برچسب: دخترت
«بابام میخواست با سم مرا بکشد. فهمیده بود معتادم. داییام نجاتم داد و آوردم اینجا.» فرناز درسخواندهٔ عکاسی خبری در دانشکدهٔ صداوسیماست. خدا میداند در آن میهمانی شبانه چه گذشت که حالا این کمپ در گوشهٔ پرت بومهن خانهٔ او شده. بهار دیگر که برسد، پاکیاش یکساله میشود. میگوید تا آن موقع نباید تنهایی تصمیم بگیرد، سرِ کار برود، ازدواج کند یا موبایل داشته باشد. زنان ساکن مرکز ترک اعتیاد بومهن، اکنون دیگر حال خوشی ندارند، فکر رفتن از اینجا و آوارگی در خیابان رهایشان نمیکند. مسؤول کمپ «بهشت کوچک» میگوید: زنان اینجا از لحظهٔ شنیدنِ خبر احتمال پلمب مرکز دست از گریه برنمیدارند؛ «چند روز است که گریه میکنند و دعای توسل میخوانند».
کد خبر: ۵۰۰۲۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۳