نایب رئیس بدسابقه مجلس ششم میگوید نفوذ مهم است و باید مراقب باشیم دشمن در بین مسئولان نفوذ نکند.
به گزارش شهدای ایران، محمدرضا خاتمی در نشست انجمن اسلامی جامعه پزشکی با بیان اینکه باید نسبت به مسئله نفوذ هوشیار باشیم، افزود: اگر کسی بخواهد نفوذ کند چه میکند؟ آیا مداخله نظامی، اقتصادی یا جاسوسی جایی دارد؟ اگر آمریکا، سوریه یا اسرائیل بخواهند نفوذ کنند چه میکنند؟ آنها اگر بخواهند نفوذ کنند در بین مسئولان نفوذ میکنند. آیا نفوذ دشمن غیر از این بود که رئیسجمهوری را روی کار بیاورد که ۷۰۰ میلیون دلار را به باد فنا بدهد و منابع کشور را غارت کند و همه دنیا را علیه ما متحد کند؟
خاتمی با اشاره به اینکه نفوذ دشمن یک واقعیت است تاکید کرد: ما نمیخواهیم از نفوذ استفاده جناحی کنیم. باید به صورت علمی مسئله نفوذ را بررسی کنیم. هشت سال گذشته نشان داد که چگونه دشمن میتواند در کشور نفوذ کند.
وی خاطرنشان کرد: در کشوری که شفافیت وجود نداشته باشد، نفوذ به وجود میآید. ما اگر میخواهیم راه نفوذ را ببندیم باید شفافیت داشته و مردم را غریبه ندانیم.
اظهارات رضا خاتمی از جنس فریاد حرفهایهایی است که برای رد گم کردن داد میزنند «آی دزد»! و گرنه اولین دبیرکل حزب منحلهای که شماری از اعضای نفوذی آن پس از لو رفتن از کشور گریخته و در آمریکا و اروپا پناهندگی گرفتهاند، بهتر از هر کس میداند که امثال وی متهم ماجرا هستند و نه مدعی آن.
درباره رئیسجمهور قبلی که رضا خاتمی مدعی است به واسطه نفوذ ذشمن روی کار آمد باید گفت این سخن اهانت به مردمی است که در سالهای ۸۴ و ۸۸ به وی رأی دادند و آن رأی حاصل خیانتها، فسادها، غارتها و دهنکجی افراطیون مدعی اصلاحطلبی به مردم در طول ۱۰-۱۲ سال قبل از آن بود، از سوی دیگر احمدینژاد وقتی به واسطه عملکرد حلقه انحرافی از اصول و آرمانها فاصله گرفت، در ابتدای مسیری قرار گرفت که مدعیان دروغین اصلاحطلبی (امثال خاتمی و...) تا ته آن خط را رفتهاند. درباره فساد اقتصادی شایان ذکر است که از شهرام جزایری گرفته تا بابک زنجانی همه یار غار مدعیان اصلاحطلبی و برخی دستاندرکاران دولتهای سازندگی اصلاحات بودند.
در همین مجلس ششم، و در کنار رضا خاتمی، نایب رئیس دیگری از مدعیان اصلاحطلبی (بهزاد نبوی) حضور داشت که به شکل غیرقانونی رئیس هیئت مدیره شرکت نفتی پتروپارس بود و توانسته بودند از رانت ۸ میلیارد دلاری در اخذ برخی قراردادهای نفتی برخوردار شوند اما همان زمان امثال رضا خاتمی بیهیچ اعتراضی، مشغول وطنفروشی و ایجاد تحصن و پروژه نیابتی استعفا و تهدید به خروج از حاکمیت بودند و به همین دلیل هم مورد حمایت آمریکا، انگلیس و اسرائیل قرار گرفتند که میگفتند ما از اصلاحطلبان در ایران حمایت میکنیم. البته باید تصریح کرد که امثال رضا خاتمی صرفا ملعبه و سپر بلای برخی نفوذیهای اصلی در میان افراطیون مدعی اصلاحطلبی محسوب میشوند.
یادآور میشود در دوره حاکمیت اصلاحطلبان در مجلس برخی محورهای کلی حرکت این جریان عینا اجرای مطامع و مطالبات دشمن بود؛ از جمله؛ تحریف خط امام و اصول کلی انقلاب، القای ترس نسبت به استکبار و قوی نشان دادن دشمن به موازات تحقیر ملت و کشور و جبهه خودی، دادن اطلاعات پنهانی به بیگانگان و همچنین دادن گراهای دقیق به دشمن برای ضربه زدن نظیر کاری که در تحریم اقتصادی کردند، زد و بندهای سیاسی و انتخاباتی با دشمنان نظیر کاری که در آشوبگری سال ۷۸ و ۸۸ مرتکب شدند و...
*کیهان
خاتمی با اشاره به اینکه نفوذ دشمن یک واقعیت است تاکید کرد: ما نمیخواهیم از نفوذ استفاده جناحی کنیم. باید به صورت علمی مسئله نفوذ را بررسی کنیم. هشت سال گذشته نشان داد که چگونه دشمن میتواند در کشور نفوذ کند.
وی خاطرنشان کرد: در کشوری که شفافیت وجود نداشته باشد، نفوذ به وجود میآید. ما اگر میخواهیم راه نفوذ را ببندیم باید شفافیت داشته و مردم را غریبه ندانیم.
اظهارات رضا خاتمی از جنس فریاد حرفهایهایی است که برای رد گم کردن داد میزنند «آی دزد»! و گرنه اولین دبیرکل حزب منحلهای که شماری از اعضای نفوذی آن پس از لو رفتن از کشور گریخته و در آمریکا و اروپا پناهندگی گرفتهاند، بهتر از هر کس میداند که امثال وی متهم ماجرا هستند و نه مدعی آن.
درباره رئیسجمهور قبلی که رضا خاتمی مدعی است به واسطه نفوذ ذشمن روی کار آمد باید گفت این سخن اهانت به مردمی است که در سالهای ۸۴ و ۸۸ به وی رأی دادند و آن رأی حاصل خیانتها، فسادها، غارتها و دهنکجی افراطیون مدعی اصلاحطلبی به مردم در طول ۱۰-۱۲ سال قبل از آن بود، از سوی دیگر احمدینژاد وقتی به واسطه عملکرد حلقه انحرافی از اصول و آرمانها فاصله گرفت، در ابتدای مسیری قرار گرفت که مدعیان دروغین اصلاحطلبی (امثال خاتمی و...) تا ته آن خط را رفتهاند. درباره فساد اقتصادی شایان ذکر است که از شهرام جزایری گرفته تا بابک زنجانی همه یار غار مدعیان اصلاحطلبی و برخی دستاندرکاران دولتهای سازندگی اصلاحات بودند.
در همین مجلس ششم، و در کنار رضا خاتمی، نایب رئیس دیگری از مدعیان اصلاحطلبی (بهزاد نبوی) حضور داشت که به شکل غیرقانونی رئیس هیئت مدیره شرکت نفتی پتروپارس بود و توانسته بودند از رانت ۸ میلیارد دلاری در اخذ برخی قراردادهای نفتی برخوردار شوند اما همان زمان امثال رضا خاتمی بیهیچ اعتراضی، مشغول وطنفروشی و ایجاد تحصن و پروژه نیابتی استعفا و تهدید به خروج از حاکمیت بودند و به همین دلیل هم مورد حمایت آمریکا، انگلیس و اسرائیل قرار گرفتند که میگفتند ما از اصلاحطلبان در ایران حمایت میکنیم. البته باید تصریح کرد که امثال رضا خاتمی صرفا ملعبه و سپر بلای برخی نفوذیهای اصلی در میان افراطیون مدعی اصلاحطلبی محسوب میشوند.
یادآور میشود در دوره حاکمیت اصلاحطلبان در مجلس برخی محورهای کلی حرکت این جریان عینا اجرای مطامع و مطالبات دشمن بود؛ از جمله؛ تحریف خط امام و اصول کلی انقلاب، القای ترس نسبت به استکبار و قوی نشان دادن دشمن به موازات تحقیر ملت و کشور و جبهه خودی، دادن اطلاعات پنهانی به بیگانگان و همچنین دادن گراهای دقیق به دشمن برای ضربه زدن نظیر کاری که در تحریم اقتصادی کردند، زد و بندهای سیاسی و انتخاباتی با دشمنان نظیر کاری که در آشوبگری سال ۷۸ و ۸۸ مرتکب شدند و...
*کیهان