مادر میگوید یک چشم نداشت اما چشم دیگرش باز بود. من همه حرفهایم را با همان یک چشم به مسعود زدم. او با قدرتی مثال زدنی روضه پسرش را میخواند. روضهای برای تمام شهدایی در قد و قامت پسرش که این روزها در جبهه دفاع از حریم اهل بیت(ع) حضور دارند.
به گزارش شهدای ایران؛ مادر طاقت یک خراش بر بدن دردانهش را نداشت. اما خدا قدرت و صبری را به او عطا میکند که بر بالای سر پیکر غرق به خون فرزندش که فقط یک چشمش به جا مانده مینشیند. او را نوازش میکند و با او سخن میگوید. داخل قبر رفته و برای پسرش زیارت عاشورا میخواند و اینچنین ادبیات مقاومت مادران شهدا که این روزها بر قامت مادران شهدای مدافع حرم هویداست، معنا میشود.
«شهید مسعود عسکری» متولد شهریور 1369 بود. او ابتدا در رشته الکترونیک و سپس حقوق را برای تحصیل انتخاب کرده بود اما هیچکدام نتوانست پاسخگوی شوق او به پرواز باشد. به همین دلیل پرواز را انتخاب کرد تا در نهایت توانست بر بلند ترین ارتفاع عشاق پرواز کند. او 21 آبان ماه سال جاری طی عملیات مستشاری در حلب سوریه به شهادت رسید. پیکر او 22 ابان ماه به کشور بازگشت و طی مراسم باشکوهی در 24 ابان ماه تشییع شده و در قطعه 26 گلزار شهدای بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد.
مادرش میگوید یک چشم نداشت اما چشم دیگرش باز بود. من همه حرفهایم را با همان یک چشم به مسعود زدم. مادر با قدرتی مثال زدنی روضه پسرش را میخواند. روضهای برای تمام شهدایی در قد و قامت پسرش که این روزها در جبهه دفاع از حریم اهل بیت عصمت و طهارت(ع) حضور دارند. و شیرمردان خمینی با جملات مادر اشک میریزند. مادر با دوستان مسعود و هم سن و سالانش هم حرفهای زیادی دارد. او خطاب به دوستان مسعود که گرداگردش با صدای بلند در از دست دادن دوستشان اشک میریزند میگوید: «تا وقتی شما هستید ما هم سلامتیم. مدافع ولایت باشید. شما با آمریکا دست ندهید و گول نخورید. مثل کسانی نباشید که در ظاهر میگویند مقام معظم رهبری اینطور گفت اما برعکسش را عمل میکنند. شما اینطور عمل نکنید. آگاه باشید. مسعود من هم آگاه بود. مسعود من هم بیدار بود و گول حرفهای قشنگشان را نمیخورد. راه مسعود را ادامه دهید و مثل سردار همدانی بمانید...»
«شهید مسعود عسکری» متولد شهریور 1369 بود. او ابتدا در رشته الکترونیک و سپس حقوق را برای تحصیل انتخاب کرده بود اما هیچکدام نتوانست پاسخگوی شوق او به پرواز باشد. به همین دلیل پرواز را انتخاب کرد تا در نهایت توانست بر بلند ترین ارتفاع عشاق پرواز کند. او 21 آبان ماه سال جاری طی عملیات مستشاری در حلب سوریه به شهادت رسید. پیکر او 22 ابان ماه به کشور بازگشت و طی مراسم باشکوهی در 24 ابان ماه تشییع شده و در قطعه 26 گلزار شهدای بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد.
مادرش میگوید یک چشم نداشت اما چشم دیگرش باز بود. من همه حرفهایم را با همان یک چشم به مسعود زدم. مادر با قدرتی مثال زدنی روضه پسرش را میخواند. روضهای برای تمام شهدایی در قد و قامت پسرش که این روزها در جبهه دفاع از حریم اهل بیت عصمت و طهارت(ع) حضور دارند. و شیرمردان خمینی با جملات مادر اشک میریزند. مادر با دوستان مسعود و هم سن و سالانش هم حرفهای زیادی دارد. او خطاب به دوستان مسعود که گرداگردش با صدای بلند در از دست دادن دوستشان اشک میریزند میگوید: «تا وقتی شما هستید ما هم سلامتیم. مدافع ولایت باشید. شما با آمریکا دست ندهید و گول نخورید. مثل کسانی نباشید که در ظاهر میگویند مقام معظم رهبری اینطور گفت اما برعکسش را عمل میکنند. شما اینطور عمل نکنید. آگاه باشید. مسعود من هم آگاه بود. مسعود من هم بیدار بود و گول حرفهای قشنگشان را نمیخورد. راه مسعود را ادامه دهید و مثل سردار همدانی بمانید...»