برچسب: جوان های عرب
شروع کردیم به راه رفتن، چندتا از جوان های عرب ، مال یکی از مُضیف ها، آمدند به ما پیشنهاد کردند که امشب را اینجا باشید. گفتیم ما تازه راه افتادیم، تا شب خیلی وقت است، ما باید برویم. یکیشان گفت علاج ندارد. از او اصرار و از ما انکار، یک وقت دیدیم خنجر کشید.
کد خبر: ۱۸۸۹۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۰۱