با توجه به اینکه مردم ایران، اعصاب درست و درمانی ندارند و در ادارات مختلف همواره مترصد در رفتن از کوزه هستند، میتوان شرایطی را برای آنها فراهم کرد تا به راحتی بتوانند به کارمندان ادارات و سازمانها فحش بدهند.
به گزارش شهدای ایران، با توجه به اینکه مردم ایران، اعصاب درست و درمانی ندارند و در ادارات مختلف همواره مترصد در رفتن از کوزه هستند، میتوان شرایطی را برای آنها فراهم کرد تا به راحتی بتوانند به کارمندان ادارات و سازمانها فحش بدهند.
چند وقتی بود دلم می خواست در مورد فحش دادن یک یادداشتی چیزی بنویسم. به نظرم رسید می توان برخی ابعاد اقتصادی را برای موضوع فحاشی در نظر گرفت و راهکارهای کسب درآمد از این پدیده زشت را مورد بررسی قرار داد:
یکی از راهکارهای پرسود کسب درآمد از فحش و فضیحت، در زمینه راهنمایی و رانندگی میتواند باشد! در طول روز صدها و شاید هزاران تصادف کم خسارت در سطح کشور رخ می دهد که باعث رد و بدل شدن میزان بسیار زیادی عصبانیت لسانی (فحش ناموسی) در کشور میشود.
این فحشها یک ساختار ثابت دارد. اینکه کشدار و البته کشدار هستند. کشدار بودن اولشان به خاطر این است که معمولا خیلی کش می آیند و طول می کشند. مثلا هووووووووووووووووو یاااااااااااااااااااااااااابووووووووووووو! کشدار بودن دومشان هم به این خاطر است که متاسفانه اغلب رانندگان ما خیلی بی تربیت هستند.
بنابر طرح پیشنهادی ما، عزیزان راهنمایی و رانندگی میتوانند یک نوع جریمه جدید را به جریمههای قبلی اضافه کنند و برای هر فحش به فراخور تاثیرگذاری آن در سطح جامعه یک مبلغی را از متفشح! (شخص فحش دهنده) دریافت کنند. با توجه به اینکه مزنه بازار در دست ماست و اینکاره صنعت و معدن و تجارت هستیم، فهرست زیر به عنوان قیمت منطقی به آن سازمان محترم پیشنهاد می شود:
۱-فحش پدر: 18 هزار تومان
۲-فحش مادر: ۴۵ هزار تومان
۳-فحش همسر: ۵۰ هزار تومان
۴-فحش خواهر: ۶۰ هزار تومان
۵-فحش عمه: رایگان!
راهکار دوم برای کسب درآمد از فحش در مدارس راهنمایی و دبیرستان است. تمام مدارس سطح کشور همیشه و هر ساعت و هر لحظه با کسری بودجه مواجه هستند و به هر بهانه ای سعی دارند یک پولی به عنوان شهریه از والدین دانش آموزان بگیرند. در اقدامی کارآمد می توان جریمه فحش دادن دانش آموزان به همکلاسی یا احتمالا مدرسان را از خانواده آنها دریافت کرد.
با توجه به اینکه معمولا دانش آموزان در یک مدرسه چند سال درس میخوانند، بنابراین به راحتی میتوان جریمه «فحشنامه» هر سال تحصیلی را در ابتدای سال تحصیلی آینده دریافت کرد. در این شرایط نه تنها مشکل بودجه آموزش و پرورش حل می شود بلکه با عنایت به بیچاک و بست بودن دهان بچه های امروزی می توان سطح فنی و رفاهی مدارس را تا حد و اندازه های دانشگاه آکسفورد و بروکسل بالا برد.
راهکار بعدی را می توان به ادارات و سازمانهای خصوصی و دولتی که به صورت مستقیم با ارباب رجوع در ارتباط هستند تعمیم داد. با توجه به اینکه مردم ایران، اعصاب درست و درمانی ندارند و در ادارات مختلف همواره مترسد در رفتن از کوزه هستند، میتوان شرایطی را برای آنها فراهم کرد تا به راحتی بتوانند به کارمندان ادارات و سازمان ها فحش بدهند.
در این طرح برای جلوگیری از به وجود آمدن درگیری میان کارمند و ارباب رجوع و اینکه کارمند سعی نکند فحش های دریافت کرده را پاسخ بدهد، میتوان یک ستون جدید به فیش حقوقی آنها اضافه کرد به نام «حق الفحش! » تا سر برج، پول فحشهایی که خورده اند را از خزانه دولت دریافت کنند. به قول معروف: هرکه فحشش بیش فیشش بیشتر! با چنین راهکاری قطعا ارتباط با ارباب رجوع بسیار دوستانه و محترمانهتر خواهد بود. به مکالمه خیالی زیر توجه کنید:
+یارو! این پرونده مارو ردیف کن بریم.
-بله قربان. حتما. بفرمایید بشینید.
+به تو ربطی نداره که من باید بشینم یا پاشم گلابی!
-فداتون بشم. قطعا همین طوره.
+تو با این قیافه ذیقی لازم نکرده فدای من بشی میمون! زودتر امضامو بگیر.
-چشم! چشم! برای تسریع در کارتون میشه خواهش کنم چنتا فحش ناموسی محبت کنید؟
+نه خیر! اونا واسه مدیرعاملتونه. به تو همین که بگم گوساله کافیه.
-جون مادرت. به خدا کلی قسط دارم!
+نوچ!
*نامه نیوز
چند وقتی بود دلم می خواست در مورد فحش دادن یک یادداشتی چیزی بنویسم. به نظرم رسید می توان برخی ابعاد اقتصادی را برای موضوع فحاشی در نظر گرفت و راهکارهای کسب درآمد از این پدیده زشت را مورد بررسی قرار داد:
یکی از راهکارهای پرسود کسب درآمد از فحش و فضیحت، در زمینه راهنمایی و رانندگی میتواند باشد! در طول روز صدها و شاید هزاران تصادف کم خسارت در سطح کشور رخ می دهد که باعث رد و بدل شدن میزان بسیار زیادی عصبانیت لسانی (فحش ناموسی) در کشور میشود.
این فحشها یک ساختار ثابت دارد. اینکه کشدار و البته کشدار هستند. کشدار بودن اولشان به خاطر این است که معمولا خیلی کش می آیند و طول می کشند. مثلا هووووووووووووووووو یاااااااااااااااااااااااااابووووووووووووو! کشدار بودن دومشان هم به این خاطر است که متاسفانه اغلب رانندگان ما خیلی بی تربیت هستند.
بنابر طرح پیشنهادی ما، عزیزان راهنمایی و رانندگی میتوانند یک نوع جریمه جدید را به جریمههای قبلی اضافه کنند و برای هر فحش به فراخور تاثیرگذاری آن در سطح جامعه یک مبلغی را از متفشح! (شخص فحش دهنده) دریافت کنند. با توجه به اینکه مزنه بازار در دست ماست و اینکاره صنعت و معدن و تجارت هستیم، فهرست زیر به عنوان قیمت منطقی به آن سازمان محترم پیشنهاد می شود:
۱-فحش پدر: 18 هزار تومان
۲-فحش مادر: ۴۵ هزار تومان
۳-فحش همسر: ۵۰ هزار تومان
۴-فحش خواهر: ۶۰ هزار تومان
۵-فحش عمه: رایگان!
راهکار دوم برای کسب درآمد از فحش در مدارس راهنمایی و دبیرستان است. تمام مدارس سطح کشور همیشه و هر ساعت و هر لحظه با کسری بودجه مواجه هستند و به هر بهانه ای سعی دارند یک پولی به عنوان شهریه از والدین دانش آموزان بگیرند. در اقدامی کارآمد می توان جریمه فحش دادن دانش آموزان به همکلاسی یا احتمالا مدرسان را از خانواده آنها دریافت کرد.
با توجه به اینکه معمولا دانش آموزان در یک مدرسه چند سال درس میخوانند، بنابراین به راحتی میتوان جریمه «فحشنامه» هر سال تحصیلی را در ابتدای سال تحصیلی آینده دریافت کرد. در این شرایط نه تنها مشکل بودجه آموزش و پرورش حل می شود بلکه با عنایت به بیچاک و بست بودن دهان بچه های امروزی می توان سطح فنی و رفاهی مدارس را تا حد و اندازه های دانشگاه آکسفورد و بروکسل بالا برد.
راهکار بعدی را می توان به ادارات و سازمانهای خصوصی و دولتی که به صورت مستقیم با ارباب رجوع در ارتباط هستند تعمیم داد. با توجه به اینکه مردم ایران، اعصاب درست و درمانی ندارند و در ادارات مختلف همواره مترسد در رفتن از کوزه هستند، میتوان شرایطی را برای آنها فراهم کرد تا به راحتی بتوانند به کارمندان ادارات و سازمان ها فحش بدهند.
در این طرح برای جلوگیری از به وجود آمدن درگیری میان کارمند و ارباب رجوع و اینکه کارمند سعی نکند فحش های دریافت کرده را پاسخ بدهد، میتوان یک ستون جدید به فیش حقوقی آنها اضافه کرد به نام «حق الفحش! » تا سر برج، پول فحشهایی که خورده اند را از خزانه دولت دریافت کنند. به قول معروف: هرکه فحشش بیش فیشش بیشتر! با چنین راهکاری قطعا ارتباط با ارباب رجوع بسیار دوستانه و محترمانهتر خواهد بود. به مکالمه خیالی زیر توجه کنید:
+یارو! این پرونده مارو ردیف کن بریم.
-بله قربان. حتما. بفرمایید بشینید.
+به تو ربطی نداره که من باید بشینم یا پاشم گلابی!
-فداتون بشم. قطعا همین طوره.
+تو با این قیافه ذیقی لازم نکرده فدای من بشی میمون! زودتر امضامو بگیر.
-چشم! چشم! برای تسریع در کارتون میشه خواهش کنم چنتا فحش ناموسی محبت کنید؟
+نه خیر! اونا واسه مدیرعاملتونه. به تو همین که بگم گوساله کافیه.
-جون مادرت. به خدا کلی قسط دارم!
+نوچ!
*نامه نیوز