محسن مطلق نویسنده و همرزم حاجبخشی در این مراسم درباره چگونگی نوشته شدن این كتاب گفت: با یكی از دوستانم كه سالها بعد از جنگ او را دیدم، مشورت كردم كه خاطرات حاجبخشی را مكتوب كنم. باید بگویم اگر این مجموعه خاطرات در زمان حیات حاجبخشی چاپ میشد و به دست مخاطبین میرسید شاید این رزمنده بیشتر شناخته میشد چرا كه حاجبخشی قبل از اینكه پدر دو شهید باشد، پسر یك شهید بود. پدر ش به واسطه اتفاقی در جنگ جهانی دوم توسط نیروهای متفقین به شهادت رسید.
وی یادآور شد: حاج بخشی در چند جلسه اول از اینكه خاطراتش را مكتوب كنند، امتناع میكرد تا اینكه به واسطه چند تن از دوستان راضی شد. قطعا خاطرات اینگونه افراد در تاریخ غیررسمی مملكت ما بعدها رسمیت خواهد یافت.
این نویسنده ادامه داد: كار نگارش این كتاب از زمستان سال 86 آغاز شد. در آن زمان حاجبخشی بسیار سرحال بود و خاطرات را خوب بیان میكرد و قسمت اعظم این خاطرات نیز در زمان سلامتی او به نگارش درآمد اما متأسفانه بعد از اینكه به دلیل ناراحتی قلبی به كما رفت، مقداری از حافظهاش را از دست داد البته عنایت خدا بود كه حتی بعد از این اتفاق،بخشی از خاطراتش ثبت و ضبط شد.
دكتر محمدحسن بخشی برادرزاده حاجبخشی نیز در بخشی از سخنانش گفت: عمویم به تنهایی یك لشكر بود. رزمندگان با دیدن او روحیه میگرفتند و اعتماد به نفس آنها چندین برابر میشد. همه زندگیاش را فدای امام، جبهه و رهبری كرد و از دنیاطلبی خود را وارسته كرده بود.
وی گفت:روزی از او سوال كردم چه وقت در جبهه دلت شكست، گفت: روزی در دوكوهه رزمندگان گردان به گردان اعزام میشدند. در یكی از این گردانها گفتند ماشاالله به این جوانان و دیدم دو تن از بچههای من همانند دیگر رزمندگان در صف جلو ایستادهاند و به همراه آنها به خط مقدم میروند.
در ادامه این نشست، نصرتالله محمدزاده نویسنده كتاب "شبهای قدر كربلای 5" با اشاره به نقاط حساس جنگ خاطرنشان كرد: محبت حاجبخشی خستگی را از رزمندگان میزدود. نقطه عطف حاجبخشی همین جاست و باید این لایههای پنهان كه افرادی چون آوینی و آهنگران به آن پرداختهاند، توجه شود. من یقین دارم كه این مجموعه آثار برای نسل امروز یك گنجینه به حساب میآید و باید اینگونه گنجینهها را از زیر خاك خارج و برای آیندگان بازگو كنیم.منبع : ایسنا