نمیدانم اصرار برایرانی نشان دادن و ایرانی کردن محرم و عاشورا و پیوند زدن آن با تشیع چقدر از نظر تاریخی درست است ...
شهدای ایران: «نمیدانم اصرار برایرانی نشان دادن و ایرانی کردن محرم و عاشورا و پیوند زدن آن با تشیع چقدر از نظر تاریخی درست است. جدای از آنکه چنین پیوندی از نظر تاریخی محل اشکال است و از منظرافزایش اختلاف میان شیعه و سنی هم عمل درستی نیست ... مشکل «ایرانیزه» کردن محرم و عاشورا به کنار، چند سالی است که شاهد بهراه افتادن سنت رفتن پیاده به کربلا در اربعین شدهایم. سنتی که صداوسيمايماهم اصرارو تبلیغات زیادی برای آن بهراه انداختهاند وتلاش ميشود تا هرچه بیشتر بر تعداد زوار اربعین افزوده شود.»
آنچه خواندید بخشی از اظهارنظر یک فرد غیرمسلمان و بهایی و یا بخشی از یادداشت یک رسانهی ضد انقلابی با داعیه و پرچم مخالفت با اسلام نیست. این بخشی از یادداشت روزنامهی اصلاحطلب قانون به قلم صادق زیباکلام است. روزنامهای که ظاهرا هیچ ادعایی در مبارزه با نمادهای مذهبی مردم ایران ندارد اما روند طی شده در این نشریه نشان از «نفوذ» جریانی خطرناک و تجدیدنظرطلب در ارکان آن دارد.
نویسندهی این روزنامه همصدا با وهابیون تکفیری تلاش دارد با وصل کردن شور حسینی مردم ایران به «حکومت صفوی»؛ اعتبار این شور و شعور عاشورایی را به زیر سوال برده و راهپیمایی بینظیر اربعین را کاری بیهوده معرفی کند آنجا که مینویسد: «محرم و عاشورا از زمان صفویه بود که یک شور و حال دیگری پیدا کرد.» از طرفی این روزنامه با مغالطهای کثیف، سعی میکند تا مراسم پرشکوه عاشورا و اربعین حسینی را اقدامی علیه اهل سنت تعریف کند تا بهانهای برای ابراز بغض و کینه نسبت به این مانور قدرت عظیم بیابد. در حالی که وصل کردن اهل سنت مخصوصا سنیهای ایران به جنایتکاران خونخواری مانند یزد ملعون و معاویه بیشک بزرگترین ظلمی است که میتواند درحق آنان صورت گیرد چراکه تاریخ نشان میدهد اهل سنت حقیقی که تقریبا قریب به اتفاق بدنهی مذاهب چهارگانهی ایشان را در برمیگیرد، اگر بیش از شیعیان به اهل بیت پیامبر مخصوصا سید و سرور جوانان بهشت امام حسین (علیهالسلام)؛ عشق نورزند، قطعا عشقشان کمتر از شیعیان نیست.
نویسندهی تجدیدنظرطلب و تندروی این روزنامه یا آنقدر ناآگاه است که نمیداند تعدادی از مدیحه سرایان حادثهی عظیم و بیمانند کربلا، سنی مذهب بودهاند و یا ماموریت محول شده از سوی اتاقهای فکر ناتوی فرهنگی، او را واداشته که همچون کبک سر به زیر برف کرده و خود را به ناآگاهی بزند. البته شکی نیست که نویسندگان و مسئولین این روزنامهی هتاک به خود زحمت نخواهند داد که نگاهی به مانور عظیم اربعین بیندازند تا ببیند که چه تعداد از اهل سنت عراق و ایران و سایر کشورهای مسلمان، رنج این پیادهروی عظیم را به جان میخرند و فارغ از تفرقهافکنی ماموران قلم به مزد استکبار جهانی، جلوهای از اتحاد حول محور اهل بیت پیامبر میآفرینند.
صفحات تاریخ سرشار است از خشم آمیخته به هراس طاغوتیان و دوستداران طاغوت از عزای حسین. عزایی که به گفتهی شهید مطهری، خون جوشان امام شهید آزادگان عالم را در رگهای جامعه به جوشش درآورده و آنان را در برابر ظلمپذیری و ذلت بیمه میکند. پس چرا نباید قلم به مزدان وابسته به نظام طاغوت به هراس بیفتند از جامعهای که با هر قدم که در مسیر کربلا برمیدارد، درجهای به شعور ذلتناپذیریش افزوده میشود و جامعهای که ذلتپذیر نباشد محیط مناسبی برای انگلهای مزدور نظام سلطه نیست.
رسانههای زنجیرهای مدعی اصلاحطلبی البته ید طولایی در حمله به مقدسات مذهبی مردم ایران دارند. حافظهی ملت ایران فراموش نخواهد کرد دوران سیاه دولت اصلاحات را که در میان هرج و مرج ایجاد شده توسط روزنامههای زنجیرهای برخی هوای «راهپیمایی علیه خدا» به جرم «فتنهگر بودن خدا» را در سر میپروراندند و عدهای چنین تیتر میزدند که «کشته شدن امام حسین نتیجهی طبیعی خشونت جدش رسول خدا در بدر و احد بوده است»!
گروهی از این جماعت معتقد بودند «امروز خدا در جامعه هيچ كاره است.»، عدهای «مظاهر ديني چون حجاب و حياي زنان» را «نماد عقب افتادگي» مینامیدند و برخی جوانانی که به مسجد میروند را «روانی» لقب میدادند.
اقدام شنیع و مشمئزکنندهی اخیر روزنامهی قانون در توهین کمسابقه به عزاداری حسینی؛ اگرچه تاسفبار بوده و قلب و روح آزادگان جهان را به درد میآورد، اما از سوی دیگر افشا کنندهی ماهیت حقیقی تجدیدنظرطلبان پنهان شده در زیر نقاب اصلاحطلبی نیز هست تا افکار عمومی فراموش نکنند که این جماعت همان تفکری را نمایندگی میکنند که کمتر از دو دههی پیش، در قلب امالقرای جهان اسلام در روزنامههایشان «تفكر شيعه گري را موجب انحطاط مملكت ما و مانعي براي دموكراسي» میدانستند. بنابراین عجیب نیست اگر اخلاف مزدور آنان نیز امروز از راهپیمایی غرورآفرین اربعین حسینی چنان به خشم بیایند که تصمیم بگیرند به هر نحو ممکن ذرهای از این شور الهی بکاهند. چرا که آنان بنابه اظهارات تئوریسینشان که سالهاست در آغوش روباه پیر جاخوش کرده عقیده دارند: «فرهنگ شهادت، خشونت آفرين است.»
آنچه خواندید بخشی از اظهارنظر یک فرد غیرمسلمان و بهایی و یا بخشی از یادداشت یک رسانهی ضد انقلابی با داعیه و پرچم مخالفت با اسلام نیست. این بخشی از یادداشت روزنامهی اصلاحطلب قانون به قلم صادق زیباکلام است. روزنامهای که ظاهرا هیچ ادعایی در مبارزه با نمادهای مذهبی مردم ایران ندارد اما روند طی شده در این نشریه نشان از «نفوذ» جریانی خطرناک و تجدیدنظرطلب در ارکان آن دارد.
نویسندهی این روزنامه همصدا با وهابیون تکفیری تلاش دارد با وصل کردن شور حسینی مردم ایران به «حکومت صفوی»؛ اعتبار این شور و شعور عاشورایی را به زیر سوال برده و راهپیمایی بینظیر اربعین را کاری بیهوده معرفی کند آنجا که مینویسد: «محرم و عاشورا از زمان صفویه بود که یک شور و حال دیگری پیدا کرد.» از طرفی این روزنامه با مغالطهای کثیف، سعی میکند تا مراسم پرشکوه عاشورا و اربعین حسینی را اقدامی علیه اهل سنت تعریف کند تا بهانهای برای ابراز بغض و کینه نسبت به این مانور قدرت عظیم بیابد. در حالی که وصل کردن اهل سنت مخصوصا سنیهای ایران به جنایتکاران خونخواری مانند یزد ملعون و معاویه بیشک بزرگترین ظلمی است که میتواند درحق آنان صورت گیرد چراکه تاریخ نشان میدهد اهل سنت حقیقی که تقریبا قریب به اتفاق بدنهی مذاهب چهارگانهی ایشان را در برمیگیرد، اگر بیش از شیعیان به اهل بیت پیامبر مخصوصا سید و سرور جوانان بهشت امام حسین (علیهالسلام)؛ عشق نورزند، قطعا عشقشان کمتر از شیعیان نیست.
نویسندهی تجدیدنظرطلب و تندروی این روزنامه یا آنقدر ناآگاه است که نمیداند تعدادی از مدیحه سرایان حادثهی عظیم و بیمانند کربلا، سنی مذهب بودهاند و یا ماموریت محول شده از سوی اتاقهای فکر ناتوی فرهنگی، او را واداشته که همچون کبک سر به زیر برف کرده و خود را به ناآگاهی بزند. البته شکی نیست که نویسندگان و مسئولین این روزنامهی هتاک به خود زحمت نخواهند داد که نگاهی به مانور عظیم اربعین بیندازند تا ببیند که چه تعداد از اهل سنت عراق و ایران و سایر کشورهای مسلمان، رنج این پیادهروی عظیم را به جان میخرند و فارغ از تفرقهافکنی ماموران قلم به مزد استکبار جهانی، جلوهای از اتحاد حول محور اهل بیت پیامبر میآفرینند.
صفحات تاریخ سرشار است از خشم آمیخته به هراس طاغوتیان و دوستداران طاغوت از عزای حسین. عزایی که به گفتهی شهید مطهری، خون جوشان امام شهید آزادگان عالم را در رگهای جامعه به جوشش درآورده و آنان را در برابر ظلمپذیری و ذلت بیمه میکند. پس چرا نباید قلم به مزدان وابسته به نظام طاغوت به هراس بیفتند از جامعهای که با هر قدم که در مسیر کربلا برمیدارد، درجهای به شعور ذلتناپذیریش افزوده میشود و جامعهای که ذلتپذیر نباشد محیط مناسبی برای انگلهای مزدور نظام سلطه نیست.
رسانههای زنجیرهای مدعی اصلاحطلبی البته ید طولایی در حمله به مقدسات مذهبی مردم ایران دارند. حافظهی ملت ایران فراموش نخواهد کرد دوران سیاه دولت اصلاحات را که در میان هرج و مرج ایجاد شده توسط روزنامههای زنجیرهای برخی هوای «راهپیمایی علیه خدا» به جرم «فتنهگر بودن خدا» را در سر میپروراندند و عدهای چنین تیتر میزدند که «کشته شدن امام حسین نتیجهی طبیعی خشونت جدش رسول خدا در بدر و احد بوده است»!
گروهی از این جماعت معتقد بودند «امروز خدا در جامعه هيچ كاره است.»، عدهای «مظاهر ديني چون حجاب و حياي زنان» را «نماد عقب افتادگي» مینامیدند و برخی جوانانی که به مسجد میروند را «روانی» لقب میدادند.
اقدام شنیع و مشمئزکنندهی اخیر روزنامهی قانون در توهین کمسابقه به عزاداری حسینی؛ اگرچه تاسفبار بوده و قلب و روح آزادگان جهان را به درد میآورد، اما از سوی دیگر افشا کنندهی ماهیت حقیقی تجدیدنظرطلبان پنهان شده در زیر نقاب اصلاحطلبی نیز هست تا افکار عمومی فراموش نکنند که این جماعت همان تفکری را نمایندگی میکنند که کمتر از دو دههی پیش، در قلب امالقرای جهان اسلام در روزنامههایشان «تفكر شيعه گري را موجب انحطاط مملكت ما و مانعي براي دموكراسي» میدانستند. بنابراین عجیب نیست اگر اخلاف مزدور آنان نیز امروز از راهپیمایی غرورآفرین اربعین حسینی چنان به خشم بیایند که تصمیم بگیرند به هر نحو ممکن ذرهای از این شور الهی بکاهند. چرا که آنان بنابه اظهارات تئوریسینشان که سالهاست در آغوش روباه پیر جاخوش کرده عقیده دارند: «فرهنگ شهادت، خشونت آفرين است.»
*دانشجو