانه.

*به این دلیل مرا اصولگرا می‌دانند؛ چون دبیر سیاست خارجی روزنامة رسالت بودم و بعد از آن نیز این پست را به کسی ندادند همین حالا هم بهترین دوستان من در روزنامة رسالت حضور دارند و بعضی چهارشنبه در جلسات آنها شرکت می‌کنم. هر چهار دورة مجلس را مستقل شرکت کردم و هیچ‌گاه عضو هیچ جریان سیاسی نبودم؛ چون هیچ جریان سیاسی یک ریال به من کمک انتخاباتی نکرد؛ بنابراین کسانی که من را اصولگرا می‌نامند دروغ می‌گویند. ایام انتخابات، ایام تنگدستی کاندیداهاست ایامی است که کاندیداها نیازمند کمک‌های مختلف مالی و ساپورت سیاسی هستند؛ وقتی هیچ جریانی در این دوران نامی از شما نمی‌آورد حق ندارد در مجلس شما را مصادره کند. من در طول چهار سال مستقل شرکت کردم. جریان‌های سیاسی مختلف خبره شده‌اند و افراد را مصادره می‌کنند. در این دورة مجلس بسیاری مستقل ورود کردند؛ در حالی که مستقل نبودند. به عبارتی خواست بسیاری از مردم مستقل‌پسند بود؛ ولی مردم نیز به گونه‌ای در مورد برخی کاندیداها رودست خوردند. مستقل بودن به یک برند تبدیل شده است و مردم دنبال یک برند جدید هستند که خوشنام باشد به نظرم تحولاتی که در مجلس شکل گرفت باعث خواهد شد تا مردم دقت بیشتری کنند.

*هنگامی که در روزنامة رسالت مشغول کار بودم جریان چپ من را تئوریسین جناح راست نامید و به من حقوق نداد؛ اما اشتباه آنها این بود که فکر کردند که جناح راست با تئوری اداره می‌شود.(خنده)

*اصولگرایان در مجلس هفتم سیاست تثبیت قیمت‌ها را توجیه کردند و ضرر پنج هزار میلیارد تومانی را در سال به خزانه‌ای کشور وارد کردند که میشد آن را برای ایجاد اشتغال استفاده کرد، اما اصولگرایان از تثبیت قیمت‌ها دفاع کردند و از آن زمان به بعد هر چه اقتصاد دست و پا زد تا پنج هزار میلیارد را به حوزة اشتغال بازگرداند نتوانست و این یکی از آفت‌هاست.

*هر چیزی در انتخابات ریاست جمهوری ایران به ویژه انتخابات آینده ممکن است رخ دهد. به نظرم دولت و آقای لاریجانی بر سر رئیس نشدن آقای عارف و رئیس شدن آقای لاریجانی همکاری کردند. آقای روحانی عملگراست و پیروزی در انتخابات برای او مهم است. آقای روحانی از بدنة رأی اصلاح‌طلبان استفاده کرد؛ اما اصولگرایی‌اش را منتفی نکرده تا از پشتوانة نهادی اصولگرایان استفاده کند و دوباره رئیس‌جمهور شود و به نظرم این امکان وجود دارد.

*معتقدم که آقای روحانی بیشترین تهدید را از ناحیة کسانی مانند آقای احمدی‌نژاد می‌داند. ایشان نگران است که آقای احمدی‌نژاد رقیبش شود به ویژه اینکه اگر شرایط اقتصادی به همین منوال ادامه یابد. به هر حال حتماً کسانی در دولت به آقای روحانی توصیه می‌کنند که کارت آقای احمدی‌نژاد را با استفادة نهادی از جناح راست خنثی کند.

*آقای روحانی نیز قصد دارد تحت هر شرایطی ائتلاف سه‌گانة گذشتة‌ خود را که یکی از نامأنوس‌ترین ائتلاف‌های ریاست جمهوری بعد از انقلاب بود حفظ کند و همین نکته سبب محافظه‌کار شدن آقای روحانی شده است؛ ایشان در عین حال عمل‌گراست و وقتی آمارهای قابل ارائه به مردم چنگی به دل نمی‌زند باعث می‌شود روز‌به‌روز لرزان‌تر شود.

*قضیة فیش‌های حقوقی به دولت آقای روحانی ضربة سنگینی زد و چون شاخصة متقابلی هم برای دفاع نداشت عملاً دچار مشکل شد. نگاه قالب توسعه‌ای نزد اطرافیان آقای روحانی یک دید جمهوری‌خواهانه است. جمهوری‌خواهان در آمریکا معتقدند که برای رکود حتی می‌توان نوعی پرداخت‌های اشرافی به گروه‌هایی خاص به ویژه صنعت‌گران و تولیدکنندگان داشته باشیم؛ حتی اگر تولیدکنندگان اسلحه باشند. اصل بر این است که رکود وجود نداشته باشد؛ اما در مقابل آنها کسانی هستند که به آمارهای تأییدکنندة این رفتار می‌رسند؛ یعنی آمارهایی که نشان‌دهندة ثبات شاخص هشت درصد، کاهش بیکاری و حضور اقتصادی در دنیا باشد.

*کسانی در دولت آقای روحانی تصمیم گرفتند که برای تعدادی از سیاستمداران و دولتمردان دستِ بازِ اشرافی ایجاد کنند؛ ولی پیش‌بینی نکردند که کسانی که با دست باز، برای یکدیگر حقوق می‌نویسند در عمل نتوانسته‌اند شاخص‌های مدیریتی قابل دفاعی ارائه و اقتصاد را نجات و تورم را کاهش دهند یا بیکاری را از میان بردارند.

*واقعیت این است که امروز برای جوانان تحصیل‌کردة ایرانی که بالای 50 درصد آنها بیکار هستند زنده کردن یک سری شعارهای سیاسی نمی‌تواند دغدغه‌های معیشتی‌شان را رفع کند. جوانان مشکل معیشتی و تشکیل خانواده دارند و روی دولت آقای روحانی فقط ارزیابی سیاسی انجام می‌دهند.

*اصلاً وارد این بحث که آیا آقای احمدی‌نژاد برای انتخابات ریاست جمهوری تأیید صلاحیت می‌شود یا نه، نمی‌شوم؛ ولی به نظرم نوع نگاه اصولگرایان به آقای احمدی‌نژاد، اختلاف میان دو نوع رفتار است؛ یک، رفتار ساختاری و دو، عملکرد رفتاری او. آنها فعالیت‌های احمدی‌نژاد را بیشتر رفتاری می‌دانند تا ساختاری، در صورتی که به هیچ وجه به ساختار اصلاح‌طلبان اعتقاد و اعتماد ندارند. اینها تصور می‌کنند که اصلاح‌طلبان از نظر ساختاری خیلی از شاخص‌هایی که مدنظر کسانی مانند آقای علم‌الهدی است را قبول ندارند منتها کسی که وارد ساختار می‌شود معادلة قدرت را می‌پذیرد و در شرایط قدرت نمی‌تواند واقعیت‌های ذهنی خود را بروز دهد؛ بنابراین متعرض بعضی از حوزه‌ها مانند حوزة ولایت فقیه و غیره نمی‌شود؛ ولی نوع نگاهی که به احمدی‌نژاد است رفتاری است؛ یعنی آقای احمدی‌نژاد را از لحاظ ساختاری اصولگرا می‌دانند؛ ولی از لحاظ رفتاری محصور در شخصیت خود می‌دانند که اگر آقای احمدی‌نژاد از لحاظ رفتاری تغییراتی را بپذیرد این امکان وجود دارد که بخشی از جریان اصولگرایی با وی همراهی کنند؛ ولی معتقدم که محدود کردن روابط انتخابات ریاست جمهوری آینده به روابط میان احمدی‌نژاد و روحانی شاید بخشی از شاخص‌های واقعی را داشته باشد؛ ولی به سود نظام جمهوری اسلامی ایران نیست.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار