برچسب: سه روایت
ایمنی و امنیت جانی زحمتکشترین قشر جامعه سالهاست مورد غفلت واقع شده است. در ساعاتی که شهر به خواب شبانه رفته و کمتر کسی در کوچهها و خیابانها حضور دارد، جارو به دستان زحمتکش شهر هنوز هم به سنتیترین شکل ممکن زیر سقف تاریک شهر با انبوهی از مشکلات و ناملایمات رو به رو میشوند.
کد خبر: ۲۳۳۱۲۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۲۵
همرزم متوسلیان روایت کرد: پیش از عمل، دکتر بیهوشی به سراغ برادر احمد آمد تا او را برای عمل بیهوش کند، اما حاج احمد قبول نکرد. وقتی هم که بچهها جویای ماجرا شدند، حاج احمد گفت: «امکان دارد اگر من را بیهوش کنند یک دفعه در حالت بیهوشی تمام مسائل نظامی را به دکتر بیهوشی بدهم و به عملیات ضربه بخورد.»
کد خبر: ۱۶۸۹۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۱۴
با هر فریاد و یورش مردم عزادار فتنه گران به سمت عقب فرار می کردند؛ اما با هر عقب نشینی آنها، باران سنگ بود که از آسمان به سمت عزاداران فرود می آمد. برای خودم باعث تعجب بود که این همه سنگ و پاره آجر و تکه های کوچک بتن را فتنه گران از کجا بر می دارند؟!
کد خبر: ۱۳۳۹۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۱۱
از قضا سر سفره افطار بودیم که از تلویزیون اعلام کردن ماه دیده شد و فردا عید است. بنده خدا تعداد زیادی مهمان دعوت کرده بود حاج حمید به دوستشون گفتن ما سر راه افطار کردیم.
کد خبر: ۱۲۱۸۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۰۳