شهدای ایران shohadayeiran.com

برچسب ها - جبهه
برچسب: جبهه
راه شهدا را ادامه دهیم
رزمندگان دوران دفاع مقدس علاوه بر حضور در جبهه های نبرد, با حضور پرشور خود در انتخابات شرکت می‌کردند.
کد خبر: ۱۴۲۹۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۲۸

کد خبر: ۱۴۱۲۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۰۲

کد خبر: ۱۴۰۹۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۲۹

باهم رفتیم پارک شهر و در آنجا از من پرسیدند که آیا این آقا حجت الله متولد۱۳۴۶ است؟ من هم گفتم"بله؛ متولد سال ۴۶ است". بعد از آن حجت از خوشحالی انگار بال درآورده بود و رفت به جبهه .
کد خبر: ۱۴۰۸۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۲۷

کد خبر: ۱۴۰۷۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۲۶

یکی از رزمندگان دفاع مقدس گفت: سر و صدای تظاهرات مانندی به گوشمان رسید، از محل استراحت بیرون آمدیم. بسیجی‌های جوان متحد شده بودند و با قصد اعتراض از برگشت‌شان به عقب، می‌گفتند: «فلفل نبین چه ریزه، بشکن ببین چه تیزه! ما برای جنگ آمده‌ایم نه به عقب برگشتن!»
کد خبر: ۱۴۰۲۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۱۹

کد خبر: ۱۳۹۳۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۲۸

کد خبر: ۱۳۸۰۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۰۷

دبیرکل جامعه روحانیت مبارز گفت: تصمیم نهایی این جبهه برای انتخابات سال آینده را تأیید می‌کنیم.
کد خبر: ۱۳۷۹۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۰۵

شهيد نورمحمد قاسمي يكي ديگر از شهداي مدافع حرم لشكر فاطميون است كه به گفته همرزمانش، مبارزات چشم گير و برجسته‌اي در جبهه دفاع از حرم داشت.
کد خبر: ۱۳۷۰۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۲۳

گروه تروریستی "جیش المجاهدین" اعلام کرد: مقابل " جبهه النصره" دست بسته نخواهیم نشست.
کد خبر: ۱۳۵۷۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۰۵

عضو مجلس شورا، مسئول کل امور اقتصادی و مسئول نظامی گروه تروریستی فتح الشام (جفش) در حلب اعلام کردند از این گروه جدا شده‌اند.
کد خبر: ۱۳۵۴۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۰۳

کد خبر: ۱۳۴۹۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۲۵

کد خبر: ۱۳۴۵۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۲۰

دوست دارم بروم زیارت. مردم روستایمان گروه گروه می‌روند کربلا، ولی من پول ندارم که بروم. زمان جنگ پاسدارها می‌گفتند می‌خواهیم بفرستیمت مکه ولی من می‌گفتم الان وقتش نیست، باشد برای وقتی دیگر. حالا دوست دارم بروم.
کد خبر: ۱۳۴۴۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۱۹

کد خبر: ۱۳۳۸۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۰۹

یک‌بار ایشان از جبهه برگشتند آمدند تهران، می‌رفتند مشهد، با بنده ملاقات کردند. خدمت امام رسیدند به من گفتند که من وقتی رفتم جبهه ، دیدم بچه‌ها من را به چشم یک پیرمرد نگاه می‌کنند...
کد خبر: ۱۲۹۷۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۸/۰۴

کد خبر: ۱۲۹۴۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۸/۰۱

کد خبر: ۱۲۹۴۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۲۹

قلم را روی کاغذ گذاشت و زد زیر گریه طوری اشک می‌ریخت که مرا هم به گریه انداخت. پرسیدم: چی شده آقای رضایی؟ اتفاقی افتاده؟ در جواب گفت: «امکانات کم است نمی‌توانم جوابگوی شما باشم.»
کد خبر: ۱۲۹۱۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۲۶

آخرین اخبار