برچسب: امتداد تاریکی
هیچ گاه فکر نمی کردم سهل انگاری و اشتباه من در مجلس عروسی، موجب بروز مشکلات حادی در زندگی خواهرم شود و اکنون با این آبروریزی که در شبکه های اجتماعی تلفن همراه به راه افتاده است، نمی دانم چگونه به چشمان خواهرم نگاه کنم، در حالی که خودم یکی از قربانیان این ماجرای تلخ هستم . . .
کد خبر: ۱۰۸۹۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۰۴
آن قدر ماجرای بدبختی من سریع اتفاق افتاد که هنوز هم گیج هستم! باورم نمی شود به همین راحتی فریب مردی را خورده باشم که مدعی بود همه آرزوهای مرا در خارج از کشور محقق می کند. در حالی که هنوز کاخ آرزوهایم را در بهترین نقطه دنیا و کنار رودخانه ای زیبا بنا می کردم ناگهان توفان حیله و فریب همه رویاهای طلایی ام را درهم کوبید و حالا من مانده ام با تعداد زیادی چک برگشتی و...
کد خبر: ۱۰۸۲۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۲۷
اگر همسرم از ماجرایی که برایم رخ داده مطلع شود به یقین کارمان به طلاق می کشد. می دانم اشتباه کرده ام ونباید مسائل خصوصی و مشکلات خانوادگی ام را به محیط کارم می کشاندم از سوی دیگر هم اعتماد بی جا و درددل برای کسی که از افکار شیطانی او اطلاعی نداشتم مرا به بیراهه ای کشاند که اکنون نه تنها در دام فردی اخاذ افتاده ام بلکه زندگی ام نیز در آستانه فروپاشی قرار دارد.
کد خبر: ۱۰۸۱۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۲۶
از چند سال قبل وقتی همسرم فروش مواد مخدر صنعتی را آغاز کرد همواره با ترس و لرز روزگار می گذراندیم...
کد خبر: ۱۰۷۴۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۲۰
نمی دانم با چه رویی می توانم به چشمان پدر و مادرم نگاه کنم وقتی به کارهای احمقانه خودم فکر می کنم که چگونه به چشمان نگران مادرم نگاه کردم و گفتم: من فقط با «موسی» ازدواج می کنم و بس! از خودم متنفر می شوم که چرا لحظه ای به نصیحت های دلسوزانه پدر و مادرم فکر نکردم و این گونه آینده ام را به تباهی کشاندم حالا هم پشیمانی سودی ندارد. . .
کد خبر: ۱۰۶۸۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۱۴
به همراه پسر مورد علاقه ام و 3 تن از دوستانش در حال رفتن به یک جشن تولد مختلط بودیم که مورد ظن ماموران کلانتری طرقبه قرار گرفتیم. آن ها خودروی ما را به خاطر صدای بلند موسیقی مبتذل و بد حجابی من توقیف کردند اما این جا بود که فهمیدم پسر مورد علاقه ام به جز من با 8 دختر دیگر ارتباط دارد و به آن ها نیز همانند من قول ازدواج داده است و . . .
کد خبر: ۱۰۶۷۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۱۳
نمی خواهم حقیقت ماجرا و آن چه را که در افکارم می گذشت پنهان کنم در واقع قصد داشتم با کمک به «جعفر» نظر او را به خودم جلب کنم اگرچه وقتی فهمیدم او متاهل است تردید کردم و با وجدانم درگیر شدم، اما در همین حال «جعفر» هم که گویی پی به ماجرا برده بود نقشه دیگری برای بالا کشیدن پول های من طراحی کرد و این گونه بود که . . .
کد خبر: ۱۰۶۶۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۱۲
حالا که دیگر به فردی سابقه دار تبدیل شدم و در پی یک عشق کور همه زندگی ام را به آتش کشیدم دیگر چیزی برای پنهان کردن ندارم. این شیفتگی دیوانه وار مرا به جایی رساند که دست به سلاح بردم و برای فرار از چنگ قانون به سوی ماموران انتظامی شلیک کردم. امروز می خواهم حقیقت ماجرا را بازگو کنم شاید سرگذشت من درس عبرتی برای دیگران باشد که چون من به تباهی کشیده نشوند و سال های زیبای جوانی را پشت میله های زندان سپری نکنند...
کد خبر: ۱۰۶۲۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۸
همه خواهران و برادرانم ازدواج کرده بودند اما من هیچ وقت خواستگاری نداشتم این تنها مشکلی بود که به شدت آزارم می داد. همه افکارم در این باره متمرکز شده بود و من جز آن که بتوانم ازدواج کنم به چیز دیگری نمی اندیشیدم تا این که ...
کد خبر: ۱۰۵۷۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۴
چند سال قبل وقتی از بزرگ ترها می شنیدم که عشق های خیابانی، عاقبتی جز تباهی ندارد، با خودم می گفتم این حرف ها درباره افرادی صدق می کند که عشقشان پاک نیست. با همین توجیهات خودم را تبرئه می کردم، در حالی که می دانستم این گونه رابطه، آن هم با یک جوان نامحرم، نه تنها عشق پاک نیست بلکه افکار و اعمالی شیطانی است.
کد خبر: ۱۰۵۵۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۱
روزی که خطاب به همسرم فریاد می زدم دیگر خسته شده ام و طلاق تنها راه نجاتم از این زندگی نکبت بار است کاش لحظه ای غرورم را زیر پا می گذاشتم و تنها خودم را نمی دیدم .در حالی از این کلمه تنفر آمیز به عنوان راه نجات نام می بردم که تلخ و شیرین روزگار را چشیده بودم و موهایم به سپیدی گراییده بود، اما حالا درمی یابم که بزرگان بی دلیل نگفته اند: «تلخی عمر بشر حاصل بی تجربگی است»...
کد خبر: ۱۰۵۴۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۳۰
در حالی که بارش اولین برف زمستانی شهر را سپید کرده بود، ماموران تجسس و اطلاعات کلانتری الهیه مشهد آماده می شدند تا پاتوق خلافکاران سابقه دار را پاکسازی کنند. آن ها در پی یک سابقه دار به مخفیگاهی رسیده بودند که افراد مشکوکی به آن جا رفت و آمد داشتند.
کد خبر: ۱۰۵۳۳۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۹
از روزی که متوجه شدم همسرم زن دیگری را پنهانی به عقد موقت خود درآورده است به انسانی شبیه بیماران روانی تبدیل شده ام. حرکات و رفتارم از حالت طبیعی خارج شده است و مدام با خودم حرف می زنم.
کد خبر: ۱۰۴۲۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۰
تاکنون چندین بار روزهای تلخ زندان را تجربه کرده ام. انگار دیگر دزدی از منازل مردم شغل ثابت من شده است؛ چرا که به دلیل اعتیاد به مصرف مواد مخدر صنعتی نه توان کار کردن را دارم و نه کسی با این وضعیت حاضر است مرا استخدام کند. از 6 ماه قبل که برای آخرین بار از زندان آزاد شدم سرقت های بسیاری انجام داده ام ،اما تعداد دقیق آن ها را به خاطر ندارم...
کد خبر: ۱۰۳۴۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۲
ديگر روي بازگشت به زادگاهم را ندارم. چگونه مي توانم به چشمان عاشق و دستان پينه بسته پدر کشاورزم نگاه کنم که براي رسيدن من به مدارج علمي بالا و همچنين سعادت و خوشبختي ام در مزرعه کار مي کرد و پولي را که عرق ريزان به دست مي آورد براي من مي فرستاد تا من اجاره منزل را بدهم و يا آن را خرج تحصيل کنم. اکنون که آرزوهاي پدرم را نابود کرده ام وخودم نيز نه تنها مورد سوء استفاده قرار گرفته ام بلکه ديگر در منجلابي از فساد غرق شده ام چگونه مي توانم...
کد خبر: ۹۱۴۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۸
وقتي به آن زن کمک کردم و او را به بيمارستان رساندم احساس مي کردم برداشتن مبلغي اندک از حساب بانکي او هيچ اشکالي ندارد چرا که کمک من به او ارزش بيشتري دارد اما پس از آن وسوسه شدم و مبالغ بيشتري را از حساب او سرقت کردم. درحالي که نمي دانستم آن زن با کارکردن در کوره هاي آجرپزي اين مبلغ را پس انداز کرده است و ...
کد خبر: ۸۲۱۵۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۱۶
مسير زندگيام از زماني در بيراهه بدبختي قرار گرفت که براي قبولي در آزمون سراسري تلاش ميکردم. آن روزها فقط با چند تن از دوستانم ارتباط داشتم تا اين که به پيشنهاد يکي از آنها به مصرف مواد مخدر روي آوردم و اين گونه بود که نه تنها همه چيزم را در قمار اعتياد باختم بلکه به کلاهبرداري مدرن اينترنتي و خلافهاي ديگر روي آوردم تا اين که...
کد خبر: ۸۱۶۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۱۳
آن قدر غرق در شبکه هاي اجتماعي شده بودم که هيچ گاه نتوانستم به عواقب کارهايي که انجام مي دهم فکر کنم. من به حدي تحت تأثير جملات عاشقانه و عاطفي قرار گرفته بودم که حاضر شدم براي رسيدن به پسر موردعلاقه ام به همه چيز پشت پا بزنم و به همراه او در يک کشور ديگر زندگي کنم، اما حالا فهميدم که به راحتي فريب يک شياد را خورده ام و ...
کد خبر: ۷۲۳۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۳